افزایش سن و مصرف الکل، خطر ابتلای زنان به نقرس را افزایش می دهد. مطالعات نشان داده است که نوشیدن الکل به میزان 5 بار یا بیشتر در هفته خطر ابتلای زنان به نقرس را بیشتر می کند.

کم خونی به هنگام بارداری 
کم خونی به هنگام بارداری عبارت است از کافی نبودن هموگلوبین به هنگام بارداری . هموگلوبین یک پروتئین درون گلبول های قرمز است که اکسیژن را به بافت های بدن حمل می کند.

علایم شایع
- حالت تنگی نفس
- خستگی ، ضعف ، یا غش
- رنگ پریدگی علایم زیر شیوع کمتری دارند:
- تپش قلب یا یک احساس و آگاهی غیرطبیعی از ضربان قلب
- التهاب و دردناک بودن زبان
- تهوع
- سردرد
- حالت فراموشی که گاهی اتفاق می افتد
- درد شکمی

علل
- رژیم غذایی نامناسب و ناکافی که آهن آن به قدر کافی نباشد.
- کمبود اسیدفولیک
- خون از دست دادن به علت خونریزی از بواسیر یا خونریزی گوارشی
- پختن غذا بیش از اندازه ، که موجب تخریب آهن و سایر موادمغذی در غذا می شود.
- توجه داشته باشید که حتی اگر آهن و اسیدفولیک دریافتی کافی باشد، خانم باردار ممکن است دچار کم خونی شود، زیرا بارداری باعث تغییر در جذب مواد فوق می شود. همچنین ، جنین مقداری از آهن و اسیدفولیک مادر را مصرف می کند.

عوامل افزایش دهنده خطر
- تغذیه نامناسب و ناکافی ، به خصوص کمبود چندین ویتامین
- سیگارکشیدن ، که باعث کاهش جذب مواد مغذی مهم می شود.
- مصرف الکل ، که خود باعث نامناسب و ناکافی بودن تغذیه می شود.
- سابقه هرگونه اختلالی که باعث کاهش جذب مواد مغذی شود.
- مصرف داروهای ضدتشنج
- چنانچه مادر قبلاً قرص های ضدبارداری مصرف می کرده است .

پیشگیری
- غذاهای حاوی آهن زیاد مصرف کنید، مثلاً جگر، گوشت گوساله ، غلات و نان سبوس دار، تخم مرغ ، و میوه های خشک شده .
- غذاهای حاوی اسیدفولیک زیاد مصرف کنید، مثلاً جوانه گندم ، لوبیا و باقلا، بادام کوهی (پسته شام )، پوره ای که از جو دوسر درست می شود، قارچ ، کلم پیچ ، بروکلی ، جگر گوساله ، و مارچوبه .
- غذاهای حاوی ویتامین ـ ث زیاد مصرف کنید، مثلاً مرکبات و سبزیجات خام و تازه . ویتامین ـ ث باعث جذب بهتر آهن می شود.
امکان دارد به صلاح دید پزشک ، ویتامین به صورت تزریقی و مکمل مواد معدنی برای شما تجویز شود.

عواقب مورد انتظار
معمولاً با دریافت مکمل آهن و اسیدفولیک ، به صورت خوراکی یا تزریقی ، قابل درمان است .

عوارض احتمالی
- زایمان زودرس
- کم خونی شدید و خطرناک به هنگام زایمان به علت خونریزی . در این حالت نیاز به تزریق خون وجود دارد.
- افزایش استعداد ابتلا به عفونت پس از زایمان

درمان
اصول کلی

اگر زبان سرخ و دردناک باشد، دهان و زبان خود را ۴-۳ بار در روز با آب نمک گرم بشویید. برای تهیه آب نمک ، یک قاشق چایخوری نمک را به یک لیوان آب گرم اضافه نموده ، حل کنید.
دندان های خود را با مسواک نرم تمیز کنید.

داروها
امکان دارد آهن ، اسیدفولیک ، و سایر مکمل ها تجویز شوند. برای جذب بهتر، مکمل آهن را یک ساعت قبل از غذا یا بین وعده های غذایی میل کنید. آهن رنگ اجابت مزاج را سیاه می کند و اغلب باعث یبوست می شود.

فعالیت
محدودیتی وجود ندارد. به هنگام خستگی استراحت کنید تا اینکه کم خونی برطرف شود.

رژیم غذایی
خوب غذا بخورید و مکمل های غذایی تجویز شده را طبق دستور مصرف نمایید. سعی کنید فیبر غذایی و مایعات بیشتر دریافت کنید تا از یبوست جلوگیری شود.

در این شرایط به پزشک خود مراجعه نمایید ؟

- اگر به هنگام بارداری ، علایم کم خونی در شما ظاهر شده است .
- اگر یکی از مشکلات زیر به هنگام درمان رخ دهد: اسهال ، تهوع ، درد شکمی ، یبوست ، خونریزی از هر کجا و هر چند مختصر  .

منبع : دنیای علوم طبی

 


مننژیت عبارت از التهاب پرده مغز و ساقه نخاع است. مردم گاهی به آن مننژیت نخاعی می گویند. عامل مننژیت معمولاً یک عفونت ویروسی یا باکتریال است. دانستن ویروسی بودن یا باکتریال بودن عامل ، در انتخاب شیوه درمان بسیار مهم است.

مننژیت ویروسی ، عموماً ملایمتر بوده و بدون درمان خاصی خوب می شود . اما مننژیت باکتریال ، می تواند حاد شده و عوارض شدیدی روی مغز بگذارد و کاهش شنوایی یا کاهش توانایی یادگیری و آموزشی را در پی داشته باشد . همچنین شناختن نوع باکتری عامل عفونت ، بسیار مهم است . این امر در انتخاب نوع آنتی بیوتیک بسیار مهم است .

تا قبل از سال 1990 ، آنفلوآنزای هموفیلی نوع b ، منجر به مننژیت باکتریال می شد. واکسن  Hib امروزه در کاهش این خطر بسیار مفید واقع شده است . این واکسن جزء برنامه واکسیناسیون کودکان قرار دارد . امروز ، پنومونیای استرپتوکوکوس ( Pneumoniae Streptpcoccus)و نایسریا (Neisseria meningitides )  از عوامل اصلی ابتلا به مننژیت به شمار می روند .

علائم و نشانه های بیماری مننژیت کدامها هستند ؟
تب شدید ، سردرد ، خشک و سفت شدن گردن نشانه های عمومی مننژیت در همه افراد بالای 2 سال می باشد . این علائم در عرض چند ساعت می توانند شدت یابند یا ممکن است در 1 تا 2 روز خود را نشان بدهند .

علائم دیگر عبارتند از اسهال ، استفراغ ، حساسیت به روشنایی ، ناراحتی و خواب آلودگی . در نوزادان و کودکان خردسال ، علائم اصلی مانند تب ، سردرد ، خشک و سفت شدن گردن را شاید به سختی بتوان تشخیص داد . اما کودکان خردسال ممکن است دچار بی حالی و کم تحرکی ، استفراغ و اسهال ، بی قراری و کم اشتهایی بشوند . بیماران در هر سنی که باشند با پیشرفت بیماری ، ممکن است دچار تشنج شوند . 

مننژیت باکتریال
تشخیص زود هنگام این مننژیت بسیار اهیمت دارد . اگر علائم ظاهر شدند ، بیمار  باید بلافاصله به پزشک مراجعه کند . معمولاً با کشت دادن  نمونه مایع نخاع ، نوع باکتری مشخص می گردد . تعیین نوع باکتری در انتخاب نوع آنتی بیوتیک بسیار مهم است .

درمان مننژیت باکتریال
امروزه به کمک آنتی بیوتیک های خاص این نوع مننژیت قابل درمان است . با این حال زمان تشخیص و شروع درمان بسیار مهم است . هرچه زودتر ، بهتر . درمان مناسب باعث کاهش مرگ و میر بیماران به کمتر از 15% می شود . البته در افراد مسن میزان مرگ و میر ،  بالا است .

آیا مننژیت باکتریال مسری است ؟
متأسفانه جواب این پرسش مثبت است . برخی از باکتریها می توانند از شخصی به شخص دیگری سرایت کنند . این بیماری از طریق سرفه کردن ، بوسیدن و یا عطسه کردن می تواند منتقل شود . خوشبختانه باکتری های عامل مننژیت ، نمی توانند به راحتی ویروسهای سرماخوردگی منتقل شوند . همچنین این باکتریها از طریق تماس معمولی با بیمار و یا تنفس انتقال نمی یابند .

عامل های   Neisseria Meningitidis و Hib می توانند در اثر تماس طولانی مدت به فرد دیگر منتقل گردند . این افراد (meningococcul meningitis)  عموماً پرستاران بیمار ،  چه در خانه و چه در بیمارستان را شامل می شوند . کلیه افرادی که به گونه ای در تماس نزدیک با این بیماران هستند ، بهتر است که همان آنتی بیوتیک ها را دریافت کنند که بیمار دریافت می کند . به این کار پیشگیری)( Prophylaxis می گویند . خوشبختانه بر علیه بیشتر عوامل ویروسی و باکتریال مننژیت ، واکسن ساخته شده است . توصیه می گردد که تمام افراد 11 تا 18 ساله ، یک دوز از واکسن MCV4 را دریافت کنند . البته تزریق این واکسن به افراد 2 تا 55 سال ، عموماً توصیه می گردد .

