بیشتر کودکان کوچکتر از 3 سال اطرافیان خود را حداقل یک مرتبه گاز می‌گیرند. بیشتر همین کودکان این عادت خود را به خودی خود از دست می‌دهند. اما اگر این عادت بعد از سن 3 سالگی هنوز ادامه یابد و مرتبا تکرار شود نیاز به توجه و درمان دارد.

گاز گرفتن همیشه عمدی و آگاهانه نیست و به ندرت ممکن است باعث آسیب جدی به دیگران شود و یا بیانگر خطر جدی باشد.

چرا کودکان گاز می‌گیرند؟
دلیل کودکان برای این کار متفاوت است و این وابسته به سن آنها می‌باشد.

- کودکان بین سنین 5 تا 7 ماه: کودکان در این سن اطرافیان خود را گاز می‌گیرند به خصوص اگر احساس ناراحتی در اطراف دهان خود داشته باشند وی ا گر به دلیل دندان در آوردن دچار درد باشند. در این حالت اغلب پرستار خود یا مادر را در هنگام شیردهی گاز می‌گیرند. خبر خوب اینکه در چنین مواقعی به محض دیدن و یا شنیدن عکس العمل اطرافیان یاد می‌گیرند که دیگر گاز نگیرند.

- کودکان بین سنین 8 تا 14 ماهگی: این کودکان معمولا اطرافیان خود را گاز می‌گیرند تا هیجان خود را بروز دهند. در این حالت بیشتر پرستار و یا کودکان دیگر در اطراف خود را هدف قرار می‌دهند که البته با شنیدن کلمه "نه" از این کار دست می‌کشند.

- کودکان بین سنین 15 تا 36 ماهگی: کودکانی که در این فاصله سنی گاز می‌گیرند اغلب به دلیل عصبانیت و یا تنها به خاطر داشتن قدرت کنترل دیگران این کار را انجام می‌دهند. در این سن اغلب کودکان دیگر را گاز می‌گیرند و کمتر پرستار مورد هدف قرار می‌گیرد. کودکان در این سن بعد از آموزش یاد می‌گیرند که این رفتار صحیح و مورد قبولی نیست.

- بعد از سه سالگی: کودکان هنگامی که احساس ضعف و یا ترس کنند گاز می‌گیرند. مثلا موقعی که در جنگ و جدالی بازنده شوند و یا زمانی که از آسیب و آزار دیگران بترسند.کودکانی که در این سن به طور مرتب دیگران را گاز می‌گیرند نیاز به توجه و درمان دارند. این نوع گاز گرفتن در این سن می‌تواند دال بر داشتن مشکل در بروز احساسات کودک باشد و یا عدم توانایی در کنترل خویشتن.

گاز گرفتن در شرایط مختلف اتفاق می‌افتد، به خصوص زمانی که کودکان دور همدیگر جمع باشند. در امریکا بزرگترین مشکل مراکز مراقبت از کودک ناشی از همین عادت ناپسند آنها است. اغلب مواقع می‌توان با کمک به کودک در بروز احساساتش به طور صحیح مانع از این رفتار ناخوشایند وی شد. البته کودکانی که به طور مداوم این حرکت را انجام می‌دهند نیاز به مراقبت ویژه دارند و بهتر است که دورتر از کودکان دیگر مورد مراقبت واقع شوند.

گاز گرفتن در کودکان بعدها معمولا منجر به مشکلات رفتاری نمی شود. اما کودکانی که مرتب گاز می‌گیرند و یا سایر رفتار‌های خشونت آمیز را از خود نشان می‌دهند و به خصوص زمانی که بزرگتر از 3 سال هستند ممکن است دچار مشکلات عاطفی و یا بالینی باشند که نیاز به درمان ویژه دارد.

منبع : سیمرغ

 

مطالعات دانشمندان علوم شناختی نشان می‌دهد که کودکان 4 - 5 ساله،‌ در بازی‌های خود از روش‌هایی استفاده می‌کنند که دانشمندان در آزمایش‌های علمی به کار می‌برند. آن‌ها متغیرها را بررسی می‌کنند!

دانشمندان در انجام آزمایش‌های علمی از روش‌های خاصی استفاده می‌کنند. به نظر می‌رسد همه ما زمانی این روش‌ها را به خوبی بلد بوده‌ایم، زمانی که حتی هنوز به مدرسه نمی‌رفتیم!

به گزارش وایرد،‌ محققین در مطالعات جدید خود پی برده‌اند که کودکان کم‌سن درست مانند دانشمندان بازی می‌کنند! این نتایج نشان می‌دهد که کودکان 4 - 5 ساله، از روش‌های به کار رفته در آزمایش‌های علمی در بازی‌های خود بهره می‌گیرند.

