موارد مهم جهت موفقیت در روابط قبل از ازدواج تا نامزدی ( شناخت جنس مخالف )

 

بارزترین دلیل بروز اختلافات در روابط بین دو جنس مخالف عدم شناخت صحیح از دنیای جنس مخالف می باشد ، در ذیل به سوالاتی پاسخ داده می شود که این پاسخها می تواند در جهت شناخت جنس مخالف و بهبود روابط چاره ساز باشد پاسخ سوالات از سوی علی سلطانی مجد محقق و پژوهشگر

موراد مهم در رابطه با جنس مخالف در روابط قبل از ازدواج تا نامزدی

1) آیا دوستی با جنس مخالف خوبه یا بد ؟
پاسخ : بستگی داره تعریف طرفین از دوستی چه باشد ، خانم ها معمولا برای تامین احساسات و کنجکاوی به دنبال دوستی هستند و درصد کمی از آقایان به همین منظور و اما درصد بیشتری از آقایان به منظور تامین غریزه جنسی. در کل ایجاد هر رابطه باید پیرو ضوابطی باشد رابطه دوستی بر مبنای پاکی و صداقت و در جهت شناخت دنیای جنس مخالف به شرط جلوگیری از وابستگی احساسی و ترجیحا با اطلاع خانواده و کنترل شده می تواند مفید باشد. اما هرگونه وابستگی در روابط دوستی و ارتباط های پنهانی و بیش از اندازه می تواند باعث ایجاد وابستگی احساسی ، روابط جنسی ، گسترش بی اعتمادی در جامعه و کاهش ازدواج شود.

2) آیا همه روابط دوستی به رابطه جنسی ختم می شود ؟

برخلاف تصور عام ، دلیل اصلی رابطه جنسی در روابط دوستی خود خانم ها هستند این درسته که پیشنهاد رابطه جنسی از سوی پسر مطرح می شود، اما مسئله اینجاست که پسران می دانند به چه دختری پیشنهاد این رابطه را بدهند و به چه دختری ندهند، معمولا اگر دختری را برای آینده انتخاب کنند کمتر پیش می آید تا چنین پیشنهادی را مطرح کنند مگر آنکه در اولین رابطه با جنس مخالف قرار داشته باشند ، در نهایت مجوز رابطه جنسی در دست دختران است نه پسران . خیلی از پسران هستند که حتی دو سال یا بیشتر با دختری در ارتباط هستند اما حرفی از رابطه جنسی به میان نمی آورند و یک رابطه سالم را پیشه می کنند و بالعکس پسرانی هستند که بعد از یکی دو ماه این رابطه را تجربه می کنند ، لازم به ذکر است تجربه رابطه جنسی در دختران می تواند مسیر زندگی و آینده آنها را به شکل نامناسبی تغییر دهد. اما در کل نه تمامی روابط دوستی ولی طبق آمارها 80 درصد از آنها به رابطه جنسی ختم می شود که اکثرا باعث پشیمانی دخترها می شود.

3) چرا پسرها اکثراً به رابطه جنسی فکر می کنند اما دخترها نه ؟
هم پسرها و هم دخترها به رابطه جنسی فکر می کنند ، اما غریزه جنسی در آقایان از غرایز آشکار و در خانم ها از غرایز پنهان می باشد به این معنی که آقایان برای برانگیخته شدن غریزه جنسی نیازی به احساسات ندارند، اما خانم ها برای برانگیخته شدن غریزه جنسی شان لازم است ابتدا احساساتشان برانگیخته شود ، گذشته از این ساختار آفرینش مرد به اینگونه است که به علت فعل و انفعالات هورمونی و اثرات روانی آن تحریک پذیری و واکنش بیشتری نسبت به غریزه جنسی از خود نشان می دهد و امریست طبیعی.