مننژیت ویروسی
آلودگی و عفونت های ویروسی ، مهمترین عامل ایجاد مننژیت هستند . به این گونه مننژیت ها ، گاهی مننژیت aseptic هم می گویند . مننژیت ویروسی ، بیماری خطرناکی است ولی اشخاص با سیستم ایمنی طبیعی ، عموماً کمتر به آن مبتلا می شوند . معمولاً علائم بیماری در هفت روز خود را کاملاً نشان می دهند . این علائم مشابه مننژیت باکتریال هستند .

 از عوامل مننژیت ویروسی ، به عفونت های ویروسی بسیاری می توان اشاره کرد . در آمریکا ، مردم به ویژه در فصول تابستان و پاییز بیشتر مبتلا می شوند . در این رابطه به عفونت های ویروسی enteroviruses ، Coxsaclcieviruses ، echoviruses می توان اشاره کرد . بیشتر مردم به  enteroviruses مبتلا می شوند و علائم این عفونت شامل ، سرماخوردگی، جوش و یا عوارض دهانی با تب پایین هستند که تعداد بسیار کمی منجر به مننژیت می شوند . عفونت های ویروسی دیگر شامل herpesviruse , mumps  ( مانندEpstein-Barr viruse, Herpes simlex viruse , varicella-zoster viruse  ) ، measles و آنفلوآنزا می توانند به مننژیت منجر شوند.

Arboviruses نیز از طریق حشرات ، می توانند انتقال یافته و باعث مننژیت شوند . و ویروسLymphocytic choriomeningitis که از طریق جوندگان انتشار می یابند ، نیز عامل مننژیت می توانند باشند .

علائم و نشانه های مننژیت ویروسی خیلی زود یا در خلال چند روز خود را نشان می دهند . این علائم شامل : سرماخوردگی ، آبریزش بینی ، اسهال ، استفراغ و یا دیگر علائم بیماری عفونی می شوند .

نشانه های عمومی در کودکان خردسال:
- تب                                                          
- بی اشتهایی
- بی قراری   
- سخت بیدار شدن از خواب

مشکل عمومی در کودکان و بزرگسالان

- تب بالا
- حساسیت به نور
- سردرد شدید
- خواب آلودگی یا سخت بیدارشدن از خواب

- سفت شدن گردن
- اسهال ، استفراغ

مننژیت ویروسی را معمولاً به کمک آزمایش مایع نخاعی مریض ، میتوان تشخیص داد . تشخیص دقیق نوع ویروس معمولاً کاری دشوار است . مننژیت ویروسی ، درمان خاصی ندارد . بیشتر بیماران در مدت دو هفته خوب می شوند . تجویز آنتی بیوتیک بی اثر است . معمولاً برای بیمار ، استراحت کردن ، نوشیدن مایعات زیاد و داروهای مسکن و تب بر تجویز می شوند .

ویروسهای متعددی که عامل مننژیت هستند به روشهای متعددی هم انتشار می یابند .

 Entero viruseکه عامل عمده این بیماری است معمولاً از طریق تماس مستقیم با مدفوع فرد بیمار منتقل می شود . بیشتر این بیماران را کودکان خردسال تشکیل می دهند . به والدین توصیه می شود که کهنه بچه ها را زود به زود تعویض نمایند . خودشان هم موارد بهداشتی را رعایت کنند.

Enteroviruses و ویروسهای دیگر از طریق اعضای تنفسی هم از بیمار به شخص دیگر منتقل می شوند . به عنوان مثال بوسیدن ، یا تماس با آب بینی فرد مصدوم و دست دادن با آنها ، می تواند عامل انتقال باشد . این ویروسها همچنین می توانند برای چند روز روی سطوح مختلف دوام بیاورند و از طریق اشیاء به افراد دیگر منتقل شوند . همچنین از طریق عطسه یا سرفه ، فرد بیمار این ویروس را انتقال می دهد . فرد آلوده به ویروس در مدت 3 تا 7 روز علائم بیماری را نشان می دهد .

برای افزایش مصونیت و کاهش خطر ابتلا به بیماری افراد ، باید نکات زیر را به دقت مراعات کرد :

- بهداشت فردی شامل شستشوی مرتب دست ها با آب و صابون و مواد ضد عفونی کننده  با دقت ، مراعات شود .

- بعد از تعویض کهنه بچه ، حتماً دستان خود را بشویید .

- هنگام سرفه صورت خود را با دستمال ضخیم بپوشانید .

- سطوح مورد تماس را روزانه مرتب شستشو بدهید . این سطوح شامل دستگیره درها ، دستگاه کنترل وسایل صوتی و تصویری ، گوشی های تلفن و موبایل و ... می گردند .

- از هر گونه تماس با افراد آلوده و بیمار ، مانند بوسیدن ، هم غذا شدن ، از وسایل مشترک استفاده کردن و ... پرهیز کنید .

واکسیناسیون کودکان به اندازه کافی در پیشگیری موثر است . واکسن MMR و آبله را حتماً تزریق کنید . از حشرات موذی و ناقل پرهیز کنید .

گروه ترجمه مجله پزشکی مادر،سینا حدادپور
منبع: www.cdc.org

منظور از اسپاسم عضلات انقباضات غیر ارادی عضلات بدن می باشد. این امر عمدتاً در نواحی گردن، پشت، شانه و ساق رخ می دهد. گاهی انقباضات کوتاه و پشت سر هم در یک عضله رخ میدهد که این امر را هم جزء اسپاسم های عضلانی محسوب می کنیم.

 

بیماری هراس Panic disorder به حالتی اطلاق میشود که خود بیمار به طور مرتب دچار حملات شدید هراس و اضطراب می گردد. اغلب این حملات، به طور ناگهانی و در زمانهای کوتاه روی می دهد.

در اثر آن ضربان قلب بیمار بالا می رود ، در ناحیه سینه احساس سنگینی می کند و نفسش تند و کوتاه می شود . بسیاری از مردم گرفتار این بیماری هستند . حملات هراس با آنکه بیشتر به طور تصادفی بروز می کند ، ولی گاهی در موقعیت های خاصی ، مانند قرار گرفتن در ارتفاع زیاد ، یا قرار گرفتن در جاهای شلوغ و پر ازدحام ، نیز ظهور می کند . اگر فردی در ماه ، دست کم یک بار دچار هراس بشود ، می توان برای او تشخیص بیماری هراس را تایید کرد .

- با این فرض که حملات ادامه می یابد .

- نگرانی درباره شدت حمله وجود دارد .

- تغییرات رفتاری برای جلوگیری از بروز حملات در آینده لازم است .

تقریباً این بیماران ، از بیماری آگورافوبی هم رنج می برند . آگورا فوبی به حالتی اطلاق می شود که بیمار دارای یک اضطراب شدید و مهار نشدنی نسبت به پیرامون خود است . بیماری هراس ، مسئله مهم و قابل توجه است . اگر بدون درمان رها شود ، بیمار ممکن است با عواقب خطرناکی روبرو گردد . این بیماری معمولاً قابل درمان است .

برای معالجه از روش های رفتار درمانی و یا دارو درمانی در مقاطع کوتاه می توان استفاده کرد . به هر حال ترکیب این دو درمان حتماً تاثیر بیشتری می تواند داشته باشد . البته باید توجه کرد که عوامل دیگری باعث حمله هراس می شوند که در صورت شناسایی آنها ، بیمار در گروه بیماران مبتلا به بیماری هراس قرار نمی گیرد . به عنوان مثال به چند نمونه زیر می توان اشاره کرد :

- بیماری Obsessive- compulsive disorder                                 OCD     

- بیماری Post-Traumatic stress disorder                                 PTSD

بیماری اضطراب با عامل دیگر              Seperetion anxiety disorder                     

- فوبیای خاص  Specific phobia                                    

- فوبیای عمومی Social phobia                                        

- در اثر مصرف داروهای خاص و یا مواد اضطراب زا مانند کافئین .

معمولاً افراد جوان از 18 سال تا اواسط 30 سال بیشتر به این بیماری مبتلا می شوند. و معمولاً در افراد 45 سال به بالا کمتر مشاهده گردیده است . زنان نیز معمولاً دو برابر مردان استعداد ابتلا دارند .
ناراحتی های گوناگونی مانند روابط اجتماعی ، مشکلات کاری ، خوشحالی بیش از حد ، نگرانی از آینده ، فشارهای ناشی از انتظارات طرفین و ... می توانند باعث حمله هراس شوند .  بیماری هراس ، کلاً می تواند دو نوع باشد . یک دسته به همراه بیماری آگورافوبیا است و دسته دیگر بدون آگورافوبیا .
بیماری نوع اول ، عوارض شدید تری دارد . زیرا همینکه بیمار یکبار دچار حمله هراس بشود ، به خاطر بیماری آگورافوبیا ، عوارض این هراس طولانی تر می شود و فرد ممکن است حتی برای مدتی خود را در خانه حبس کند . علت اصلی بیماری هراس هنوز مشخص نیست . اما آن را می توان به استرس های روحی و روانی و برخی عوامل بیوشیمی و زمینه های ارثی نسبت داد . تغییرات بیوشیمی ناگهانی در مغز ، ممکن است سبب شود که فرد احساس ترس ناگهانی را تجربه کند .

  حمله هراس معمولاً در ده دقیقه به اوج می رسد . از نشانه های وقوع حمله هراس به موارد زیر می توان اشاره کرد .  

- تپش شدید قلب

- گیجی و منگی

- سنگینی در ناحیه سینه

- احساس انسداد در گلو ( خفقان )

- تنفس کوتاه و بریده

- احساس تهوع و دلپیچه

- درد در قفسه سینه

- احساس یخ کردن و یا داغ شدن

- احساس های غیر واقعی و یا جدا شدن از خود

- سوزش و بی حس شدن دست ها

- ترس از دست دادن کنترل و دیوانه شدن

- لرز

- ترس از مردن

- احساس قفل شدن و قادر به حرکت نبودن

فردی که 4 عدد از این علائم یا بیشتر را داشته باشد ، دچار حمله هراس شده است . پس از برطرف شدن حمله ، احساس خستگی و ناتوانی جای آن می گیرد . یک بیمار ممکن است فقط چند عدد از این علائم را تجربه کند و بیمار دیگر همه علائم را .

 چون اغلب حمله در شب روی می دهد ، این بیماران از بدخوابی رنج می برند . خواب این افراد ممکن است به دلیل اضطرابهای مزمن مربوط به حمله هراس نیز دچار اختلال گردد . همچنین این بیماران ، در فاصله دو حمله نیز نشانه هایی از اضطراب را همراه دارند . اعتماد به نفس و سرزندگی و نشاط این بیماران آسیب می ببیند .

بیماری هراس در اغلب موارد با بیماریهای دیگر روانی تداخل و همزمانی دارد . مثلاً می توان به افسردگی و دیگر بیماریهایی که قبلاً نام بردیم ، اشاره کرد . بیماران میتلا به هراس ، ممکن است به بیماریهای دیگری مانند آسم ، چاقی ، IBS و پرولاپس دریچه میترال هم مبتلا باشند که متعاقباً  این بیماریها همدیگر را تشدید می کنند .

اغلب این بیماران که احساس ناراحتی در قفسه سینه می کنند ، پس از معاینات دقیقتر معلوم می شود که ناراحتی قلبی ندارند . این بیماران بهتر است که برای معالجه به متخصصین روانپزشک و یا روانکاوان مراجعه کنند . برای پرهیز و پیشگیری از ابتلا به حملات هراس می توان از روش های تمرکز ، فنون تنفس ، ریلکس شدن ، و یا آرامش خاطر و از بین بردن عوامل اضطراب و نگرانی واقعی در زندگی بهره گرفت .  

(یک فرضیه از مترجم : یکی از دلایل اصلی را می توان فراخوانی احساس نگرانی و اضطراب مربوط به یک مشکل و ناراحتی عینی فرد ، بدون خاطره علمی آن مشکل، ذکر کرد . اگر فرض کنیم که خاطرات و اطلاعات مربوط به وقایع در یک جا و احساسات مربوط به آنها در جای دیگری از مغز ضبط و ذخیره می شوند، به طور معمول بایستی اطلاعات به همراه احساسات به حافظه شخص فراخوانده شوند . اما اگر اختلالی در مغز روی دهد ، طوریکه این احساسات مستقلاً و ناگهانی فراخوانده شوند ، فرد دچار ترس و هراس ناگهانی می شود ، بدون آنکه دلیل آن را بفهمد و این امر ترس او را شدید تر می سازد .

 به عنوان مثال یک دانش آموز یا دانشجو از امتحان شدیداً نگران است ، یا یک فرد بدهی به کسی دارد که از او بسیار می ترسد و می داند اگر به موقع بدهی خود را صاف نکند ، آن طلبکار ممکن است برایش درد سر زیادی درست کند ، یا از بیماری فرزندش یا یکی از بستگانش شدیداً نگران و ناراحت است و غیره . حتی در آن واحد ، چند مشکل می تواند باعث ناراحتی و اضطراب فرد گردد . یعنی یک فرد مسائل و مشکلات اضطراب آور چند گانه دارد .

 حال این فرد جایی نشسته است و به مشکلاتش هم فکر نمی کند . ناگهان ترسی شدید او را میگیرد و  او گیج و متحیر می ماند که خدایا چه شده است و همین ناشناختگی عامل ، باعث ترس بیشتر او می گردد . به نظر می آید یک راه اصلی درمان ، شناسایی همین عوامل اضطراب و ناراحتی حقیقی شخص در زندگی معمولی او است . اگر او بتواند در همان لحظه ظهور اضطراب ، آن را به یکی از ناراحتی های کاری یا زندگی خود ارتباط دهد ، مشکل هراس مرتفع می گردد . حتی ترس و اضطرابهای قدیمی و نهفته در ناخودآگاه فرد ، می تواند منشاء بیماری هراس باشد . در اینجا به لزوم  و تاثیر روانکاوی می توان پی برد . )


مجله پزشکی مادر
منبع: www.webmd.com

سندرم دانشجویان پزشکی یا همان هیپوکندریاز دانشجویان پزشکی یا (Medical students' disease)  به حالتی گفته میشود که در آن دانشجوی پزشکی احساس می کند خودش علائم بیماری را که مطالعه می کند، دارد

علائم:

دانشجویانی که برای اولین بار یک بیماری خطرناک را مطالعه می کنند، با آگاهی از علائم این بیماری (با توجه به اهمیت بیماری و شیوع آن) نسبت به این علائم حساس میشوند و ممکن است هر نوع احساسی را به حساب علائم بیماری بگذارند.
مثلا دانستن این که در آپاندیسیت درد در کدام نقطه ایجاد میشود، باعث جلب توجه به همان ناحیه شده و مثلا هر انقباض گذرای عضلانی یا حرکات روده در آن ناحیه ممکن است به همان درد آپاندیسی تعبیر شود، این اضطراب خود میتواند منجر به نوعی حالت بی اشتهایی شده و دانشجو را در تشخیص خود ساخته اش مطمئن تر کند!!!

شیوع:

بیماری در سالهای اولیه تحصیل (بویژه دوره فیزیوپاتولوژی) شایعتر بوده و اکثرا در برگیرنده تشخیصهایی در مورد قلب،چشمها، دستگاه گوارش و مسائل عصبی-روانی است. بیشتر دانشجویان پزشکی (٧٠-٨٠ درصد!!) در طول تحصیل خود حداقل یکبار چنین حالتی را تجربه می‌کنند.

جالب است بدانیم که طبق تحقیقات انجام شده، انواع دیگری از خود بیمارانگاری در میان دانشجویان حقوق و سایر دانشجویان نیز دیده میشود. اما با توجه به استرس بیشتر دانشجویان پزشکی در مورد سلامت خودشان و پس زمینه تحصیلیشان این موضوع در بین ایشان گسترده تر و پیچیده تر است.

علت:

علت آن بیشتر مربوط به نوعی ترس است که حین مطالعه و مواجهه با مطالب مربوط به بیماری های مهم برای اولین بار صورت می گیرد. به همین خاطر بیشتر میتوان این سندرم را نوعی nosophobia (بیماری هراسی) دانست تا هیپوکندریاز (نوعی هذیان خود بیمار انگاری)البته بسیاری از روانپزشکان این مساله را بیشتر یک روند گذرای طبیعی می دانند تا یک نوع اختلال.حتی برخی آن را نوعی مکانیزم یادگیری (که درآن فرد ناخودآگاه از علائم خودساخته برای مجموعه علائم بیماری استفاده میکند) می دانند.

منبع :  www.daneshju.ir


بیماری پارکینسون، متاثر ازاختلالی در سلول های عصبی  واقع در قسمتی از مغز است که در ارتباط با حرکات می باشد. افراد با بیماری پارکینسون اغلب تجربه لرزش، سفتی ماهیچه ها، اشکال در راه رفتن ، مشکلات تعادلی و حرکات آهسته دارند.

این نشانه ها معمولا بعد از سن ۶۰ سالگی رخ میدهد، هر چند که برخی افراد با این بیماری جوانتر از ۵۰ سال هستند.

بیماری پارکینسون بیماری پیشرونده است، به معنی اینکه علائم و نشانه ها به مرور زمان بدتر می شوند. هر چند که بیماری پارکینسون در نهایت منجر به ناتوانی میشود، ولی اغلب به صورت آهسته پیشرفت می کند، و خیلی از افراد بعد از تشخیص ، سالهای زیادی زندگی فعال را دارند.

از این گذشته ، برعکس دیگر بیماری های عصبی وخیم، بیماری پارکینسون درمان پذیر است. یکی از راه های درمان داروها هستند . دیگر راه کاشتن وسیله ای است که مغز را تحریک می کند. دیگر روش ها شامل جراحی می باشد. و این در حالی است که تحقیقات برای دیگر درمان ها ادامه دارد.

علائم و نشانه ها

اولین نشانه بیماری پارکینسون می تواند آنقدر ظریف باشد مانند تکان نخوردن شانه ها وقتی که راه می روید، یک لرزش ملایم در انگشتان از یک دست یا نرم ، و منمن کردن در سخن گفتن که مشکل می توان فهمید. ممکن است فرد دچار کاهش انرژی شود، احساس افسردگی یا مشکل در خواب داشته باشد. یا ممکن است دوش گرفتن فرد، اصلاح، خوردن یا انجام امور معمولی و روزمره  دیگر طولانی تر شود.

دیگر علائم و نشانه های بیماری پارکینسون شامل موارد زیر می باشد:

- لرزشTremor . اغلب با یک لرزش ملایم در دست ها شروع شده یا حتی در انگشتان. اغلب اوقات لرزش علت سایش شصت به انگشت اشاره دست است که شناخته شده به نام پول شمردن است. لرزش همچنین ممکن است در پاها باشد.

این علائم ممکن است یک طرفه یا دو طرفه بدن باشد و ممکن است زمانی که فرد دچار تنش می باشد زیاد قابل توجه باشد. اگر چه لرزش می تواند خیلی ناراحت کننده باشد، معمولا ناتوان کننده نیست و اغلب زمانی که فرد خواب است ناپدید می شود. خیلی از افراد  بیمار لرزش شدید، ندارند.

-حرکات آهسته(bradykinesia) . به مرور زمان، بیماری پارکینسون موجب راه رفتن آهسته درهم و برهم با گام های بی ثبات با طرز ایستادن همراه با خشوع و تواضع میگردد. و ماهیچه های پا ممکن است به طرف بالا خشک شود ، و راه رفتن طبیهی را سخت کند. این بخصوص ناراحت کننده است جون موجب می شود که انجام کارهای ساده مشکل و وقت گیر شود.

-  ماهیچه های سفت. سفتی ماهیچه ای اغلب در پاها و گردن اتفاق می افتد، بعضی اوقات سفتی می تواند آنقدر شدید باشد که اندازه حرکت را محدود کرده و موجب درد شود.

-  به هم خوردن تعادل. طرز ایستادن ممکن است ناپایدار شود، اغلب این مشکل به صورت فرعی برای سالها می ماند.

-   از دست دادن حرکات اتوماتیک. پلک زدن، لبخند زدن و حرکت شانه ها در زمان راه رفتن همگی اعمال ناخود آگاهی هستند که قسمتی از زندگی فردی می باشند.در بیماری پارکینسون این اعمال تمایل به کاهش یا حتی از بین رفتن دارند. برخی افراد ممکن است دچار ظاهر ستاره ای بدون پلک زدن شوند. دیگران ممکن است زیاد قیافه نگیرند یا وقتی صحبت می کنند با روح و سرزنده به نظر آیند.

-  اختلال در صحبت کردن. خیلی از افراد با بیماری پارکینسون مشکلات زیادی با صحبت کردن دارند، و صدای آنها اغلب تک صدایی و خیلی نرم میشود. این ممکن است یک مشکل خاص برای افراد بالغ پیرتر باشد چون صدای نرم فردی با بیماری پارکینسون  برای فردی با شنوایی کم قابل شنیدن نیست.

-  اشکال در بلع. این در مراحل دیرتر بیماری تظاهر میکند، اما در مواردی هم دیده نمی شود، اغلب افرادی که مشکل بلع دارند می توانند خودشان غذا بخورند.

-  جنون dementia . در صد کمی از افراد با پارکینسون دچار این اختلال روحی میگردند- که تاثیر بر توانایی فکر کردن ، دلالت و به یاد آوردن دارد – و در مرحله دوره بیماری دچار میشوند. اگر چه اغلب در ارتباط با بیماری الزایمر است ، از دست دادن قوای دماغی می تواند همراه با وضعیت های دیگر نیز باشد. در پارکینسون، شروع دمانس مغزی اغلب با کند شدن روند فکر کردن و مشکلات با تمرکز خود را نشان می دهد.

علل

از قریب ۲۰۰ سال پیش که این بیماری بریا اولین بار توصیف شده است، تحقیقاتی انجام شده که برخی از روندهای این اختلال پیچیده را درک کنند.

اکنون دریافته اند که خیلی از علائم و نشانه های بیماری پارکینسون وقتی توسعه می یابند که سلول های عصبی معینی(نرون) در ناخیه ای از مغز به نام substantia nigra صدمه دیده یا نابود میگردند. به طور طبیعی، این سلول های عصبی ترشح دوپامین می کنند- یک ماده شیمیایی که علائم را بین substantia nigra   و قسمتی دیگر از مغز ، corpus striatum  هدایت می کند. این علائم موجب می شود که ماهیچه ها نرم شده، و حرکات موزون و تحت کنترل داشته باشند.

هر فردی مقداری از نرون های تولید کننده دوپامین را به عنوان قسمتی از روند مسن شدن از دست می دهد. اما افراد با بیماری پارکینسون نیمی یا بیشتر سلول های عصبی را در ناحیه substantia nigra از دست می دهند. اگر چه سلول های دیگر مغز نیز دچار فرسودگی و نابودی می گردند، سلول های حاوی دوپامین برای حرکت حیاتی هستند .

عامل بیماری  هنوز نامعلوم است. دانشمندان معتقد هستند که بیماری پارکینسون ممکن است نتیجه ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی باشد. داروهای خاص  و سموم همچنین ممکن است علت نشانه های شبیه به آنچه در بیماری پارکینسون دیده می شود باشند.

عوامل ارثی

دانشمندان معتقدند که ژنها  با توسعه پارکینسون مربوط هستند، اما هنوز واضح نیست، که آیا توارث نقش فرعی یا اصلی را در این بیماری دارد.

در خانواده های با بیماری پارکینسون ، محققان دو گونه از عوامل ژنتیکی را مشخص نموده اند. یکی شامل پروتئینی غیر طبیعی به نام alpha-synuclein، پروتئینی که در سلول های عصبی منهدم شده در افراد با بیماری پارکینسون تجمع می یابد. دیگری شامل مشکلاتی با سیستم بدن می شود که  که پروتئینی نا خواسته ایجاد می کنند. اکنون روشن شده است که هر دو این عوامل نقش کلیدی در ایجاد پارکینسون در همه افراد بازی میکنند.

عوامل محیطی

افراد در تماس غیر معمول با علف کش ها و حشره کش ها به احتمال بیشتری دچار پارکینسون میگردند تا افرادی که چنین تماس هایی نداشته اند. محققان هنوز ارتباط خاصی را بین این بیماری با آفت کش های گیاهی و حشره کش ها نیافته اند.

داروها

تعدادی از داروها در مقدار زیاد و استفاده طولانی مدت می تواند ایجاد بیماری پارکینسون کند. این داروها شامل هالوپریدول، کلرپرومازین، که برای برخی از عارضه های روانی تجویز می شوند می باشد، به همان نسبتی که داروهای ضد تهوع ، مانند متوکلوپرامید این کار را می کند. داروی ضد تشنج والپرات همچنین ایجاد برخی از خصوصیات پارکینسون ، به خصوص لرزش میکند.

این داروها ایجاد بیماری پارکینسون نمی کنند، و علائم وقتی که مصرف دارو متوقف شود از بین می روند.

عوامل خطر

سن یکی از عوامل اصلی خطر در بیماری پارکینسون می باشد. هر چند که این بیماری می تواند بالغین را در سن ۲۰ سالگی مبتلا کند، ولی معمولا در میانه یا اواخر زندگی شروع می شود. خطر با افزایش سن ادامه می یابد. برخی محققان تئوری داده اند که افراد با این بیماری ممکن است صدمات عصبی ناشی از عوامل ژنتیکی یا محیطی داشته باشند که با مرور زمان بدتر می شود.

دیگر عوامل خطر عبارتند از:

-  توارث. داشتن یک یا چند بیمار پارکینسونی شانس اینکه شما نیز این بیماری را بگیرید بیشتر میکند، اگر چه خطر شما هنوز کمتر از ۵% است.

- جنسیت. مردان بیشتر مساعد به گرفتن بیماری پارکینسون هستند تا زنان.

-  در معرض تماس با آفت کش ها و حشره کش ها بودن شانس خطر شما را کمی افزایش می دهد.افرادی که کشاورزی می کنند، یا در محیطهای روستایی زندگی می کنند.

- کاهش میزان استروژن. کاهش میزان این هورمون ممکن است شانس بیماری پارکینسون را بالا ببرد. این بدان معنی است که زنان یائسه که میزان کمی هورمون دریافت می دارند یا اصلا دریافت نمی کنند و آنهایی که رحم آنها برداشته شده است در خطر بیشتری هستند. زنان یائسه ای که هورمون درمانی می شوند در خطر کمتری هستند. اما همه تاثیرات هورمون درمانی مثبت نیستند.  هورمون درمانی به صورت ترکیبات استروژن و پروژسترون می تواند شما را در معرض عوارض جانبی وخیم قرار دهد. با پزشک خود در مورد بهترین اتخاب صحبت کنید و تصمیم بگیرید که کدام برای شما بهتر است.

زمانی که باید در جستجوی توصیه های پزشکی بود

پزشک خود را ببینید اگر شما هر یک از نشانه های   بیماری پارکینسون را دارید. تشخیص زود هنگام بیماری پارکینسون ، اغلب اوقات  مشکل می باشد، اما کلیدی برای شروع مناسب درمان است  و وخیم تر شدن آن را سالها به عقب می اندازد.

غربالگری و تشخیص

به علت اینکه هیچ آزمایش معینی برای بیماری پارکینسون وجود ندارد، تشخیص بیماری بخصوص در مراحل اولیه مشکل است. علائم ونشانه های پارکینسون مانند تغییر در راه رفتن، لرزش و به زحمت صحبت کردن یا نوشتن ممکن است به عنوان عوارض پیری فراموش شوند،  در همان حال، پزشکان بعضی اوقات بیماری پارکینسون را در افراد جوانتر به دلیل اینکه معتقد هستند که این بیماری افراد پیر را درگیر میکند فراموش میکنند.

تشخیص بیماری پارکینسون مبتنی بر تاریخچه پزشکی، معاینات و مشاهدات علائم عصبی و معاینات عصبی می باشد. به عنواان قسمتی از تاریخچه پزشکی پزشک از شما سئوالاتی در مورد هر داروی مصرفی که شما گرفته اید یا اینکه تاریخچه پزشکی خانوادگی داشته اید می کند.

معاینات عصبی شامل ارزیابی راه رفتن، از نظر هماهنگی و  چرخشی می باشد. پزشک همچنین ممکن است متوجه علائم مخفی بیماری پارکینسون شود، مانند یک لرزش خفیف وقتی که او در حال گرفتن شرح حال بیمار است.

عوارض

نیمی از بیماران با بیماری پارکینسون به طرف افسردگی می روند. در برخی از موارد ، افسردگی ممکن است ماه ها یا حتی سالها قبل از تشخیص بیماری پارکینسون وجود داشته باشد. اگرچه محدودیتهای فیزیکی در نتیجه این بیماری می تواند تنش زا و موجب سرخوردگی شود.

افسردگی در فردی با بیماری پارکینسون معمولا یک واکنش ساده به بیماری ، نیست. بلکه به علت تغییرات زمینه ای در مغز در ارتباط با خود بیماری می باشد.

بعلاوه برخی افراد با بیماری پارکینسون در نهایت دچار دمانس مغزی می شوند، وضعیتی که در آن حافظه را از دست میدهند، قضاوت  و تغییرات شخصیتی مختل میگردد.

داروهای مصرفی برای بیماری پارکینسون همچنین می تواند موجب بروز عوارضی شود، مانند حرکات غیر ارادی بازوها و پاها( دیسکینزی)، هذیانات، خواب آلودگی، و سقوط فشار خون در زمانی که فرد ایستاده است.

دیگر عوارض بیماری پارکینسون شامل:

-  اشکال در بلع و جویدن. در مراحل اخر بیماری، ماهیچه هایی که برای بلع استفاده می شوند در گیر میگردند، و خوردن را بسیار مشکل میکنند.

-  مشکلات ادراری. بیماری پارکینسون می تواند هم بی اختیاری ادراری و هم نگه داری ادرار دهد. اغلب داروهایی که برای درمان بیماری استفاده می شوند، بخصوص داروهای آنتی کلینرژیک ، می توانند فرد را دچار نگه داشت ادرار کنندو ادرار کردن را سخت کنند.

-  یبوست. افراد زیادی با بیماری پارکینسون دچار یبوست میگردند چون سیستم گوارشی اهسته کار میکند. یبوست همچننین می تواند عارضه داروهای مصرفی برای درمان نیز باشد.

-  مشکلات خواب. افراد با بیماری پارکینسون اشکال در بخواب رفتن دارند و ممکن است چند بار در شب بیدار شوند. آنها دارای خواب های بی آرامی هستند.

- ناتوانی جنسی. برخی از افراد با بیماری پارکینسون ممکن است متوجه کاهش میل جنسی شوند. این ممکن است ناشی از عوامل روحی و جسمی باشد، یا این به علت عوامل جسمی به تنهایی باشد.

درمان

برای خیلی از افراد پاسخ به درمان مهیج باشد. با مرور زمان، هرچند که فواید دارو اغلب کاهش می یابد ، اگر چه نشانه به مقدار کمی بهبود می یابند و تحت کنترل می روند. بعلاوه داروها، پزشک ممکن است توصیه تغییر در شیوه زندگی در شما کند، مانند فیزیوتراپی، غذای سالم و ورزش.

فیزیوتراپی می تواند مفید برای افراد با بیماری پارکینسون باشد- هم در مراحل اولیه و هم در مراحل آخر که بیماری پیشرفت میکند. فیزیوتراپی می تواند تحرک را بهبود بخشد، میزان حرکت و قدرت ماهیچه   را بهتر کند.

اگرچه ورزش های بخصوص نمی تواند پیشرفت بیماری را متوقف کند، بهبود قدرت ماهیچه ای می تواند کمک در احساس توانایی کند. گفتار درمانی هم می تواند کمک به بهبود مشکلات با صحبت کردن و بلع کند.

داروها

داروها می تواند کمک به مدیریت مشکلات راه رفتن، حرکات و لرزش با افزایش ذخیره دوپامینی مغز کند. و میزان داروها و زمان آنها نیاز به تنظیم دارد. بخصوص هر چه که بیماری پیشرفت می کند.

داروهایی که برای درمان پارکینسون استفاده می شوند شامل:

- لوودوپا و کاربی دوپاLevodopa & Carbidopa . از زمان ورود آن در ۱۹۶۰ ، لوودوپا داروی طلایی برای درمان بیماری پارکینسون بوده است. لوودوپا یک ماده طبیعی است که در گیاهان و حیوانات یافت میگردد. این یک پیش نیاز برای دوپامین است که وقتی که به افراد با بیماری پارکینسون داده می شود توسط سلولهای عصبی در مغز تبدیل به دوپامین می شود. افزایش دوپامین خیلی از نشانه های عدم توانایی را برمیگرداند.

درمان با دوپامین موثر نمی باشد ، چون دوپامین از سد مغزی نخاعی نمی تواند بگذرد اینجا یک شبکه از سلولهای کاملا فشرده در کنار هم می باشد که جلو برخی مواد را میگیرند. لوودوپا از این سد میگذرد، ولی فقط قسمت کمی به مغز می رسد. امروزه لوودوپا با داروی دیگری به نام کابی دوپا ترکیب شده ، که موجب می شود که مقدار بیشتری لوودوپا به مغز رسیده و کمک به کاهش برخی از عوارض جانبی دارو می کند.

در خلال درمان اولیه، عوارض جانبی از کابی دوپا-لوودوپا معمولا مشکل عمده نمی باشد. هرچند که دارو با پیشرفت بیماری کارآیی کمتری دارد. به عنوان یک نتیجه ، برخی افراد ممکن است تجربه حرکات غیر ارادی داشته باشند وقتی که دارو به حداکثر میزان خونی خود برسد. میزان زمانی که دارو موثر است ممکن است با مرور زمان کوتاه شود و نیاز به تکرار دوز است.

دیگر مشکل که در ارتباط با استفاده طولانی مدت کاربی دوپا- لودوپا است، اثر خاموش روشنی آن است، که ممکن است ایجاد حرکات در ارتباط با پارکینسون کند و ناگهان و غیر قابل پیش بینی ناپدید شود. دیگر اثرات جانبی ممکن است شامل هذیان و افت فشار خون در حالت ایستاده باشد. برخی افراد ممکن است دچار تهوع با درمان کابی دوپا- لوودوپا شوند. هنوز کابی دوپا- لوودوپابه افراد با پارکینسون اجازه می دهد که زندگی توام با توانایی بیشتری داشته باشند و در خیلی از موارد برای سالها موثر است.

-   اگونیست های دوپامین. بر خلاف دوپامین، این داروها به دوپامین تغییر نمی یابند. در عوض آنها شبیه به اثرات دوپامین در مغز دارند و موجب می شوند که سلول های عصبی به مقدار کافی به دوپامین موجود پاسخ دهند. اگونست های دوپامین هم همراه با کاربی دوپا- لوودوپا استفاده می شود و هم در ابتدای بیماری، بخصوص در افراد جوانتر.

عوارض جانبی اگونیست های دوپامین شبیه به کاربی دوپا – لوودوپا می باشد، اگر چه آنها کمتر موجب حرکات غیر ارادی می شوند و بیشتر موجب هذیان یا بی خوابی می شوند. این داروها همچنین ممکن است خطر  رفتارهای اجباری را مانند تماس جنسی زیاد ، قمار کردن ، و خوردن بیش از حد را بالا ببرد. اگر شما این داروها را مصرف میکنید و شروع به کارهایی کرده اید که خارج از شخصیت شما می باشد با پزشک خود تماس بگیرید.

این گروه از داروها شامل بروموکریپتین، پرگولیدpergolide آپومورفین، pramipexole ، ropinirole می باشد. بروموکریپتین و پرگولید اکنون کمتر از زمان های گذشته استفاده میشوند چون این داروها موجب واکنش های التهابی در ریه ها یا دریچه های قلب میگردند. از مصرف داروهای اگونیست دوپامین در صورتی که هذیان یا پریشانی دارید پرهیز کنید.

-  Selegiline(Eldepryl). این دارو، با یا بدون کاربی دوپا – لوودوپا استفاده می شود، و کمک به جلوگیری از شکست دوپامین طبیعی و دوپامین تشکیل شده توسط لوودوپا میکند. این کار را توسط مهار فعالیت آنزیمی به نام منو آمین اکسیداز ب (MAO-B) – آنزیمی که دوپامین را در مغز متابولیزه میکند . تحقیقات نشان داده است که Selegline ممکن است نیاز به کاربی دوپا- لوودوپا را برای یک سال به تاخیر بیاندازد، و وقتی که با کاربی دوپا – لوودوپا استفاده شود ممکن است تاثیر آنها افزایش یابد. زمانی فکر میشد که این دارو ممکن است پیشرفت بیماری پارکینسون را کند کند ، اما امروزه مشخص شده است که چنین نیست. در برخی افراد که selgiline همراه با داروی نارکوتیک Demerol استفاده کرده اند واکنش های سمی دیده شده است.

-  مهار کننده های COMT . این داروها تاثیر درمان کاربی دوپا- لوودوپا را بوسیله مسدود کردن آنزیمی که موجب شکسته شدن دوپامین می شود افزایش می دهند. Tolcapone یک مهار کننده COMT قوی است که به راحتی از سد مغزی نخاعی میگذرد. ولی به علت اینکه tasmar در ارتباط با صدمات کبدی و نارسایی کبدی است، دارو به صورت طبیعی فقط در افرادی که به دیگر درمان ها پاسخ نمی دهند استفاده نمی شود. Entacapone یک مهار کننده COMT است که برخی از خصوصیات تولکاپون را دارا می باشد ولی به داخل مغز نمی رود. این کمک به مدیریت تغییرات در پاسخ به کاربی دوپا- لوو دوپا در افراد با بیماری پارکینسون میکند. انتا کاپون موجب مشکلات کبدی نمی شود و اکنون به صورت ترکیب با کاربی دوپا و لوو دوپا در دارویی به نام stalevo است.

-  آنتی کولینرژیک ها. این داروها اصلی ترین درمان بیماری پارکینسون قبل از آمدن لوودوپا بودند. به طور کلی، آنها کمک به کنترل لرزش در مراحل اولیه بیماری میکنند. هر چند که، آنها فقط مقدار کمی موثر هستند و اغلب اوقات فواید آنها به وسیله عوارض جانبی آنها مانند خشکی دهان، تهوع، احتباس ادراری _ بخصوص در مردان با پروستات بزرگ – و یبوست شدید از بین می رود.

آنتی کولینرژیک ها همچنین می توانند موجب مشکلات روحی ، شامل از دست دادن حافظه، گیجی و هذیان شوند. تعدادی از داروهای آنتی کولینرژیک، مانند تری هگزیفینیدیل و بنزتروپین در دسترس هستند. داروی آنتی هیستامین دیفن هیدرامین و ضد افسردگی ها مانند آمی تریپتیلین خیلی شبیه به آنتی کولینرژیک ها عمل میکنند، و پزشکان ممکن است از آنها در بیماران مسن تر که تحمل آنتی کولینرژیکها را ندارند استفاده کنند.

-  آمانتدین. پزشکان ممکن است این داروی ضد ویروس را به تنهایی برای راحتی کوتاه مدت در مراحل اولیه بیماری پارکینسون ملایم استفاده کنند. آمانتدین همچنین ممکن است اضافه به درمان کاربی دوپا- لوودوپا در افراد در مراحل انتهایی بیماری پارکینسون استفاده شود، بخصوص اگر آنها مشکلات با حرکات غیر ارادی بوجود آمده به وسیله کاربی دوپا- لوو دوپا ( دیسکینزی) داشته باشند. عوارض جانبی شامل زانوهای ورم کرده و ارغوانی شدن پوست می باشد.

- کو آنزیم Q10 . ساختمان های کوچکی در سلول های شما به نام میتوکندری موادی می سازند که برای کار طبیعی سلول لازم است. یکی از این مواد کو آنزیم Q10 است ، که الکترون ها را در خلال تنفس سلولی منتقل میکند – روندی که طی آن سلول ها انرژی خود را از اکسیژن میگیرند. افراد با بیماری پارکینسون تمایل به داشتن میزان پایین کو آنزیم Q10 دارند ، و تحقیق نشان دلالت بر این دارد که مکمل های کو آنزیم Q10 ممکن است پیشرفت بیماری پارکینسون را در مراحل اولیه کند کند. شما می توانید کو آنزیم Q10  را خریداری کنید ، ولی همه تولیدات ممکن است به اندازه هم موثر نباشند. برای خرید این محصولات با پزشک خود تماس بگیرید.


جراحی

زمانی پزشکان به طور مرسوم از جراحی برای درمان بیماری پارکینسون استفاده میکردند. ولی با پیدایش لوودوپا و دیگر داروهای درمانی ، دیدگاه جراحی مورد بازبینی قرار گرفت. روش های زیر ممکن است یک انتخاب باشند در زمانی که نشانه ها با دارو درمانی کنترل نشوند.

-  Thalamotomy . این روش برای سال ها برای کاهش لرزش در افراد با بیماری پارکینسون بکار رفته است، اگر چه عموما بریا جنبه های دیگر پارکینسون کمک کننده نیست. تالاماتومی در بر گیرنده خرابی قسمت کوچکی از بافت تالاموس است – مرکز عمده مغزی برای رله پیامها و انتقال حس ها. جراحی ممکن است موجب حرف زدن در گوشی و نامفهوم شود و گاهی اوقات کاهش هماهنگی وقتی که هر دو سمت مغز صورت گیرد . به این دلیل ، معمولا در یک طرف مغز صورت میگیرد و فواید به یک طرف بدن محدود می گردد.

-  Pallidotomy . علاقه جدیدی برای انجام این عمل از زمان پیدایش تکنیکهای تصویری که اجازه به جراحان میداد تا تمرکز بر نواحی که باید درمان شود کنند بوجود آمد. در این شیوه ، از یک جریان الکتریکی برای تخریب قسمت کوچکی از بافت پالیدومglobus pallidus ، قسمتی از مغز که مسئول خیلی از نشانه های بیماری پارکینسون است استفاده می شود. پالیدوتومی می تواند لرزش را بهبود بخشد ، سفتی و حرکات آهسته را با تداخل در شبکه عصبی بین گلوبوس پالیدوس و تالاموس بهتر میکند. بخصوص کمک کننده در حرکات غیر ارادی که به وسیله دارو درمانی ایجاد می شود است.

اگرچه پالیدوتومی مفید برای برخی از جنبه های بیماری پارکینسون است.، این یک علاج نیست و در خیلی از موارد، فواید ممکن است زیاد طول نکشد. بعلاوه، جراحی خطرات نیز به همراه خواهد داشت، شامل نحوه صحبت در گوشی، ضعف و ناتوانی و مشکلات بینایی، بخصوص وقتی که در دو طرف مغز صورت گیرد.

- تحریک عمقی مغز. یک وسیله کاشتنی در مغز اکنون به طور وسیعی استفاده می شود که کمک به کنترل خیلی از نشانه های بیماری پارکینسون میکند. تحریک کننده عمقی مغز شامل دستگاهی شبیه به ضربان سازpacemaker است که در قفسه سینه کار گذاشته می شود و نوسانات الکتریکی را از طریق یک سیم به الکترودهای ظریفی که در عمق مغز قرار دارند می فرستد. مرکز اختصاصی مغز که مورد هدف است، هسته زیر تالاموس، کنترل خیلی از اعمال حرکتی را به عهده دارد.

به ندرت، این شیوه ممکن است موجب خونریزی مغزی و مشکلات شبیه به سکته مغزی شود. عفونت همچنین می تواند خطری برای تحریک عمقی مغز باشد، و ممکن است در برخی افراد نیاز باشد که برخی از قطعات تعوض شود. بعلاوه، باطری قرار گرفته در زیر قفسه سینه باید هر چند سال به وسیله جراحی تعویض شود. تحریک عمقی مغز برای افرادی که کاربی دوپا- لوو دوپا پاسخ نمی دهند مفید نمی باشد. و وسیله برای افرادی که مشکل با فکر کردن و حافظه دارند استفاده نمی شود چون ممکن است علائم آنها را بدتر کند.

مراقبت های فردی

اگر برای شما تشخیص پارکینسون داده شد، شما نیاز دارید که در ارتباط تنگاتنگ با پزشک خود باشید تا برنامه درمانی که به شما پیشنهاد می شود بیشترین راحتی از نشانه ها را به ارمغان آورد و کمترین اثرات جانبی را داشته باشد. تغییر در شیوه زندگی همچنینن کمک کننده در بیماری پارکینسون است.

خوردن غذاهای سالم

خوردن غذاهایی که شامل میوه های تازه، سبزیجات و غلات باشد. این غذاها شامل فیبر زیاد ، که کمک کننده برای جلوگیری از یبوست است.

اگر شما از مکمل های فیبری استفاده می کنید، مانند پودر psyllium ، متا موسیل یا سیتروسل ، مطمئن باشید که به مرور اضافه کنید و مایعات به مقدار کافی استفاده کنید. در غیر این صورت یبوست شما بدتر خواهد شد. اگر شما دریافتید که فیبر به نشانه های شما کمک میکند، آن را بر اساس یک برنامه منظم برای بهترین نتیجه استفاده کنید.

ورزش

ورزش منظم مهم است اگر شما بیماری پارکینسون دارید. این کمک به بهبود تحرک شما، تعادل، میزان حرکت و حتی احساس سرخوشی احساسی میکند. پزشک شما و فیزیوتراپی ممکن است توصیه به یک برنامه ورزشی کنند، ولی هیچ کدام از فعالیت ها شامل راه رفتن، شنا یا باغبانی مفید نیست. ورزش های سنگین مانند راه رفتن، پریدن، و رقص ممکن است کمک کننده باشد.

به یاد داشته باشید که میزان انرژی شما ممکن است بالا و پایین شود، و برخی اوقات شما نیاز دارید که قدم آهسته کنید. اگر شما خسته هستید، سعی کنید که قسمتی از کارهای روزمره را در قسمتی از روز انجام دهید و قسمتی دیگر را در مرحله ای دیگر. زمانی را برای ورزش انتخاب کنید که داروها خوب کار کرده اند و شما احساس قوی بودن می کنید.

قبل و بعد از ورزش حتما نرمش کنید. نرمش موجب گرم شدن ماهیچه های شما می شود، و از سفت شدن آنها جلوگیری میکند، و خمش و تعادل شما را بهبود می بخشد.

با احتیاط راه بروید

بیماری پارکینسون می تواند احساس تعادل را در شما مختل کند، و راه رفتن را با یک خرامش طبیعی مشکل میکند. این پیشنهادات ممکن است کمک کننده باشند:

- اگر شما احساس کردید که این طرف و آنطرف میروید، آهسته بروید و وضعیت خود را بررسی نمایید. بهتر است که بایستید و سر را بالای لگن قرار دهید و پاها را ۸ تا ۱۰ اینچ از هم فاصله بدهید.

- یک جفت کفش راه پیمایی بخرید، از کفشهای دویدن پرهیز کنید.

- تمرین کنید که قدم های بزرگ بردارید و پاها خود را از زمین بالاتر ببرید و شانه های خود را بیشتر حرکت دهید.

- اگر در جایی میخکوب شدید ، وانمود کنید که در حال گذر از شیئی بر روی زمین هستید.

پیشگیری از افتادن

در مراحل انتهایی بیماری ، شما ممکن است خیلی راحت بیافتید. که این ممکن است به علت تاثیرات بیماری پارکینسون بر مراکز هماهنگی و تعادل در مغز باشد. در حقیقت، شما ممکن است تعادل خود را با کوچکترین هل یا دست انداز از دست بدهید. پیشنهادات زیر ممکن است کمک کننده باشد:

-از پزشک یا فیزیو تراپیست خود ورزش هایی بخواهید که تعادل شما را بهبود بخشد، بخصوص تای چی . که در چین بیش از ۱۰۰۰ سال پیش ابداع شده ، تای چی از حرکات آهسته و دلپذیر برای شل کردن و تقویت ماهیچه ها و مفاصل استفاده میکند.

- کفش های تخت لاستیکی بپوشید. چون آنها کمتر موجب لغزش تا کفش های چرمی میشوند.

- تمامی قالیها را از خانه جمع کنید و مطمئن باشید که آنها کاملا چسبیده اند.

- جا دستی قرار دهید بخصوص در طول پله ها.

- سیم برق و تلفن را دور از راه قرار دهید.

- در اطراف وان و توالت جا دستی قرار دهید.

-  از تلفن بی سیم استفاده کنید تا مطمئن باشید که به تلفن می رسید.

لباس پوشیدن

لباس پوشیدن می تواند یکی از نا امید کننده ترین فعالیت ها برای فردی با بیماری پارکینسون باشد. از دست دادن کنترل حرکت های ظریف آن را برای بستن انتهای لباس و زیپ لباسها دچار مشکل میکند، یک فیزیو تراپیست می تواند تکنیک هایی یاد بدهد تا بتواند فعالیت های روزمره خود را بهتر انجام دهد. این پیشنهادات ممکن است کمک کننده باشد:

-  وقت فراوان بگذارید تا احساس هجمه و شلوغی سر نکنید.

-  لباسها را کنار دست خود قرار دهید.

-   لباسهایی را انتخاب کنید که به راحتی بتوانید بپوشید.

-   لباسها و کفش هایی که خودشان بسته می شوند انتخاب کنید.

صحبت کردن

حتی در مراحل اولیه بیماری پارکینسون، صدای شما ممکن است خیلی نرم شود یا خشن. برای ارتباط برقرار کردن بهتر :

- روبروی فردی که با او صحبت می کنید بایستید و عمدا بلندتر از حدی که فکر میکنید لازم است صحبت کنید.

-  تمرین کنید که بخوانید و از بر بخوانید به صورت بلند، تمرکز بر تنفس خود داشته باشید و بر داشتن صدایی قوی.

- برای خود صحبت کنید- اجازه ندهید دیگران برای شما صحبت کنند.

- با یک آسیب شناس زبان سخن که مهارت در درمان افراد با بیماری پارکینسون دارد مشورت کنید.

مهارت های موثر

زندگی با هر بیماری مزمن می تواند مشکل باشد، و طبیعی است که احساس خشم ، افسردگی و بعضی اوقات دلسردی کنیم. بیماری پارکینسون مشکلات خاصی را ارمغان می آورد چون موجب تغییرات شیمیایی در مغز  میگردد که  ممکن است احساس اضطراب و افسردگی کنید.بیماری پارکینسون می تواند موجب زدگی ، بخصوص در مراحل پیشرفته شود وقتی که فعالیت های روزمره بیشتر طول میکشد و حتی خوردن و صحبت کردن مشکل میشود.

برخی از پیشنهادات زیر ممکن است کمک به شما برای فائق آمدن بر تنش های زندگی با بیماری پارکینسون می کند:

- در مورد بیماری خود همه چیز را یاد بگیرید. در یابید که چگونه بیماری پیشرفت میکند، پیش آگهی شما چیست، و درمان انتخابی شما و عوارض جانبی آن کدامند. هر چه بیشتر بدانید، شما می توانید بیشتر در مراقبت از خود فعال باشید. بعلاوه با تیم مراقبت سلامت خود صحبت کنید، به کتابها و اطلاعات منتشر شده بر اینترنت نگاه کنید، و در جستجوی تار نماهای مخصوص سازمان های مختلف بیماری پارکینسون باشید.

-بیش فعال باشید. اگر چه شما ممکن است احساس نگرانی و دلسردی در بعضی مواقع داشته باشیدف به دیگران اجازه ندهید _ از جمله خانواده و پزشک خود- که تصمیمات مهم را برای شما بگیرند. نقشی فعال در درمان خود داشته باشید.

-  یک سیستم قوی حمایتی برقرار کنید. ارتباطات قوی برای فائق آمدن بر بیماریهای مزمن لازم است. اگر چه دوستان و خانواده می توانند بهترین متحدان شما باشند، درک افرادی که می دانند که آنچه شما به آن مبتلا هستید بخصوص می تواند موثر باشد. گروه های حمایتی برای هر فردی نیست، اما برای خیلی از افراد، آنها می تواند منبع خوبی برای اطلاعات عملی در باره بیماری پارکینسون باشد. شما همچنین باید بدانید که باید پیوندتان را با افرادی که تجربه مشابه دارند بیشتر و قوی تر کنید. گروه های حمایتی همچنین برای خانواده های افراد بیماران پارکینسون وجود دارد . برای یاد گرفتن در مورد گروه های حمایتی در اجتماع خود ، با پزشک خود صحبت کنید، یک فرد فعال اجتماعی در زمینه بیماری پارکینسون یا یک مرکز محلی پرستاری .

-  تنش های در ارتباط با کار را کاهش دهید. یک تشخیص برای بیماری پارکینسون به این معنی نیست که شما باید کار را متوقف کنید. خیلی از افراد با بیماری کار نیمه وقت یا تمام وقت را ادامه می دهند.اما شما ممکن است نیاز باشد از دید دیگری به کار نگاه کنید. شروع کنید که کار را به میل خود تعطیل کنید. سپس تصمیم بگیرید که آیا نشانه های شما تاثیری بر توانایی شما در انجام خواسته ها دارد.

بعد، سعی کنید که برنامه ای داشته باشید که به شما اجازه دهد که در خواست های چالش برانگیز را در زمانی که شما در اوج هستید انجام دهید. در برخی از موارد، شما ممکن است از ارتباطات راه دور استفاده کنید ، نیمه وقت کار کنید یا حتی شغل خود را تغییر دهید.

اگر چه ممکن است برای شما صحبت کردن در مورد بیماری خود راحت نباشد، در خیلی از موارد بهتر است که با سر پرست خود صحبت کنید. در این صورت او می تواند با شما برای برقراری نیازهای لازم شما کمک کند. به عبارت دیگر، شما تحت هیچ اجبار قانونی نیستید که بخواهید وضعیت خود را برای استخدام کننده خود بپوشانید و تا زمانی که می توانید به شغل خود ادامه می دهید.

- با همسر خود ارتباط خوبی برقرار کنید. برای زوجهایی که دارای بیماری پارکینسون هستند مهم است که به صورت باز در مورد احساسات خود صحبت کنند. بیماری ممکن است زندگی شما را تغییر دهد و حتی فردی که شما به او عشق می ورزید. بهتر است که خیلی صمیمانه در مورد این تغییرا ت صحبت کنید. برای مثال اگر شما قادر به انجام کار تمام وقت نمی باشید بر عهده سازمان های بیمه است که نیاز شما را برطرف سازند. میزان مراقبتی که فردی با بیماری پارکینسون نیاز دارد خود مبحثی است. چون ممکن است که کارهای عادی را خیلی طولانی انجام دهید، همسر شما ممکن است بخواهد شما را کمک کند. اما خیلی از افراد با بیماری پارکینسون دوست دارند که غیر وابسته باقی بمانند تا جایی که امکان دارد. شما نیاز دارید که به همسر خود بگویید که چه وقت احتیاج به کمک دارید و چه موقع ندارید.

برخی اوقات زوجها همچنین تجربه مشکلات جنسی نیز دارند. بیماری پارکینسون حرکت را برای فرد خیلی مشکل میکند و میتواند بر اعتماد به نفس تاثیر بگذارد. بعلاوه، برخی از مردان با بیماری پارکینسون ممکن است مشکلات عقیمی داشته باشند و زنان ممکن است دچار کاهش میل جنسی شوند. این ممکن است در نتیجه داروهای ضد پارکینسون باشد. اما به این مشکلات برخی اوقات می توان کمک کرد.

بعلاوه سعی کنید برنامه ای داشته باشید تا زمانی که در اوج هستید با همسر خود باشید و به یاد داشته باشید که تماس جنسی تنها راه صمیمی سازی است. نوازش کردن و بغل کردن همدیگر اغلب می تواند روابط شما را عمیق تر کند و شما را از نظر احساسی قانع کند.

به صورت خیلی رک و بی پرده در مورد احساسات خود و نگرانی هی خود صحبت کنید. فرو دادن احساسات خود می تواند مضر به سلامت دراز مدت و کوتاه مدت شما باشد. اگر لازم است با پزشک خود و مشاور خود در مورد نگرانی های خود صحبت کنید.

-با بچه ها مهربان باشید. اگر شما بچه دارید، سعی در پنهان کردن تشخیص از آنها نکنید. بچه ها معمولا احساس می کنند که چیزی در خانواده دچار اشکال شده است، و ترس و اضطراب از ندانستن برای آنها خیلی سخت تر است تا اینکه واقعیت را بدانند. بعلاوه، بچه ها همچنین نیاز به اطمینان یافتن از این دارند که مادر یا پدر آنها سالم است و برای آنها می ماند. پاسخ دادن صمیمانه به سئوالات آنها می تواند کمک به به آنها در فائق آمدن کند

منبع:   www.pezeshkan.org

تالاسمي يك واژه يوناني است كه از دو كلمه تالاسا Thalassa به معني دريا و امي Emia به معني خون گرفته شده است و به آن آنمي مديترانه‌اي يا آنمي كولي و در فارسي كم خوني مي‌گويند.

 

دردهای ناحیه سینه که با ایسکمی (کم خونی موضعی) قابل برگشت میوکارد در ارتباط می باشند ، اصطلاحاً آنژین صدری نامیده میشوند. این درد ها نتیجه عدم توازن بین نیاز ماهیچه های قلبی به خون و شبکه خونرسانی این ماهیچه ها بوده و عمومـــاً در اثر انسداد عروق کرونر پدید می آید. این بیماران ، فشار زیاد یا درد شدیدی در ناحیه ی زیر جناغ احساس می نمایند که اغلب یا از دردهای شانه و بازو نتیجه می شود و یا با گردن و آرواره در ارتباط می باشد.

حمله های این بیماری با فشار زیادی همراه بوده و از یک تا ۱۵ دقیقه به طول انجامیده و بوسیله استراحت تسکین می یابند.

عروق کرونر یا بوسیله تصلب شرائین که در اثر رسوب چربی ایجاد می شود کاملاً مسدود شده و یا بوسیله انقباض عضلات جدار رگ (spasm) تنگ می گردند.

اگر ایسکمی بقدری طول بکشد که خسارات شدیدی ( نکروز ) به ماهیچه قلب وارد شود ، این بافت از بین رفته و می میرد و دردهای خاصی به مدت طولانی و با شدت بسیار در این ناحیه ایجاد می شود.

در این موارد غالباً برای تسکین دردهای ناشی از ایسکمی میوکارد در آنژین صدری ، نیترو گلیسرین و دیگر داروهای نیتروژن دار تجویز می گردد . این داروها ، بیمار را از شرکت در فعالیت هایی که موجب تسریع حمله های این آنژین می گردد ، ناتوان می سازد . نیتروگلیریسن ، تا حدودی موجب متسع شدن عروق کرونر و بهبود وضع اکسیژن رسانی به قلب می گردد و همچنین اسید لاکتیک را زدوده و از بین می برد.

احتمالاً تاثیر ترکیبات نیتراته بر روی گردش سطحی خون ، مهمتر است. ترکیبات نیتراته ، ماهیچه های صاف را سست نموده و موجب افزایش قطر رگ های سطح خارجی بدن می گردد. این عمل جریان خون سرخرگی را کاهش داده و موجب تجمع خون در سیاهرگها می گردد.

نتیجه این است که مراجعت خون به قلب کاهش یافته که این امر نیز موجب کاهش حجم خونی می شود که قلب باید بوسیله ی تپش خود آن را در بدن به گردش در آورد . نتیجه ی همه ی این امور ، کاهش انرژی مورد نیاز قلب است.

بعلاوه ، تخلیه ی همان مقدار خون موجود در قلب در اثر فشار صورت می گیرد و بدین ترتیب در مصرف انرژی صرفه جویی می گردد و نتیجه و تاثیر کلی ، کاهش اکسیژن مورد نیاز قلب و آوردن آن در حدی که توسط عروق کرونر معیوب ، مقدور است.

در مواردی که شدت آنژین به حدی است که توسط دارو قابل کنترل نیست ، از عمل جراحی عروق کرونر فرعی استفاده می شود . در این عمل جراحی ، سیاهرگهایی از پا جدا کرده و بین سرخرگ آئورت و سرخرگ های کرونر قرار داده می شود.

منظور از این عمل جراحی ، فرعی نمودن برخی از عروق کرونر است که بوسیله عارضه ی تصلب شرائین مسدود یا تنگ شده اند و نتیجه بوجود آوردن بافتی است که شبکه خونرسانی غنی تر و بزرگتری دارد.

بنابراین بهبود قابل توجه این آنژین در بعضی موارد که امید برگشت بیمار به یک زندگی پر بار و سودمند می رود ، توسط عمل جراحی انجام پذیر است.

منبع:   www.pezeshkan.org

فیبرومیالژیا یک بیماری است که عضلات را درگیر می سازد ، عضلات شروع به درد می کنند ، شدت درد از بیمار به بیمار متفاوت بوده و درجه آن از متوسط تا شدید است.این بیماری یک بیماری   Auto Immune یا خود ایمنی بوده و علت خاصی هنوز برای آن پیدا نشده است.

اغلب زنان را درگیر می سازد . آزمایش خاصی برای تشخیص آن وجود ندارد . بلکه بایستی با حذف احتمالات مربوط به بیماری های دیگر ، به تشخیص آن رسید . با این حال به کمک یک تست فیزیکی می توان تا حد زیادی مطمئن شد : هرگاه بتوان در ناحیه ای از بدن یک فرد ، بین 11 تا 18 نقطه دردناک را یافت که نسبت به لمس حساس هستند و این درد بیش از سه ماه پایداری داشته باشد ، تشخیص بیماری فیبرومیالژیا مثبت خواهد بود. هنوز هیچ روش درمانی که مورد تایید FDA باشد ، ابداع نگردیده است . تنها کپسول های(Pregabalin ) LYRICA  به تازگی مورد تایید FDA قرار گرفته است که فقط برای افراد 18 سال به بالا تجویز می شود .

داروی LYRICA به دلیل عوارض شدیدی که دارد ، به همه توصیه نمی گردد . هرگاه عارضه ای مشاهده گردید فورا پزشک خود را مطلع کنید . بعضی عوارض عبارتند از : متورم شدن سر و صورت و گردن و مشکلات تنفسی و دانه های پوستی ، کهیر .

مصرف LYRICA گاهی باعث متمایل شدن بیماران به خود کشی می شود و افسردگی آنها را تشدید می کند .

با همه عوارض گفته شده ، خودسرانه میزان دارو را کم و زیاد نکنید و حتما با پزشک خود مشورت کنید . از طرفی هیچگاه مصرف خودسرانه آن را به کسی پیشنهاد نکنید !!

بیماری فیبرومیالژیا یک بیماری مربوط به اخلال در سیستم ایمنی بدن است . گویا سلول هایی که پیام رسان درد از اعضای بدن به مغز هستند ، دچار مشکل شده و حساستر می گردند . در نتیجه ، کوچکترین تماس با بدن ، در مغز به صورت درد تلقی می شود . گویا عامل اصلی آسیب دیدن سلول های عصبی ، خود سیستم ایمنی بدن است .

تعدادی از علایم شایع این بیماری بشرح زیر است :

- درد های گسترده عضلانی در بدن

- خشکی و سفتی عضله

- اثر دو شکل شدگی عضلات

- دردهایی شبیه آنفولانزا

- مشکلات خواب

- کوفتگی صبحگاهی

- خستگی

- در عضلات درد های دو گانه احساس می شود .

حقایقی درباره این بیماری

- افراد زیادی در آمریکا به این بیماری مبتلا هستند .

- افراد بیمار ، علایم و نشانه های بسیار متفاوتی نشان می دهند . ولی اغلب این علایم همان هایی هستند که در بالا نام برده شدند .

- احساس بیماران از این بیماری با یکدیگر متفاوت است .

این بیماری ، ساخته پرداخته ذهن و اوهام نیست . یک مشکل جسمی می باشد .

- ورزش هایی مانند قدم زدن ، به آهستگی دویدن ، انجام حرکات کششی مناسب می تواند باعث کاهش درد در بیماران گردد . داشتن حمایت عاطفی و درمان خوب از عوامل موثر می باشد . افراد مبتلا به فیبرومیالژیا نسبت به گذشته جهت درمان گزینه های بیشتری دارند . قبل از شروع ورزش با پزشک مشورت کنید .

پزشکان متخصص داخلی ، روماتولوژیست ها و پزشکان خانواده صلاحیت رسیدگی به این بیماری را دارند .

پرسش های متداول مربوط به این بیماری از یک بیمار مبتلا به فیبرومیالژیا :

1- چه مدت ؟ آیا سه ماه یا بیشتر ، شما این درد ها را تجربه می کنید ؟

2- محل درد ؟ آیا درد را هم در قسمت فوقانی و هم در قسمت تحتانی کمر احساس می کنید ؟

3- در خلال این هفته ، چند روز درد و خستگی ، زندگی روزمره شما را مختل کرده است ؟

4- قسمت هایی از بدن را که درد می کند ، مشخص کنید .

آیا در چهار هفته اخیر ، درد به حدی بوده که زندگی شما را بشکل جدی مختل کند ؟ به عنوان مثال آیا در موارد زیر دچار اختلال و مشکل بوده اید؟

- خواب

- تمرکز فکری

- کار

- مراقبت از خانواده

- دید و بازدید  

- انجام کارهای منزل


شروین عربشاهی
منبع: www.lyrica.com