در این مطالعه،‌ به کودکان اسباب‌بازی ویژه‌ای داده می‌شد که وقتی کودک مهره خاصی روی آن می‌گذاشت،‌ روشن می‌شد و شروع به آهنگ زدن می‌کرد. دانشمندان شناخت‌گرا دریافته‌اند که کودکان، وقتی نمی‌دانند که کدام مهره، ‌اسباب‌بازی را به کار می‌اندازد (حالتی که نام آن را مدرک مبهم گذاشتند) متغیرهای مختلف را به نوبت آزمایش می‌کنند.

لورا شولتز، از پروفسورهای ام.آی.تی ، موقعیت فردی را تجسم می‌کند که برای باز کردن یک در ، ‌نمی‌داند از چه کلیدی باید استفاده کند. او می‌گوید:‌ « شما ممکن است نحوه قرار گرفتن کلید را تغییر دهید،‌ یا ممکن است کلید را عوض کنید. اما به طور همزمان هر دو متغیر را تغییر نمی‌دهید.»

60 کودک شرکت‌کننده در مطالعه، به دو گروه تقسیم شدند. به یک گروه نشان دادند که 4 مهره متفاوت می‌توانند اسباب‌بازی را به کار بیاندازند. اما به گروه دیگر گفته شد که برخی مهره‌ها می‌توانند اسباب‌بازی را به کار بیاندازند و برخی نمی‌توانند.

به گروه دوم ،‌ مهره‌ها به صورت جفت ارائه می‌شد. برخی از این جفت‌مهره‌ها را می‌شد از هم جدا کرد در حالی که برخی دیگر غیرقابل جدا کردن بودند. آن‌ها می‌خواستند ببینند بچه‌ها با مهره‌هایی که غیرقابل جدا کردن بودند ، ‌چه‌طور رفتار می‌کردند.

جفت‌مهره‌ها فقط به صورت افقی در اسباب‌بازی جای می ‌گرفتند. با این‌حال بچه‌ها آ‌ن‌ها را به صورت عمودی هم قرار می‌دادند تا مهره‌ها را تک‌تک آزمایش کنند.

در آزمایش آخر، ‌به بچه‌ها فقط جفت‌مهره‌های غیرقابل جدا کردن داده می‌شد و به آن‌ها نشان داده می‌شد که باید آن ها را به صورت افقی روی اسباب‌بازی بگذارند. نتیجه جالب این بود که با این وجود،‌ آن‌ها به آزمودن مهره‌ها آن هم به طور عمودی همچنان ادامه می‌دادند!

در واقع شولتز و همکارانش بر این باورند که کودکان ،‌ درست مانند دانشمندان ، همچنان به آزمودن متغیرها به صورت جداگانه ادامه می‌دهند.

البته این مطالعه نشان نمی‌دهد که آیا کودکان اهمیت جدا کردن متغیرها را درک می‌کنند، یا این که در طول آزمایش این اهمیت را استنباط می‌کنند ، اما دانشمندان علوم شناختی معتقدند که این روش ،‌ بازی کودکان را به مطالعات دانشمندان متصل می‌کند.

پس دفعه بعد که کوچولویتان رفتاری داشت که به نظر شما احمقانه می‌رسید ،‌ یادتان باشد که در آن می‌تواند یک روش علمی نهفته باشد.

منبع : خبر آنلاین

اغلب نوجوانان پیش از شروع بلوغ مطیع و دارای رابطه عاطفی قوی با افراد خانواده و والدینشان هستند. چنین رابطه‌ای آنان را قابل کنترل و سازگار می کند، اما با شروع بلوغ جسمی روابط آنان با خانواده، محیط، مربیان مدرسه و افراد جامعه دستخوش تغییر می‌شود و گویا به موجودی دیگر تبدیل می‌گردند.

بلوغ جسمی که با تحول در رفتارها، نیازهای عاطفی، هیجانات درونی و روحیه اجتماعی نوجوان همراه است، تضادها و تعارض‌ها را در روابط وی با محیط و سایرین اجتناب‌ناپذیر می کند. بالطبع چنین تعارض‌هایی که به اشکال مختلف پدیدار می‌شوند، از طبیعت بلوغ و دوران آخر نوجوانی ناشی می‌شود اما باید هدایت و کنترل شود وگرنه می‌تواند مخرب باشد. رفتارهای منفی نزد نوجوانان در علم روان شناسی به ناسازگاری تعبیر می‌شود که ادامه و تعمیق آن در رفتارهای فردی و جمعی می‌تواند زنگ خطری برای رشد شخصیتی و ویژگی‌های رفتاری وی در بزرگسالی باشد. ناسازگاری در مفهوم دقیق کلمه از ضعف نوجوان در تطبیق با شرایط محیطی و واقعیت‌های زندگی حکایت دارد و در صورتی که از حد بگذرد و درمان نشود، سلامت شخصیت نوجوان در زندگی آینده‌اش را به خطر می‌اندازد.