4) از کجا بفهمیم پسر دنبال ازدواج است یا فقط دوستی و رابطه جنسی ؟
مسلما کمتر اتفاق می افتد که از همان ابتدا مشخص شود هدف دوستی و رابطه جنسی است یا ازدواج، اما در کل چنانچه پسری به قصد ازدواج پیشنهاد آشنایی را مطرح کند خود ترجیح می دهد هر چه زودتر رابطه رسمی شود ، حرفهایی نظیر : تا زمانی که همدیگر را کامل نشناسیم نباید خانواده ها در جریان قرار بگیرند ، تا زمانی که شرایطم آماده نشده نباید خانواده ها در جریان بگیرند ، من حداقل باید یکسال با تو در ارتباط باشم تا خوب بشناسمت و ... از این قبیل حرفها معمولا مشخص می شود هدف وابسته کردن احساسی دختران می باشد .

5) معمولا پسری که قصد رابطه جنسی دارد از چه راهی وارد می شود ؟
بعید است که این گروه از پسران از همان ابتدای رابطه چنین پیشنهادی را مطرح کنند و البته معمولا مستقیما این پیشنهاد مطرح نمی شود ، این پسران معمولا مدتی حرفی از رابطه جنسی نمی زنند تا اعتماد دختر جلب شده و همچنین از نظر احساسی آن دختر وابسته شود سپس با مطرح کردن حرفهایی نظیر : تو ما پسرها رو نمی شناسی ما اگر با دختری باشیم و رابطه نداشته باشیم بهمون فشار میاد، تو منو دوست نداری اگر دوست داشتی با من رابطه برقرار می کردی ، نیازهای من برای تو اهمیت نداره ، من و تو مال هم هستیم و تو باید اینو به من ثابت کنی پس با من رابطه داشته باش که مطمئن بشم برای من می مونی ، من و تو مال هم هستیم حتما که نباید اسممون توی شناسنامه بره مهم دلمونه ، فقط دوست دارم با تو تنها باشم که راحت بتونیم حرف بزنیم ، فقط دوست دارم فلان قسمت از بدنتو لمس کنم ، تو اگه منو میخوای باید با من رابطه داشته باشی ، تو دوست داری من بهت خیانت کنم و از این قبیل حرفها .

6) چرا دختران تن به رابطه جنسی می دهند ؟
کمتر دختری برای اولین بار به خاطر نیاز جنسی تن به این رابطه می دهد ، بیشتر دختران از ترس اینکه طرفشان را از دست ندهند یا اینکه طرفشان به آنها خیانت نکند تن به رابطه جنسی می دهند و کمتر دختری پیدا می شود که از روی لذت برای اولین بار تن به این رابطه بدهد در کل دختران احساساتشان را نمی توانند کنترل کنند و پسران از این موضوع آگاهی دارند

7) چطور دختری به پسری که به وی پیشنهاد رابطه جنسی داده جواب رد دهد ؟
بهترین جواب اینست، که تو اگر واقعا به سن ازدواج رسیدی و اگر واقعا به پاک بودن من اعتقاد داری و منو برای پاک بودنم انتخاب کردی ، چرا من با زیر پا گذاشتن پاکیم دوست داشتنمو بهت ثابت کنم و چرا تو با خودداری و مقابله با نفست مردونگی و دوست داشتنت نسبت به منو نشون نمیدی ؟

در عین حال اگر قرار است پسری به خاطر رابطه جنسی با دختری بماند بهتر است که نماند چون مسلما ازدواجی در کار نخواهد بود.

8) آیا این درسته که پسران با دختری که رابطه جنسی را تجربه کرده اند ازدواج نمی کنند ؟ چرا ؟

هم از نظر علمی این مسئله ثابت شده و هم نظرسنجی ها و البته از همه مهمتر آمار این را اثبات کرده که بیش از 87 درصد پسران حاضر نیستند با دختری که رابطه جنسی را با وی تجربه کردند ازدواج کنند.

