سندروم قلب شکسته


در سال 2005  جول بیزون به مرکز درمانی پورتلند برای انجام یک عمل ساده پزشکی مراجعه کرده بود. زمانی که جراح از اتاق عمل بیرون آمد، اعلام کرد که جراحی با موفقیت انجام شده است و خیال سیندی، همسر جول، اندکی آسوده شد. چندین ساعت پیاپی پشت در اتاق عمل منتظر بیرون آمدن همسرش بود که در عوض به وی خبر دادند زمانی که جول در اتاق ریکاوری تحت مراقبت بوده، دچار حمله قبلی شده و مجدداً به اتاق عمل منتقل شده است.

سیندی می گوید: زمانی که این خبر را به من دادند، آنقدر شوکه شدم که تلفن از دستم افتاد.

چند روز پس از آن وضعیت جول در هاله ای از ابهام بود. سیندی تمام مدت خود را در استراحتگاه بیمارستان سپری می کرد و هر لحظه مترصد ملاقات با همسرش بود که در بخش مراقبت های ویژه نگهداری می شد. نگرانی سر تا پای وجود سیندی را در بر گرفته بود. بدون اینکه خواب و استراحت کافی داشته باشد.  وی هر از گاهی به بخش پرستاران مراجعه می کرد و از اوضاع جسمانی همسرش جویا می شد. اما متاسفانه هیچکس هیچ پیش بینی از آینده وضعیت شوهرش نداشت. سیندی می گوید" من به خاطر می آورم که ناگهان حساس سرگیجه شدید کردم و سعی کردم دستم را به میز تکیه دهم، که ناگهان همه چیز جلوی چشمم تیره و تار شد. "

سرپرستار بخش ، کتی ،  با شنیدن صدای وحشتناکی از اتاق خود به بیرون می دود و سیندی را در حالی که بر زمین افتاده است ، پیدا می کند. او بلافاصله درخواست کمک می کند و تیم پزشکی می توانند وی را احیاء کنند و بعد از چند دقیقه ریتم قلب سیندی به حالت طبیعی، بر می گردد. اما کتی می گوید اگر سیندی در جایی غیر از بیمارستان ، این اتفاق برایش می افتاد، هیچ امیدی برای زندگی مجدد وی وجود نداشت.

حملات هورمونی

سیندی به علت فشار عصبی که داشت، به جای اینکه در کنار همسرش و مراقب او باشد، خود در راه روی مقابل، در بخش مراقبت های ویژه قلب بیمارستان، بستری شده بود. بعد از رد کردن حمله قلبی، پزشکان تشخیص دادند که سیدنی از یک بیماری رنج می برد که به آن قلب شکسته می گویند.

سیدنی می گوید: من و جول اینقدر از نظر احساسی به هم نزدیک هستیم، که اگر جول دچار  جراحت شود، بدن من هم آن درد را احساس کرده و دچار خونریزی می شود. من در زمان عمل جول، متوجه میزان استرسی که تحمل می کردم، نبودم و نمی دانستم که این استرس می تواند اینگونه بر قلب من تاثیر بگذارد.

دکتر ایلان ویتستین، متخصص کاردیولوژی، بیماری قلب و عروق در مرکز پزشکی جان هاپکینز، عضو تیم پزشکی است، که برای اولین بار به بررسی سندروم قلب شکسته پرداختند، این بیماری به نام استرس کاردیومیوپاتی نیز معروف است. دکتر ویتستین می گوید این سندروم از آنجایی به این نام معروف شد، که معمولاً بیمارانی دچار این عارضه می شوند که یکی از عزیزانشان را از دست داده اند. البته این عارضه همیشه بر اثر غم و اندوه به وجود نمی آید. طیف گسترده ای از احساسات وجود دارد که باعث این بیماری شود. ترس های شدید، اضطراب و دلواپسی و حتی شگفت زدگی ناگهانی، می تواند منجر به استرس کاردیومیوپاتی شود.

در بیماران مبتلا به "سندرم قلب شکسته"، استرس شدید از یک رویداد، باعث تحریک مغز شده و منجر به ارسال سیگنال به غدد آدرنال، واقع در کلیه می شود که مسئول تنظیم استرس در بدن است. افزایش هورمون آزاد شده از غدد آدرنال، پس از آن که به قلب وارد می شود، باعث فلج عضلات قلب و از کار افتادگی آن می شود. دکتر ویتستین ادامه می دهد، اگرچه علائم شبیه به حملات قلبی است، علائمی مانند درد قفسه سینه، تنگی نفس و ... اما بیماری قلب شکسته با حمله قلبی متفاوت است. حملات قلبی به علت انسداد شریان ها، رخ می دهند اما سندروم قلب شکسته، با عملکرد ناصحیح عضلات قلب، باعث می شود فشار لازم برای پمپ خون به رگ ها وجود نداشته باشد. بر خلاف حمله قلبی کلاسیک، قلب تنها به طور موقت از کار می افتد و معمولا بی هیچ صدمه دائمی بهبود می یابد. اما دکتر ویتستین خاطر نشان می سازد در موارد شدید، بیمار تا پایان عمر دچار نارسایی قلبی می شود. حتی ممکن است منجر به مرگ شخص گردد.

تحقیقات دکتر ویتستین حاکی از آن است که 90درصد بیماران قلب شکسته، را زنان تشکیل می دهند. زنانی که اکثرا دوران یائسگی خود را می گذرانند و بالای 55 سال سن دارند. هورمون استروژن باعث بهبود جریان خون به سمت قلب می شود. متخصصان اظهار می دارند، در زنانی که با افزایش سن، سطح هورمون استروژن در بدن آنها کاهش پیدا می کند، بافت اطراف قلبشان نسبت به هورمون های ناشی از استرس حساس تر و مستعد تر می گردد. برای اثبات این ادعا،مشاهده شده موقعیت های استرس زا در سن 25 سالگی – زمانی که سطح استروژن در بالاترین میزان خود قرار دارد- به هیچ وجه در حدی که در دوران میان سالی بر قلب تاثیر منفی دارند، تاثیر بد ندارند.

دکتر ویتستین و گروه همکارانش در بیمارستان جان هاپکینز، بخش درمانی استرس کاردیومیوپاتی ایجاد کرده اند. از سال 1999 با این ابتکار، تصویر واضحی از عوارض بیماری قلب شکسته، برای بیماران مستعد بوجود آمده است و آنها با این بیماری بیشتر آشنا شده اند.  با درک بیشتری از عوامل و ویژگی های بالینی، پزشکان می توانند به شناسایی عوامل خطر بپردازند ، و یک روز، ممکن است قادر باشند که از ابتدا برای جلوگیری از وقوع آن اقدام نمایند.

سیندی هم اکنون 64 ساله است و همسرش 63 ساله و هردو در شرایط فیزیکی خوبی به سر می برند. آنها هر دو از پیاده روی، بازی گلف، و انجام ورزشهای منظم روزانه در مهمترین دوران زندگیشان لذت می برند. آنها همچنین هر ساله، روزی که آن حادثه برای سیندی اتفاق افتاد ، برای معاینات پزشکی به بیمارستان مراجعه کرده و آن روز را تولد دوباره خود می نامند. برای سیندی مهمترین پیام این داستان این است" برای هر لحظه از زندگی، خدا را شکر، چرا که ممکن است خیلی راحت و بدون هیچگونه هشدار قبلی، آن را از دست بدهید."

گروه ترجمه مجله پزشکی مادر، نیوشا وکیلی
منبع: medicinenet.com