بزهکاری، گرایش به مفاسد اخلاقی و اجتماعی، اعتیاد و توسل به مصرف آرامبخش‌ها و الکل، پرخاشگری، انزوا و مردم‌گریزی، ضد اجتماعی بودن و... تنها بخشی از آسیب‌های ناسازگاری حاد در نوجوانی محسوب می‌شود. نکته مهم، نقش رفتار والدین در ناسازگاری نوجوان است. فرزندان تا حدودی آینه رفتارهای والدین هستند، ریشه‌های ناسازگاری نوجوان را باید در نوع و ماهیت رفتار والدین وی جستجو کرد. رفتار والدین به صورت مستقیم یا غیرمستقیم مولد انواع ناسازگاری در رفتار نوجوانان بویژه در دوران بلوغ و شروع مرحله عملی اجتماعی شدن است. اگر فرزند نوجوانی دارید که از ناسازگاری وی به ستوه آمده‌اید رفتارهای خود را تغییر دهید و کلیدهای طلایی رفتار با نوجوان را از یاد نبرید.

با نوجوان خود، دوست باشید. هیجانات درونی مختص سن نوجوان و دوران بلوغ، وی را نیازمند محبت و حمایت عاطفی می کند. اگرچه ممکن است این نیاز را به صورت مستقیم مطرح نکند و اصلا آشکار نسازد.

از تحکم بپرهیزید. نوجوان احتیاج دارد که برای آنچه به وی امر و نهی می‌شود متقاعد شود یا حداقل دلیل خواسته‌های والدین را بداند. هر چند آن را دقیقا درک نکند. تحکم بی‌منطق برای نوجوان حتی اگر پذیرفته شود در جایی دیگر رفتار تهاجمی وی را در پی خواهد داشت.

شرایط ویژه نوجوان را درک کنید. نوجوانی از نظر جسمی، روانی و عاطفی موقعیت پیچیده‌ای ایجاد می کند. نمی‌توان رفتارهای کودکان یا بزرگسالان را از نوجوان انتظار داشت. مهم این است که او به تدریج و طی مراحل رشد بداند در بزرگسالی باید چه رفتاری داشته باشد وگرنه بزرگسالانی هستند که در موقعیت‌هایی از زندگی مانند کودکان رفتار می کنند!

اخلاق‌های ویژه نوجوانی را به ذات او نسبت ندهید. پرخاشگری، لجبازی، عصیانگری، صحبت‌های ممنوعه! و رفتارهای هیجانی را از وی بپذیرید و هرگز از عباراتی نظیر «تو ذاتت خراب است»، «تو بی‌شخصیت هستی» و... استفاده نکنید. تخریب شخصیت نوجوان، ظلم در حق آینده وی است.

گوش شنوا داشته باشید. دنیای کوچک و سردرگم نوجوان حرف‌های بسیاری برای گفتن در ذهن او انبار می کند و صحبت کردن با والدین درباره آنچه ناراحت کننده، نفرت‌انگیز ، ترسناک ، شگفت‌آور و... است در نوجوان نوعی واکنش دفاعی برای هضم کردن و فراموش کردن وقایع است.

پیگیر فعالیت‌های درسی وی باشید. حتی اگر نمی‌توانید در درس‌ها به نوجوان کمکی کنید با حرف و رفتار به وی نشان دهید که پیگیر مسائل تحصیلش هستید. نوجوانان به این اهمیت دادن‌ها واکنش نشان می‌دهند و نوعی تعهد تحصیلی در خود احساس می کنند.

با نوجوان خود، صحبت کنید. حرف‌های روزمره گرهی از کار نوجوانان باز نمی کند. آنها نیاز دارند که با والدینشان به صورت مشخص و مستقیم درباره مسائل مختلف صحبت کنند.

هنگامی که در گفت‌وگو باز شود خواهید فهمید که وی چقدر مسائل برای بازگو کردن دارد، چه اندازه محتاج مشاوره شماست و این نوع رابطه چقدر می‌تواند گره‌گشا و آرامش‌بخش باشد. نوجوانان بویژه درباره مسائل جنسی و تغییرات بدنشان خواهان اطلاعات هستند و اگر چنین نباشد حتما نوعی مشکل پزشکی یا روانی وجود دارد که باید با مشاوره متخصصان برطرف شود.

آنان این اطلاعات را به هر طریق ممکن به دست خواهند آورد اما تنها والدین می‌توانند اطلاعاتی درست و اطمینان‌بخش به نوجوانان بدهند. متاسفانه بهداشت بلوغ در مدارس نادیده گرفته می‌شود و در این باره نقش والدین حیاتی و تعیین کننده است.

فضائل اخلاقی را در آنان پرورش دهید. خمیره شخصیت فرد در نوجوانی شکل می‌گیرد و بعید است کسی که در این دوران به آدابی نظیر رعایت حال دیگران، زور نگفتن، پاکدستی، قانون‌مداری، اخلاق‌گرایی و... مودب نشوند در آینده چنین صفاتی را از خود نشان دهند. لازم هم نیست خودتان در این حوزه‌ها کارنامه درخشانی داشته باشید. به قول حکما انسان آنچه نیست که می‌تواند، آنچه است که می‌خواهد.

استقلال شخصیت وی را محدود نکنید. اجازه دهید نوجوان آنچه باشد که واقعا هست نه آنچه شما می‌خواهید از وی بسازید. به جای این کار شخصیت مستقل و توانمند خود را ارتقا دهید تا الگویی مناسب برای وی باشید.

نوجوان را از افراط و تفریط برحذر دارید. بی‌توجهی به زمانی که برای خواندن درس‌ها لازم است، همه چیز را فدای بازی با دوستان کردن، پرداختن طولانی به بازی‌های مجازی، شب‌بیداری، پرخوری بویژه مصرف تنقلات و ... رفتارهایی هستند که نوجوان بنا به ویژگی‌های سنی به آنها گرایش دارد. کنترل دوستانه و منطقی والدین می‌تواند تعادل را در رفتارهای نوجوان حفظ کند.

منطقی برخورد کنید . امیرالمومنین می‌فرمایند: آداب و رسوم خود را به فرزندانتان تحمیل نکنید چرا که آنان برای روزگاری غیر روزگار شما آفریده شده‌اند. به فرزندتان اجازه دهید خود هنگام بزرگسالی و کاملا آزادانه روش زندگی‌اش را برگزیند.

در دنیای امروز بسیاری از سنت‌ها و آداب قومی که ریشه در نیازها و تصورات گذشتگان دارند، محکوم به فنا هستند، هرچند ارزشمند و بی‌بدیل به نظر برسند. دیگر این که همان روشی را برای تربیت نوجوان به کار نگیرید که پدرانتان برای شما به کار برده‌اند.

درباره او و دوستانش ، قضاوت و فحاشی نکنید. مسخره کردن، دست انداختن و تحقیر نوجوان عقده‌های روحی مختلفی برای وی پدید می‌آورد که روزی به بدترین شکل آشکار خواهد شد.

نوجوان در لحظه نمی‌تواند بپذیرد که درباره فلان کار یا فلان شخص اشتباه می کند و نیازمند گذشت زمان است. زبان تند، تیغی است که بر احساس او کشیده می‌شود.

تنبیه بدنی را به هر شکل و شدتی ترک کنید. اگر شما در ترک چنین شیوه‌ای ضعیف باشید، فرزندی ضعیف تربیت خواهید کرد که یا آسیب‌پذیر خواهد بود یا آسیب‌رسان.

منبع : سایت ایرانیان

حساس بودن والدين نسبت به ويژگی هاى رفتار جنسى کودکان خود و اينکه چگونه و از چه سنى بايد کودک خود را در اين زمينه آگاه کنند تا در کسب هويت جنسى خويش موفق باشند. دکتر قاسم زاده در اين بخش از گفتگو به موقعيتهايى اشاره مى کند که در مواجهه والدين با کودکان و در خصوص رفتارهاى جنسى بايد مورد تأمل و دقت قرار گيرد.

چنانچه پدر و مادرى پاسخ سؤالى را ندانند، بايد چه برخوردى داشته باشند؟
نه تنها در مورد مسائل جنسيتى، ممکن است در زمينه ديگرى هم سؤال کنند که پدر و مادر جوابش را ندانند. آنها مى توانند به صراحت و سادگى ابراز کنند که نمى دانند و بگوييد که بيا با هم به سراغ کتابى برويم و جواب سؤالاتمان را بگيريم و يا با همراهى، او را به سمت مشاور يا معلمى راهنمايى کنند که در اين صورت، نوعى انعطاف پذيرى هم به بچه ها ياد مى دهيم که اگر آنها هم چيزى نمى دانند، به دنبال اطلاعات غلط و منابع نادرست نروند. يکى از تکنيکهاى ديگر در موقعيتهايى که والدين جواب سؤال را نمى دانند يا غافلگير مى شوند، حفظ خونسردى است و سپس با تسلط به نفس خود، برگشت سؤال به طرف مقابل است که مثلاً گفته شود که خودت در اين مورد چى فکر مى کنى؟ که هم از اين طريق ميزان اطلاعات او را مى فهميم و اينکه اطلاعاتش را از کجا به دست آورده و هم در آن زمان مى توانيم جوابى که درخور نياز و متناسب با سن او باشد، هرچند ساده بيان کنيم. آنچه توصيه مى شود، اين است که در اين موقعيتها هيچگاه نبايد دروغ گفت و يا سؤالى را سرکوب کرد. والدين مى توانند تا حدى که مى دانند، پاسخگو باشند و بقيه اطلاعات را به زمان ديگر موکول کنند.