آقایان علاوه براینکه از نظر فیزولوژیکی با خانم ها تفاوت دارند از نظر سایکولوژیکی نیز تفاوت های زیادی دارند مسئله اینجاست که اکسیتوسین نام هورمونیست که در خانم ها بعد از رابطه جنسی باعث ایجاد وابستگی و برانگیخته شدن احساسات می شود به همین منظور بعد از ارگاسم تمایل دارند مورد توجه بیشتری از جانب طرف مقابلشان قرار بگیرند اما این روند در آقایان اینگونه نیست و بلافاصله بعد از انزال و ایجاد فرامین لذت که توسط بادامه مغزشان صادر می شود و ترشح شیمیائی برخی هورمونها که باعث لذت جنسی می شود بلافاصله عملکرد بخش منطقی مغز فعال می شود. یعنی آقایان بعد از رابطه جنسی خالی از احساسات قبلی می شوند که البته این حالت موقتی است وقتی دختری بدن خود را در اختیار پسری بگذارد بعد از مدتی پسر به این فکر می کند که این دختر مناسب ازدواج نیست و بخش مهم تر اینکه معمولا به علت نداشتن تعهد در دوران دوستی تنوع پذیریشون دو چندان می شود ، پس ادامه رابطه بعد از تجربه رابطه جنسی صرفا در جهت تامین همین غریزه است و پسر دنبال بهانه و فرصتی می باشد که فقط با آن دختر رابطه داشته باشد البته این هم غیر طبیعی نیست چون اساسا مرد اینگونه خلق شده و اگر رابطه به منظور ازدواج شکل گرفته باشد تقریبا بهانه برای عقب افتادن رسمی شدن موضوع از جانب پسر شروع می شود .

9) پسران باید قبل از ازدواج از چه روابطی دوری کنند ؟
نه همه پسران ، اما پسرانی که به لحاظ عاطفی و احساسی، در دوران نوجوانی و بلوغ مورد توجه احساسی والدین و سایر اعضای خانواده خود قرار نگرفته اند، این خلاء احساسی تا آخر عمر با آنها می ماند لذا باید در رابطه با جنس مخالف محتاط باشند چرا که این پسران زود وابسته می شوند و انرژی زیادی هم در رابطه خود صرف می کنند به نوعی هیچی کم نمیگذارند اما به همین نسبت از طرف مقابل هم انتظار دارند و چون طرف مقابلشان همانند آنها رفتار نمیکند همش تصور می کنند که طرف مقابلشان به اندازه ی وی ، او را دوست ندارد. این پسران باید محتاط باشند و از وابستگی احساسی تا مشخص شدن تکلیف رابطه دوری کنند چون معمولا طرفشان رابطه را بهم میزند.

نکته بعدی اینکه پسران نیز باید از رابطه جنسی دوری کنند هر چند خیلی سخت است اما تا زمانی که رابطه جنسی را تجربه نکرده اند کنترل آن به مراتب راحتر است تا زمانی که آنرا تجربه کنند.

10) پسران به حرفهای چه گروه سنی دختران توجه کنند و حساب باز کنند ؟ چه سنی از دختران برای ازدواج مناسب تر است ؟

معمولا چون دختران تابع احساساتشون هستند معیارها و ملاکهای آنها نیز برای انتخاب همسر تحت تاثیر احساسات و ظواهر و حرف دیگران خصوصا جامعه دوستان تغییر می کند.

روند تغییرات معیارها و افکار های دخترها به ترتیب زیر می باشد.

دختران 16 تا 18 سال ، 18 تا 20 سال ، 20 تا 24 سال ، 24 تا 26 سال ، 26 تا 30 سال ، 30 تا 40 سال یعنی یک دختر در سن 16 تا 18 سالگی یک نوع طرز فکر و معیار دارد که از 18 سالگی تا 20 سالگی تغییر می کند ، معمولا تغییر رفتاری در این دوران هم مشهود است در این دوران احساسات را بیشتر ملاک قرار می دهند سپس همین دختر از 20 تا 24 سالگی معیارهایش نسبت به دوره قبل تغییر اساسی می کند معمولا در این دوره ظاهربین تر می شوند برای همین هم آمار طلاق در ازدواجهایی که در این سن شکل گرفته بیشتر است. دختران در این سن از همه موقعیت های خود استفاده می کنند اما در عین حال دچار سردرگمی در انتخاب همسر هستند.

دختران در این دوره بیشتر از هویت درونی به هویت بیرونی طرف مقابل توجه می کنند ، به موقعیت اجتماعی و در اصطلاح عام کلاس طرف ، دختران در این رده سنی بعید نیست مجذوب افرادی با اختلاف سنی بالاتر شوند به همین خاطر است که در دانشگاه ها جذب اساتید خود می شوند و معمولا هم انتخاب درستی نمی کنند. 24 تا 26 سالگی نزدیک شدن به ثبات معیارهای انتخاب همسر 26 تا 30 سالگی بالا رفتن برخی از توقعات البته موارد فوق در تمامی دختران سندیت ندارد و همیشه عامل استثناء وجود دارد.

سن 25 تا 28 سالگی می تواند سن مناسبی برای خانم ها باشد چون در این سن تقریبا متوجه هستند که دنبال که و چه هستند پس درصد بیشتری از معیارهایشان ثابت شده است.

در کل پسران باید فردی را انتخاب کنند که طرف حداقل تکلیفش با خودش مشخص باشد ، باید در نظر داشته باشید که طرز فکر دختران با پسران متفاوت است و باید هم متفاوت باشد.

10) پسر پولدار و خوش تیپ و دارای موقعیت اجتماعی مناسب و درآمد و مدرک بالا مناسب ازدواج است ؟
همه ما انسانها دنبال بهترین ها هستیم ، اما گاهی وقتها برخی از انسانها ظرفیت داشتن بهترینها را ندارند. مسلما همه دخترها دنبال این هستند که با پسری خوش قیافه پولدار ، خوش تیپ ازدواج کنند ، مثل پسرها که جذب دختران زیبا می شوند اما یک نکته ای را باید در شناخت این افراد در نظر داشت که آیا فرد مورد نظر ظرفیت داشتن موقعیتش را دارد یا اینکه فردیست که از آن سو استفاده می کند. مسلما دختری که جذب همچین پسری می شود باید آگاه باشد که اگر توانایی جذب و نگه داشتن آن پسر را نداشته باشد همان موقعیتی که باعث شده جذب آن پسر شود ، باعث از دست دادن وی هم می تواند بشود. هستند پسرانی که با داشتن موقعیتهای خوب همواره به تعهدات اخلاقی پایبند هستند، اما متاسفانه آن روی سکه را هم باید در نظر داشت دخترانی که جذب این پسران می شوند کم نیستند و فقط کافیست آن پسر بخواهد کمی تنوع ایجاد کند. پس دختران بیشتر از آنکه به موقعیت مالی و وجه و کلاس اجتماعی یک پسر باید توجه کنند به ایمان و اخلاق و مسئولیت پذیری و وجه فردی وی توجه کنند چون فاصله قبل و بعد ازدواج یک دیوار است و پشت این دیوار خیلی از مسائل شکل دیگری دارد.

11) پسری که هنوز موقعیت ازدواج ندارد اما خیلی پسر خوبی است آیا به خاطرش صبر کنم ؟
معمولا ازدواج هایی موفق است که قبل از آن دو طرف برای رسیدن به هم تلاش کرده باشند ، انسان جذب آن چیزی می شود که بدست آوردنش دشوار باشد و ارزش آنرا بیشتر می فهمد. یک پسر اگر قرار باشد در شرایط عادی یک مدرک تحصیلی متوسط ( دیپلم - کاردانی – کارشناسی ) داشته باشد ، خدمت سربازی رفته باشد ، شغل مناسب داشته باشد ، اتومبیل و مسکن داشته باشد ، درآمد داشته باشد ، بیمه باشد و پس انداز نیز داشته باشد در بهترین شرایط در صورت داشتن پارتی در همه مراحل فوق تقریبا 30 سال سن باید داشته باشد تا به اینجا رسیده باشد.