روشـــهاى ترساندن از رفتارهاى جنســـى و يا برخوردهاى سرکوبگـــرانه يا حتى سهل گيـــرانه چه عواقبى مى تواند در پـــى داشته باشد؟
عواقب بسيار مضرى در پى دارد. وقتى کودک نياز به گرفتن پاسخ خود را احساس کند و به نوعى با سرکوب مواجه شود. او که دست نمى کشد، وقتى کنجکاوى او ارضا نشد، به دنبال راههاى ديگر مى رود يا از همسالان خود مى پرسد و يا در شبکه هاى اينترنتى، اطلاعاتى به دست مى آورد و حالا اينکه چه اطلاعاتى و از چه طريق و به چه ميزانى، خدا مى داند و اين روش تأثيرات بسيار بدى بر شخصيت کودک مى گذارد؛ چرا که ممکن است اطلاعات به دست آمده به هر طريق مناسب با نيازهاى سنى او نباشد و حتى در مواردى موجب بلوغ زودرس کودکان شود. به عبارتى هر پدر و مادرى بايد بدانند که اگر جواب سؤال کودکان را سرکوب کنند و يا به تمسخر و خنده بگيرند، کودک به دنبال راه ديگرى جهت يافتن پاسخش مى رود.

يا در بسيارى از خانواده ها براى بازداشتن بچه ها از آگاهى در مورد ويژگي ها و رفتارهاى جنسى از روشهاى ترساندن استفاده مى کنند که اصلاً کارساز نيست. بخصوص در مورد دختران در هنگام ازدواج عواقب خود را نشان مى دهد. خيلى وقتها وقتى عدم برقرارى ارتباط درست از جانب زنان در زندگى خانوادگى پيگیرى مى شود و به اين نکته پى مى برند که در دوران کودکى و نوجوانى، آنها را از چيزى ترسانده اند يا سؤالى يا کنجکاوى آنها در مورد رفتار و ويژگيهاى جنسى سرکوب شده است. در واقع از کودکى يا نوجوانى، روابط و رفتارهاى جنسى را به عنوان يک تابوى بد و يک الگوى نادرست تلقى کرده اند، بنابراين روابط آنها با همسرانشان دچار اشکال مى شود. همانطور که اشاره کردم، رفتارهاى جنسيتى در تمام عمر در زندگى ما نقش دارند و اگر در سن کودکى و نوجوانى به درستى آموزش داده نشود، خود را در بزرگسالى به صورت انحرافاتى ذهنى، روانى و جسمى نشان مى دهند.

چنانچه پـــــدر و مـــادرى نسبت به گفتگــــو درباره اينگـــــونه رفتارها معذب باشند، چه بايد بکنند؟
ببينيد! اين حالت در جوامع شرقى و به عبارتى سنتى مثل جامعه ما وجود دارد. مسائل جنسى با يک نوع منفى بودن، يک نوع بد بودن و زشتى يا حداقل صحبت در مورد آن، با يک نوع ممانعت درونى همراه است. بنابراين يک امر فرهنگى ـ اجتماعى است. ولى نبايد چنين باشد و اگر والدينى چنين احساسى دارند، بايد بدانند ميان خصوصى بودن مسائل جنسى و ممنوعيت درباره گفت و گو در مورد آن، تفاوت وجود دارد. به عبارتى ما نبايد هيچ ممنوعيتى چه از نظر اطلاعاتى که خودمان مى خواهيم به فرزندان بدهيم و چه از نظر سؤالاتى که بچه ها در اين زمينه دارند، داشته باشيم. حتى اگر مسائلى هم پيشرس است و مورد کنجکاوى بچه ها قرار مى گيرد، نبايد معذب بود و از پاسخ دادن اجتناب کرد و احساسات خود را مخفى نمود، بلکه والدين مى توانند در قدم اول اطلاعاتى ساده و کوتاه، متناسب با سن کودک به او بدهند و اطلاعات ديگر را به زمان ديگر وعده دهند، ولى بچه ها نبايد از اينکه در مورد مسائل جنسى مى خواهند اطلاعات کسب کنند، احساس ناراحتى کنند و يا حس کنند که پدر يا مادرشان از پاسخگويى معذب مى شوند.

البته بايد به اين نکته هم اشاره کنم که مسائل جنسى يک مسائل خصوصى است. بنابراين به نوعى، بايد به بچه ها بخصوص بزرگتر که مى شوند، آموزش داده شود که از نظر نوع سؤال و مکان سؤال بايد رعايت کرده و هر سؤالى را در هر جايى از والدينشان نپرسند. در جامعه ما که تا حدى سنتى است و حد و حدودهايى براى اين مسائل وجود دارد، نبايد اين طور برداشت شود که پدر و مادرها نيز در پاسخگويى به فرزندانشان در مورد مسائل جنسى معذب هستند. بايد تمرين کرد و در عين حال هم از خصوصيات مراحل رشد آگاه شد. اگر هر پدر و مادرى خود را به انواع توانمنديها، چه از نظر محتواى سؤالات و چه از جهت مهارت در هدايت پاسخ مجهز کند و بپذيرد که آگاهى فرزندان از ويژگي ها، رفتارها و مسائل جنسى لازم و ضرورى است، ديگر معذب نخواهد بود.

آمـــــوزش امور جنســــى شامل چه بخشهايى است؟
اکثر خانواده ها بر اين باورند که آموزش امور جنسى تنها در اين خلاصه مى شود که به کودکان آموزش دهند که کودک چگونه متولد مى شود، اما شايد اين ساده ترين بخش آموزش است. البته که در هر سنى اين امور و بخشها مى تواند متفاوت باشد. مثلاً در دوران کودکى، بچه ها جدا از اينکه اول هويت خودشان را مى خواهند بدانند، در مورد تفاوتهاى جنسى و آشنايى با بهداشت اندامهاى جنسى نيز کنجکاوند. به تدريج در سن بلوغ به دنبال بيشترين اطلاعات هستند. آموزش در مورد ساختار جسمى زن و مرد، حالتهاى عاطفى دوران بلوغ، بيماري هايى که مربوط به مسائل جنسى است، وظايفى که مربوط به جنسيتشان است، به عبارتى نقشها و تفاوتهاى مربوط به امور جنسى، خويشتندارى در امور جنسى، چگونگى برقرار کردن رابطه با ديگران و زيان جسمى و روانى است. يکى ديگر از مسائل دوران بلوغ که بچه ها بايد بدانند، روابط صحيح و درست بين دو جنس است. چون تا دوران کودکى، روابط معمولى است، روابط بين دختر و پسر از نظر جنسيتى، خيلى برايشان تفاوتى ندارد. ولى در دوران بلوغ، تمايل به برقرارى ارتباط خيلى بيشتر است و از آنجا که اين ارتباط طبيعى و ضرورى است، بايد قبل از آن، يا در هنگام بلوغ، رفتارهاى جنسيتى درست و مناسب را بياموزند. مثلاً مى توان در اين سنين، از طريق فعاليتهاى گروهى و همکارى با هم، که کاملاً هدايت شده باشد، نوع ارتباط سالم با يکديگر را آموزش ببينند.

شما به اهميت سن بلــــوغ اشاره کرديد، بهتــــرين شـــروع مکالمه براى آشنا کردن بچه ها با مسائل جنسيتى در اين سن، چه مى تواند باشد؟
در سن بلوغ، فرض بر اين است که بچه ها، آن اطلاعات اوليه سن بلوغ را داشته باشند در واقع آنچه مهم است در ابتدا در اين سنين، با تغييرات بلوغ آشنا شوند و همين صحبت از تغييرات بلوغ مى تواند شروع مکالمه و به تدريج محور صحبت باشند. اينکه گفته شود که يک فرد در حين بلوغ، يک سرى تغييراتى از نظر جسمى، روانى و عاطفى کرده و خلق و خوى او تغيير مى کند. به عقيده من، حتى بهتر است شروع صحبت از اين رفتارها باشد تا رفتارهاى جنسيتى. چرا که اگر نوجوانى در آستانه بلوغ به خوبى اين مرحله از رشدش را درک کند و به درستى اين مسير را طى کند تا به دوره جوانى برسد، يقيناً بهتر مى تواند خيلى از مسائل، ويژگى ها و رفتارهاى جنسيتى بعدى را درک کند و با آنها آشنا شوند. ولى آنچه در اين قضيه مهم است، تدريجى گفتن آن است. والدين بايد آگاه باشند که نبايد هيچ اطلاعاتى از جمله اطلاعات دوران بلوغ را يکدفعه به فرزند خود بگويند. بلکه به تدريج به مرور زمان و در وقت مناسب بايد اين اطلاعات ارائه شود. حتى در اين سنين نيز مى توان از کتابهاى مناسب استفاده کرد. بدين صورت که ابتدا مقدمه اى در مورد کتاب و موضوع آن گفته شده و توضيحاتى ساده و کوتاه داده شود. سپس کتاب را به او بدهند و سپس فرزند خود را از پاسخگويى به هر سؤالى که هنگام مطالعه کتاب برايش پيش مى آيد مطمئن کنند.

آيا خانــــواده تنها از طــــريق گفتگو، طرح سؤال و يا پاسخ به پــــرسش مى تواند در آموزش رفتارهاى جنسيتـــى نقش بازى کند؟
خير، تنها نقش خانواده را نمى توان محدود به همين زمينه ها دانست. خانواده به دو صورت نقش بازى مى کند. يکى به صورت مستقيم. يعنى همين زمينه ها که شما ذکر کرديد مثل طرح پرسش يا پاسخ به سؤالات فرزندان و ديگرى به صورت غيرمستقيم، و آن الگوهايى است که ارائه مى دهد. مثلاً احترامى که پدر و مادر براى هم قائلند، يک سرى ارزشهايى را به بچه ها منتقل مى کنند که نه تنها در دوران کودکى بلکه در دوره بزرگسالى، در روابطشان با جنس مخالف تأثيرگذار است. از طرف ديگر اين ارزشها در خانواده مى تواند، بينش بچه ها را نسبت به رفتارهاى جنسى و نقشهاى جنسيتى وسعت داده و تجربه هاى ارزشمندى در آينده کسب کنند.

غيــــر از منبع خانــــواده، چه منابع ديگرى مى توانند در آگاه کـــــردن فــــرزندان در اينگونه مــــوارد مؤثر باشند؟

ببينيد منابع آموزشى چون آمادگى، پيش دبستانى و مدارس مى توانند در صورت درست عمل کردن در اين زمينه بسيار مفيد باشند. بچه ها در مرحله آمادگى پيش دبستانى، يعنى زير ۶ سال، فقط بايد کنجاوي هايشان برطرف شود و اگر درست رفع نشود، اين کنجکاوى اذيتشان مى کند. در مهدکودک، ميزان نياز آنها کمتر است و در خيلى از کشورها مثل کشور سنتى ما، بر نقش مدرسه هم تأکيد مى کند، چون وقتى مى بينند که پدر و مادرها به دلايل مختلف عدم اطلاع يا ناتوانى در برقرارى ارتباط با فرزندان و صحبت در اينگونه موارد، از طرح چنين موضوعاتى ابا دارند، لذا در اينجا نقش مدرسه خيلى برجسته مى شود که متأسفانه نظام آموزشى ما هم يک نظام بسته اى است. البته که در سالهاى اخير بهتر شده ولى اغلب تصور بر اين است که اگر اطلاعاتى بدهد، ممکن است اين اطلاعات بيشتر ايجاد مشکل کند و در حالى که اينطور نيست.

هرقدر دانش آموزان، اطلاعاتى در حد نياز خودشان بيشتر داشته باشند، بهتر مى توانند مسائل و مشکلاتشان را حل کنند. من به خاطر دارم که ۶ يا ۷ سال پيش، جزواتى تحت عنوان «بهداشت بلوغ پسران و دختران » را وزارت بهداشت با همکارى يونيسف تهيه کرد و به مرحله چاپ رسيد که آموزش و پرورش آنها را در مدارسى توزيع کند. چون يکى از راه هاى مؤثر در اين سن اين است که از طريق کتاب، سؤالاتى براى آنها مطرح شود که يا در خانواده و يا در مدرسه، به آنها پاسخ داده شود. ولى تا مدتها اين کتابها توزيع نشد. چه از طرف برخى از مسؤولين آموزش و پرورش و چه از طرف برخى مدارس ممانعت مى شد. در حالى که کتابها، کاملاً علمى تأليف شده بودند. و حال بعد از چند سال اين توزيع صورت گرفته است. بنابراين نه تنها گاهى اوقات خانواده هاى ما سنتى است، بلکه نظامهاى آموزشى ما هم سنتى است. مثل مسأله ايدز که يک زمانى، اصلاً اجازه طرح آن در مدارس نبود ولى بعد از مدتى که متوجه شدند نمى توان در مقابل واقعيتها ايستاد و بچه ها را از اين جريانات دور نگه داشت، آموزشهايى در زمينه ايدز در مدارس صورت مى گيرد. بنابراين درحال حاضر هم، يکسرى آموزشهايى در مورد مسائل جنسيتى ولى به صورت کلى و بيشتر در مورد بلوغ، بهداشت آن و تغيير خلق و خوى در اين سنين داده مى شود. چرا که نظام آموزشى ما به اين نتيجه رسيده است که هر نوع ممنوعيتى نتيجه معکوس خواهد گذاشت .

دکتر فاطمه قاسم زاده   

 

بسیاری از صفات جسمی و روحی کودک وراثتی می باشد اما استفاده بعضی از میوه ها ، سبزی ها و غذاها می تواند در بعضی از صفات کودک اثر گذارد .
رنگ پوست نوزاد ، بهترین معرف کبد و غدد داخلی مادر است. بنابراین برای این که فرزندانتان رنگ و روی خوبی داشته باشد و کبدش هم سلامت باشد در هنگام آبستنی به سراغ دوستان کبد بروید بهترین دوست کبد ، روغن زیتون است.

غیر از روغن زیتون ، روغن ماهی ، کره ، روغنهای نباتی ، خیار ، کاهو ، کاسنی ، هویج زرشک ، عناب و نعنای دم کرده برای خوش آب و رنگ شدن نوزاد فوق العاده موثر است. خوردن میوه و سبزی هایی که ویتامین ث دارند در رنگ طفل موثر است و آنان را زیبا می کند.

رنگ خفه و تیره
خوردن غذاهای مانده و فاسد ، مخصوصا گوشتی تولید مسمومیت می نماید ، رنگ نوزاد را تیره و مایل به زرد می کند. پر خوری و علاقه به خوردن غذاهای یکنواخت رنگ کودک را تیره و خفه و مایل به زردی می نماید.
استنشاق دود زغال ، سیگار کشیدن و حتی در اتاقهای پر جمعیت نیز در تیرگی رنگ نوزاد دخالت دارد.

رنگ مو
1) برای آن که نوزاد موی مشکی داشته باشد :
برای مشکی شدن موی سر نوزاد ویتامین د لازم است.
بنابراین استفاده از حرارت آفتاب در حد متعادل و خوراکی های که ویتامین های آن را دارند می تواند در مشکی شدن موی اثر بگذارد و نیز استفاده از غذاهایی که دارای مواد گوگردی هستند.

خوشبختانه گوگرد در اغلب غذاها مخصوصا پیاز ، سفیده تخم مرغ ، کلم ، خیار ، ترب به مقدار کافی موجود است ، افراط در خوردن شنبلیله نیز مو را مشکی می کند .

2) برای خرمایی شدن موی نوزاد :
وقتی مادر ویتامین به قدر زیاد داشته باشد و از ویتامین آ به مقدار زیاد استفاده کند موی نوزادش خرمایی می شود .

خوردن روغن ماهی هنگام حاملگی به این موضوع کمک می کند .

3)برای این که نوزاد سرخ مو شود :
وقتی آفتاب به سر و بدن مادر نرسد و مصرف ویتامین ها علی الخصوص ویتامین د کم باشد موی نوزاد سرخ خواهد شد پوست این اطفال چربی کمتری دارد .

4) بور شدن موی سر نوزاد :
وقتی به علل زیر ویتامین د به جنین نرسد موی او بور می شود.

- مادر زیاد استحمام نماید.

- مادر به قدر کافی از نور آفتاب استفاده نکند.

- نطفه کمی علیل بوده یا متعلق به یک مرد الکلی باشد و یا آمیزش به هنگام مستی پدر باشد و یا مادر الکلی باشد.

منبع : پارسی طب

عضوهیات مدیره انجمن دندانپزشکی کودکان ایران گفت: درصد بالایی از پوسیدگی‌های دندانی کودکان ناشی از شیر دادن به کودک ، هنگام شب است.

دکترغلامحسین رمضانی در آستانه برگزاری هفتمین کنگره بین‌المللی دندانپزشکی کودکان با بیان این مطلب افزود: بیشتر مادران در طول شب به دفعات مکرر و یا با هر بار بیدار شدن کودک به او شیر می دهند غافل از این که همین شیر شبانه بیشترین تاثیر را در پوسیدگی دندانها دارد.

این متخصص دندانپزشکی کودکان تاکید کرد: برای پیشگیری از پوسیدگی دندان‌های کودک بعد از یکسالگی باید شیر شب بصورت کنترل شده و نه به دلخواه کودک باشد.

دکتر رمضانی با اشاره به برخی عادت‌ها و باورهای غلط و تاثیر منفی آنها در سلامت دندان کودکان گفت : یکی از عادت‌های غلط در برخی مادران این است که قاشق و یا پستانک کودک را قبل از این که در دهان کودک بگذارند به منظور تمیز کردن، اول آن را داخل دهان خود می گذارند.

وی افزود: همزمان با رویش دندانها، میکروب‌های پوسیدگی زا وارد دهان شده و شروع به فعالیت می‌کنند که این عادت غلط برخی مادران باعث می‌شود این میکروب‌های پوسیدگی زا زودتر وارد دهان کودک شوند و به همان نسبت پوسیدگی‌های دندان را در کودک افزایش می دهند.

دکتر رمضانی به اشاره به این که یکی دیگر از باورهای غلط در این زمینه این است که گفته می‌شود عمر دندانهای شیری تا هفت سالگی است، گفت: این تصور باعث شده است تا در حفظ و بهداشت دندانهای شیری سهل انگاری شود.

عضو هیات مدیره انجمن دندانپزشکی کودکان ایران اضافه کرد: حدود 70 درصد از ناهنجاری‌های دندانی در سنین بالا ، ناشی از کم توجهی به دندانهای شیری و زود از دست دادن این دندانها است.

این دندانپزشك ادامه داد : زود از دست دادن دندانهای شیری که باید تا سن 10 تا 12 سالگی حفظ شوند موجب پرشدن فضای خالی آنها توسط دندانهای مجاور می‌شود که این مشکل باعث می‌شود تا جایی برای رویش دندان‌های دائمی وجود نداشته و ناهنجاری‌های دندانی و فکی به وجود می‌آید.

وی خاطرنشان کرد: افتادن دندانهای شیری از شش و هفت سالگی آغاز و تا سن 10 تا 12سالگی ادامه می‌یابد.

دکتر رمضانی توصیه کرد: برای پیشگیری از مشکلات دندانی کودکان با رویش اولین دندان یعنی از حدود 6 ماهگی باید کودک را به دندانپزشک نشان داد و این روند باید بطور متناوب یعنی هر 6 ماه یکبار ادامه باید.

منبع : پارسی طب