پس خانواده ها نباید از یک پسر همه انتظارات را یکجا داشته باشند همینکه با شرایط فعلی یک پسر برای ازدواج گام برداشته خود امتیاز قابل توجهیست مسئولیت پذیری ، ایمان ، سالم بودن ، اخلاق خوب ، پشتکار از عواملی ست که می تواند باعث شود به مرور بعد از ازدواج نداشته ها را به داشته ها تبدیل کرد پس مشخص بودن وضعیت تا حدی می تواند برای پا پیش گذاشتن و نامزدی مناسب باشد و دو طرف نامزد باشند و به یکدیگر با کمک خانواده ها در جهت محیا شدن شرایط کمک کنند و گرنه اگر قرار باشد صبر کنند که همه شرایط محیا شود همه باید بعد از 30 سالگی به فکر ازدواج باشند. البته این مسئله به توقعات خانم ها و خانواده ای آن ها هم مرتبط است.

12) آیا در روابط قبل از ازدواج باید احساسات را هم دخیل کرد ؟
اگر یک رابطه صرفا بر مبنای دوستی باشد ، تعهد و احساسات نیز در همان حد می باشد یک روز آغاز شده پس یک روز هم تمام می شود این از دید منطقی است اما آیا احساسات به همین راحتی می پذیرد ؟ پس در رابطه دوستی نه اینکه احساس نباشد اما احساس عاشقانه و وابستگی نباید شکل بگیرد هر دو طرف باید به این فکر کنند که یک روز تمام می شود و مبنا را جهت آشنایی با دنیای جنس مخالف بگذارند. اما چنانچه رابطه به منظور ازدواج باشد ضرورت دارد که خانواده ها در جریان باشند و بهتر است زمانی این ارتباط شکل بگیرد که هر دو طرف معیارهایشان ثابت شده باشد ، مسلما تعهد آن نیست که حتما روی کاغذ تعهدنامه ای درج شود. اما اگر تکلیف دو طرف مشخص نیست و تصویر قطعی از شرایط آینده ندارند هر دو طرف باید از رابطه احساسی دوری کنند و یک رابطه بر پایه منطق داشته باشند.

13) آیا می شود همزمان با چند نفر پیرامون ازدواج ارتباط داشت و دوره شناخت را سپری کرد ؟

معمولا پسرها با چند نفر همزمان دوست می شوند و در زمینه ازدواج کمتر اتفاق می افتد که همزمان با چند نفر باشند ، اما در خانم ها اینگونه نیست، خانم ها تصور می کنند اگر صبر کنند تکلیف این رابطه مشخص شود سپس بروند فرد دیگری را بشناسند موقعیت خود برای ازدواج را از دست می دهند. در صورتی که در بهترین شرایط فقط می شود یک نفر را نسبتا برای وارد شدن به مرحله بعدی شناخت ، دخترها با ایجاد روابط مختلف به منظور شناخت برای ازدواج خود را دچار سردرگمی کرده و معمولا هم یا همه مواردی را که همزمان با آنها در ارتباط هستند را از دست می دهند یا اینکه اتفاقا گزینه نادرست را انتخاب می کنند ، ازدواج به این شکل نیست که اگر همزمان با 3 نفر در ارتباط باشید پس سه موقعت ازدواج دارید بالعکس به این معنی است که شما سه موقعیت ازدواج را در خطر قرار داده اید مگر می شود صبح به یکی فکر کرد ظهر به یکی شب به یکی ؟ مسلما هر کدام از این سه مورد هم آیتمهای مثبت دارند و هم منفی و این شما را دچار پریشانی می کند.

گذشته از این طرف مقابل شما هم چون در ارتباط با شما می باشد ممکن است به موقعیتهای دیگر فکر نکند پس شما به عبارتی دارید ناعادلانه هم رفتار می کنید همچنین وقتی انرژی لازم به منظور شناخت بین دو یا سه نفر تقسیم شود در نهایت شناخت های حاصل از هیچ کدام از افراد شناخت صحیحی نیست لذا ابتدا تکلیف یک رابطه را مشخص کنید و تمام کنید و سپس سراغ فرد دیگری بروید.
حتی توصیه می شود بین اتمام یک رابطه شناخت و آغاز رابطه شناخت بعدی حتی المقدور یک ماه یا بیشتر فاصله زمانی ایجاد شود .

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده