برای فهمیدن این موضوع مردم باید درک کنند که درواقع چه اتفاقی درحال وقوع است . افکار منفی امواج قدرتمندی هستند که به سختی تغییرمی کنند . این افکار را باید به گلوله برفی تشبیه کرد که با سرازیر شدن تبدیل به یک بهمن میشود. حال چطور میتوان مانع حرکت این گلوله عظیم الجثه شد ؟

با آگاهی از این نکات ساده  که به عنوان طرح اصلی مقاله است روشهایی برای داشتن افکار مثبت  پیدا خواهید کرد که با عمل به آنها زندگیتان سالم تر ، شادتر ، لذت بخش تر از چیزی که تصورش را می کردید می شود.

خیر پنداشتن اتفاقات ، یک باور مثبت است

ممکن است کسی حرفی بزند و یا رفتاری داشته باشد که برای شما ناخوشایند است ومی خواهید درمقابل این رفتار و یا گفتار او واکنش نشان دهید. صبرکنید و به احساس خود گوش دهید. این اتفاق  یکی دیگر از مبارزه طلبی های زندگی است که شما را به اجبار درمنگنه می گذارد. وقتی درواکنش فوری نشان دادن صبر کنید ، زندگیتان لذت بخش تر و شادترخواهد شد . حس منفی  شما نشانه این است که مشکلی وجود دارد و باید آن را تغییر دهید تا حس شما هماهنگ تر شود . خیر پنداشتن اتفاقات و داشتن تمایلات مثبت نشانگر آن است که حس شما متحول شده است .

مبارک دانستن وقایع از عشق نشات می گیرد

نیک  دانستن اتفاقات، مثبت اندیشی است و موجب فرستادن امواج و سیگنالهای خوب می شود . از لحاظ فیزیکی ، هر چیزی در یک فرکانس به لرزش  و نوسان در می آید. وقتی فکر تان مثبت است نه تنها امواج آن را تغییر می دهید بلکه خودتان نیز تحت تاثیر تغییرات قرار می گیرید و از این تغییرات اعجاب انگیز متحیر خواهید شد. مثبت اندیشی نه تنها باعث تغییر ذهن و افکار شما می شود بلکه  احساسی خوشایند و لذت بخش در شما ایجاد می کند.

برای بهترین شدن گام بردارید

نمیتوانید انتظار داشته باشید که رفتاردیگران و محیط خود را کنترل نمایید. اما تغییر  احساسات  وکمک به خود، بهترین اقدام برای بهبود بخشیدن  به زندگی تان است . زندگی شما مشکل نیست بلکه شما ونحوه برخوردتان با زندگی است که مشکل بوجود می آورد . مشکلات برای آزار شما بوجود نیامده اند بلکه باید آنها را به عنوان  عاملی برای گسترش زندگی و تکامل خود بدانید. وقتی می توانید به شیوه ای صحیح با مسائل روبرو شوید، به جای واکنش منفی نشان دادن به خود فرصت دهید و درست عمل کنید.

افکار منفی خاصیت برگشت پذیری دارد وهر دفعه قوی تراست. وقتی این اتفاق میافتد آن را به عنوان یک زنگ خطری بدانید که شما را گرفتار  امواج  منفی کرده است  وفکرمثبت کردن درمورد دیگران به شما کمک میکند که از این وضعیت بیرون بیایید.

هیچ کسی کامل نیست .به طور کلی وقتی کسی حرفی میزند که باعث رنجش شما می شود در اصل این حس شما ست که موجب می شود این حرفها را بد بدانید. با نظر خوب  و برداشت مثبت  درمورد سخنان دیگران قضاوت کنید. احساسات بد و تیره را دردل خود از بین ببرید. نوری را تصورکنید که این افکار منفی وتیره را درخود از بین می برد ونابود میکند.

میتوانید بهترین باشید

افکار شما احساسات شما هستند. به احساس خود گوش کنید و آنها را یک زنگ هشداردهنده برای خود بدانید . اگر احساس بدی دارید، سعی کنید با استفاده از راه هایی که میتواند به شما کمک کند ، احساسات بد را از خود دور کنید ..برخی از این کارها می تواند دیدن تصاویر شاد،  مرورخاطرات شیرین و شنیدن آهنگ های شادی آور و فرح بخش باشد . درجستجوی خصلت های خوب دیگران باشید؛ حتی اگر از نظر شما بسیار اندک باشد و خوبی هایشان را به آنها بگویید. همه چیز را خوب بدانید بخصوص به چیزهایی که شما را به سختی می افکنند،  توجهی خاص داشته باشید. افکارواحساسات خوب تکرارمی شوند وشما میتوانید عمدا وسهوا آنها را تغییردهید.

هنر و راز تغییر افکار و احساسات منفی به  مثبت ، در توانایی تشخیص این افکار دراولین لحظه هجوم آنها نهفته است. آنها را در لحظه هجوم آوردن بشناسید و مانع از بزرگ شدن آنها و تبدیل شدن به بهمن  باشید . وقتی با احساساتتان سازگارید درزندگی قادر می شوید که  به شیوه ای مثبت عمل کنید.

گروه ترجمه مجله پزشکی مادر - شهلا آقایانی
منبع: webmd.com

تحقیقات اخیر حاکی از آن است که استفاده بیش از حد کودکان و نوجوانان از رسانه های اجتماعی ، منجر به کاهش نمرات مدرسه ای  و سلامت روانی آنها گردیده است. وقتی که والدین کودکان خود را آزاد می گذارند و مدت استفاده از اینترنت بویژه پرسه زدن در فیس بوک را کنترل نمی کنند ، کودکان آنها در معرض مخاطرات بیشتری قرار می گیرند و علاوه بر خودشیفتگی،  بچه ها نسبت به سایر هم شاگردان خود که کمتر از تکنولوژی های تازه استفاده می کنند ، نمرات پایین تری در درس ها می گیرند.

بیماران مبتلا به بیماریهای مزمن جسمی و صعب العلاج به دلیل وضعیت دشوار و ناکام کننده ی بیماری دچار اختلالات و مشکلات روانی متعددی می شوند که مهمترین و شایعترین آنها اضطراب و افسردگی است. این بیماران خوب است که فراموش نکنند، اول از همه باید بیماری خود را بپذیرند و بدانند که نباید خود باعث ایجاد مشکلات و بیماریهای بیشتر شوند که حتی درمانشان را هم به تاخیر بیندازد. بیشتر این بیماران دچار مشکلات روانی بسیاری شده که نه تنها به آنها در درمان کمک نمی کند بلکه بیماری آنها را هم تشدید کرده و اطرافیان را هم آزرده خاطر می کند.

"معصومه افسری" روانشناس در توضیحات بیشتر گفت: بیشتر بیمارانی که مبتلا به بیماری های مزمن جسمی و صعب العلاج هستند مبتلا به افسردگی ، خشم ، احساس گناه ، فکر به خودکشی ، اضطراب ، احساس تنهایی ، اختلال خواب و اشتها ، اختلال شناختی و جنسی ، اختلال کارکرد هوشی و تکلم ، اعتیاد ، شوک ، انکار بیماری و احساس عدم کنترل بدن می شوند.

وی در ادامه افزود: بیماری صعب العالج برای بیمار و خانواده به منزله بحران است و آنها باید راهکارهای مقابله با این بحران را یاد بگیرند. زیرا اگر این مشکلات به مدت طولانی ادامه پیدا کند ، موجب وخامت بیماری جسمی او شده و از انجایی که مانع از روشهای درمانی می شود ، روند درمان را نیز با اشکال مواجه خواهد کرد.

معصومه افسری همچنین خاطر نشان کرد: این بیماران می بایستی،

1- بیماری خود را بپذیرند و بیماری خود را انکار نکنند.

2- از خود و وضعیت بیماری خود انتظار واقع بینانه داشته باشند.

3- باید دوره درمان را بپذیرند و با پزشک خود همکاری نمایند.

4- ارتباط اجتماعی موثر داشته باشند.

5- حمایتهای اجتماعی خانواده و بستگان و همچنین دوستان را بپذیرند.

6- فعالیتهای فردی ، شغلی و اجتماعی داشته باشند.

7- خود را مشغول انجام فعالیت های گوناگون کنند.

8- خودش را دوست داشته باشند.

9- از قرار گیری در شرایط استرس زا اجتناب کنند.

10- ورزش و انجام فعالیتهای جسمانی را فراموش نکنند.

11- به وضع ظاهری خود توجه داشته باشند.

12- تفکر مثبت داشته باشند.

13- در زندگی و کارها تنوع و تغییر ایجاد کنند.

14- روحیه خودشان را حفظ کنند و سرگرمی و تفریح را فراموش نکنند.

15- به زندگی امیدوار باشند.

16- مرگ را به عنوان واقعت زندگی بپذیرند.

17- ارتباط با خدا با دعا ، عبادت و بهره گیری از تعالیم مذهبی بیشتر شود.

18- تلاش کنند شوخ طبع و با نشاط باشند.

مجله پزشکی مادر

 

عزت نفس عزت نفس بر شش اصل استوار است که عبارتند از :

1- شناخت توانایی ها و محدویت های خود و پذیرفتن آنها ،

2- زندگی توام با آگاهی نسبت به خود وآنچه در اطراف می گذرد ،

3- خود را مسئول زندگی اعمال و رفتار خویش دانستن ،

4- ابراز وجود و ابراز نظر در زندگی خود ،

5- رعایت یکرنگی و صداقت در زندگی ،

6- با هدف و برنامه زندگی کردن ،

برای اینکه بتوانیم این توانایی ها را درخود تقویت نموده و به یک مهارت و یا صفت تبدیل کنیم ؛ توجه به یک نکته مهم ، ضروری است و آن عبارت از " نقش های باورهای ما " است .

باورها چه هستند ؟

باورها ، تعاریف و قوانینی هستند که از بدو تولد تا به حال ، از پدر ، مادر ، معلم و سایر افراد ذی نفوذ زندگی مان ، آموخته ایم و در ذهن ما ثبت شده اند . گاه ، باورها ، آن چنان در وجود و تفکر ما ریشه دوانده اند که حتی به سختی می توانیم به آن ها آگاهی پیدا کنیم .

به این نکته مهم توجه کنید که ؛ در پس هر احساس و عمل ، باوری نهفته است . هرگاه با صحنه ای مواجه می شویم ؛ احساسی در ما برانگیخته می شود و بر حسب اینکه ، چگونه احساسی باشد ، از خود واکنش نشان خواهیم داد . به عبارت دیگر ، عمل ما به دنبال احساس و احساس ما ناشی از باورهایمان است . آنچه که موجب برانگیخته شدن احساس ما می شود ، باورهای ما است .

برای اینکه شناخت عمیق و واقع بینانه ، نسبت به خود پیدا کنیم ؛ لازم است ، باورهای خود را به خوبی بشناسیم . به این واقعیت امید بخش توجه نمایید که ما می توانیم باورهای خود را تغییر دهیم .

باورهای ما مهم هستند زیرا احساس و عمل را در ما برمی انگیزند . باورهای متفاوت احساسات و اعمال متفاوتی را موجب می شوند . باورها در تقویت یا تضعیف عزت نفس بسیار تاثیر گذارند .

شناخت باورها

باورها و اعتقادات ، بدون عمل ، معنائی ندارند و چون در پس هر عمل ما اعتقاد و باوری نهفته است ؛ لازم است اعتقادات و باورهای خود را بشناسیم .

هر یک از ما باورهائی بسیار عمیق و ریشه دار در اعماق وجودمان داریم . صحبت از باورهای ظاهری و سطحی و یا آنچه که به خود تلقین می کنیم نیست ، بلکه ، از باورهائی بسیار جدی و قوی که رفتار ما را کنترل و هدایت می کنند ؛ صحبت می کنیم . ما همیشه از این اعتقادات عمیق خود آگاه نیستیم ، ممکن است در ذهن ما چندان آشکار ، روشن و شناخته شده نباشند .

گاه بعضی باورهای ما ، آن چنان پنهان و عمیق هستند که ممکن است اصلاً از وجود آن ها آگاه نباشیم . اما با وجود پنهان بودن از چشم ، بر اعمال نفوذ دارند . باورهائی که با هم ، بسیار در ارتباطند و موجب برانگیختن رفتارهایی می شوند که نشانگر احساس انسان ، نسبت به خود و میزان لیاقت و ارزشی که برای خویش قائل است ، می باشند .

باورها و عزت نفس

باورهایی که بر عزت نفس تاثیر گذارند بر دو دسته تقسیم می شوند :

1- باورهای ما در مورد خودمان

2- باورهای ما در مورد واقعیت های اطراف مان

بدیهی است که هر دو دسته ، بر عزت نفس و قضاوت ما از خودمان ، اثر عمیقی خواهند گذارد .

باورهای حمایت گر عزت نفس

به عنوان مثال ، به این باورها توجه نمایید :

- من قابل دوست داشتن هستم .

- برای خودم خیلی ارزش قائل هستم .

- من قابل تحسین هستم .

- معمولاً مردمی که من دوست دارم و محترم می شمارم ، مرا دوست دارند و محترم می شمارند .

- من باید با دیگران با عدالت و انصاف رفتار کنم و دیگران هم با من با انصاف و عدالت رفتار نمایند .

- من شایستگی این را دارم که دیگران با من با احترام رفتار نمایند .

- اگر دیگران به من بی احترامی کنند ، نشانه افکار و رفتار آن ها است نه من . تنها اگر من به آنها این حق را بدهم که رفتار ناشایستی با من داشته باشند ، در این صورت من هم در رفتار آنها ، موثرم .

- اگر کسی که من دوستش دارم ، به احساسات من بی اعتنایی کند ؛ ممکن است برایم ناراحت کننده باشد . اما این کار او ، نشانه بی ارزش بودن من نیست .

- هیچ فردی حق ندارد ، به من دیکته کند که نسبت به خودم ، چگونه فکر یا احساس کنم .

- من به فکر خودم اعتماد می کنم .

- اگر پایداری و پافشاری کنم ، می توانم آن چه را که باید بدانم بیابم .

- من از عهده حل مسائل اصلی زندگی برمی آیم .

- من لایق خوشبختی هستم .

- من خود را ، همان طور که هستم می پذیرم .

- من می توانم بعد از شکست مجدداً برخیزم .

- من حق دارم اشتباه کنم . اشتباه موجب طرد و یا نا امیدی من نمی شود ، بلکه ، یکی از راه هایی است که من می آموزم .

- من این حق را دارم که ارزش های زندگی را خودم پیدا کنم و بر طبق آنها زندگی کنم .

- من حق دارم برای زندگی بهتر ، کوشش و فعالیت کنم .

- من برای قضاوت های خود ارزش قائل هستم . آنها را به خاطر به دست آوردن تایید اطرافیانم قربانی نمی کنم – فقط ، دانسته های " دیگران " مهم نیست . بلکه ، آن چه " من " دانسته و تجربه کرده ام نیز مهم است .

- هیچکس حق ندارد ، چیزی را که قبول ندارم ، به من تحمیل نماید . همان طور که من هم نباید به دیگران افکارم را تحمیل نمایم .

- اگر اهداف من عاقلانه و منطقی باشند ، من این لیاقت را دارم که با کوشش ، آنها را به دست بیاورم .

- خوشبختی و موفقیت حق طبیعی من هستند ، همان طور که سلامتی حق من است .

- درک درست از خودم ، حق من است و برای آن کوشش می کنم .

باورهای تضعیف کننده عزت نفس

- من همیشه کارها را خراب می کنم .

- من به تنهایی عرضه انجام کارهایم را ندارم .

- همیشه دیگران بهتر از من می دانند و فکر می کنند .

- من وقتی انسان خوبی هستم که ، دیگران مرا تایید کنند .

- بهتر است سکونت کنم و اظهارنظر نکنم شاید کار را خراب کنم .

- دیگران مرا دوست ندارند .

- من ارزش خوشبخت بودن را ندارم .

- هیچوقت دیگران ، حتی نزدیکانم ، رعایت مرا نمی کنند .

- همه خودخواه و بدجنس هستند .

- اگر یک بار شکست بخورم ، دیگران نمی توانم جبران کنم .

- من با ید همیشه اول باشم . اگر اول نشوم ، چه فاجعه ای !

در پس هر احساس و عمل ، باوری نهفته است

برای اینکه شناخت عمیق و واقع بینانه ، نسبت به خود پیدا کنیم ؛ لازم است ، باورهای خود را به خوبی بشناسیم

به این واقعیت امید بخش توجه نمایید که ما می توانیم باورهای خود را تغییر دهیم

اگر کسی که من دوستش دارم ، به احساسات من بی اعتنایی کند ؛ ممکن است برایم ناراحت کننده باشد . اما این کار او  نشانه بی ارزش بودن من نیست .

دکتر شریفه جعفری
برگرفته ازکتاب
selfEsteem اثر  Nathaniel Branden

 

من چاقم، من خیلی لاغر هستم، ای کاش بلندتر بودم، کوتاه تر بودم، موهای فر داشتم، یه بینی کوچکتر، ماهیچه های درشت تر، پاهای درازتر.

آیا این گفته ها آشنا به نظر میرسد؟ آیا شما به انتقاد کردن از خودتان عادت دارید؟ اگر چنین است شما تنها نیستید.

به عنوان یک نوجوان، شما به سمت تغییرات زیادی می روید که برای بدن شما رخ می دهد و همراه با این تغییرات دید شما نسبت به خودتان نیز تغییر می کند. افراد زیادی در کنار آمدن با این موضوع دچار مشکل هستند و این بر عزت نفس آنها تأثیر می گذارد.

چرا تصویر بدن و عزت نفس مهم هستند؟

منظور از عزت نفس، ارزشی است که هر فرد برای خود قائل است، احساس غروری است که در درونش است و اینکه چقدر احساس مفید بودن می کند. عزت نفس انسان از این جهت  اهمیت دارد که داشتن احساس رضایت نسبت به خود می تواند بر رفتار او تأثیر بگذارد. یک شخص با عزت نفس بالا به راحتی رابطه ی دوستی برقرار می کند، بیشتر بر رفتارش کنترل دارد و بیشتر از زندگی لذت خواهد برد.

تصویر بدن، نگرشی است که هر فرد از ظاهر فیزیکی خود دارد.

برای بسیاری از آدم ها، از جمله آنهایی که در اوایل دوره ی نوجوانی شان هستند، نگرشی که نسبت به ظاهر خود دارند می تواند ارتباط نزدیکی با عزت نفس داشته باشد. چون هنگامیکه کودکان وارد دوران نوجوانی می شوند بیشتر به این موضوع که دیگران چطور آنها را می بینند، اهمیت می دهند.

چه جیزهایی بر عزت نفس یک فرد تأثیر میگذارد؟

بلوغ

بعضی از نوجوانان وقتی به سنین بلوغ می رسند با عزت نفس خود مشکل پیدا می کنند زیرا که تغییراتی برای فیزیک آنها اتفاق می افتد. این تغییرات همراه با نیاز طبیعی پذیرفته شدن، این حس را در فرد به وجود می آورد که خود را با دیگران و با مردم اطرافش، مقایسه کند یا با افراد مشهوری که در تلوزیون، سینما و مجله ها می بیند.

اما این غیر ممکن است که ما خود را در مقایسه با دیگران ارزیابی کنیم . زیرا  تغییرات فیزیکی هر فرد در دوره بلوغ با افراد دیگر متفاوت است . بعضی زودتر شروع به رشد می کنند و بعضی دیرتر. بعضی دچار چاقی موقت می شوند که زمینه ی یک رشد ناگهانی است و بعضی دچار اضافه وزن ثابت. همه ی اینها به اینکه چطور ژن های ما برنامه ریزی شده ،  بستگی دارد.

تغییرات فیزیکی ای  که در دوران بلوغ بوجود می آید چگونگی احساس دختران و پسران نسبت به خودشان را تحت تأثیر قرار می دهد. بعضی دختران خجالت زده و شرمگین می شوند و بعضی مشتاق هستند که زودتر رشد کنند. دختران ممکن است تمایل شدیدی به لاغر بودن داشته باشند اما پسران به درشت اندامی و ماهیچه ای بودن تمایل دارند.

تأثیرات بیرونی

این تنها روند رشد نیست که عزت نفس را تحت تأثیر قرار می دهد بلکه عوامل دیگری نیز می تواند نقش داشته باشد.

 در محیط خانواده، والدینی هستند که به جای تحسین کردن فرزندانشان به انتقاد کردن از آنها می پردازند . این کار می تواند استعداد کودکان را در پرورش عزت نفس کاهش دهد.

هم چنین اشخاصی هستند که به خاطر وضع ظاهرشان از طرف هم کلاسی ها وهم سن و سالهایشان مورد تمسخرهای آزاردهنده قرار می گیرند. معمولا تعصب های قومی و نژادی دلیل این آزارهاست و با اینکه این رفتارها از نادانی ناشی می شود . این وضع هم ممکن است بر تصویر شخص از خودش تأثیر بگذارد.

عزت نفس سالم

اگر شما دید مثبتی نسبت به خودتان دارید ، به این معنی است که شما خود و ظاهر خود را دوست دارید. این طرز فکر مثبت به شما اجازه می دهد که به دیگر جوانب بزرگ شدن بپردازید، مانند پیشرفت در روابط دوستی، مستقل شدن از والدین و رقابت کردن  از نظر فیزیکی و روانی.

دانستن اینکه چه چیزی شما را خوشحال می کند وچطور به اهدافتان برسید به شما کمک می کند که احساس کنید توانا و قابل هستید و زندگی تان را در اختیار دارید. یک طرز فکر مثبت و شیوه ی زندگی سالم( مانند ورزش کردن و درست غذا خوردن) یک ترکیب بسیار عالی برای داشتن عزت نفس می باشد.

راه حل هایی برای بهتر شدن تصویر شما از خودتان

بعضی از افراد تصور می کنند که باید ظاهر و طرز رفتار خود را تغییر دهند تا حس بهتری نسبت به خودشان داشته باشند. اما در حقیقت تمام چیزی که شما لازم دارید این است که شیوه ی نگرش و ارزیابی خود را تغییر دهید.

اول باید به این موضوع پی ببرید که بدن شما مال شماست و مهم نیست که چه فرم و انداره و رنگی دارد. اگر در مورد وزن و سایز خود بسیار نگرانید به پیش دکتر  بروید تا مطمئن شوید که مشکلی وجود ندارد. اما اینکه بدن شما چه ظاهری دارد تنها به خود شما مربوط می شود و شما باید از خودتان راضی باشید.

سپس ببینید که چه قسمت هایی از ظاهرتان را میتوانید تغییر دهید و چه قسمت هایی را نمی توانید. هر کسی (حتی از خوش سیماترین افراد مشهور) ویژگی هایی دارند که نمی توانند تغییر دهند و لازم است که آن را بپذیرند مانند قد و سایز کفش.

اگر چیزی هست که شما می خواهید و می توانید  تغییر دهید  مانند تناسب اندام، آن را در قالب یک هدف انجام دهید. برای مثال اگر می خواهید اندام مناسب داشته باشید، برنامه ای برای ورزش روزانه تهیه کنید وغذاهای  مغذی و سالم بخورید. سپس میزان پیشرفت خود را زیر نظر بگیرید تا به هدفتان برسید .  رسیدن به اهدافی که برای خود تعیین کرده اید ، یک راه عالی  برای افزایش عزت نفس است.

هر گاه از درونتان نظرهای منفی نسبت به خودتان می شنوید به خود بگویید که کافیه و سعی کنید  هر روز با گفتن سه ویژگی تحسین برانگیز از خودتان، عزت نفس تان را بالا ببرید. و همراه با این کار، هر شب سه چیز خوشایندی که در طول روز برایتان پیش آمد را در فهرستی ثبت کنید. برای مثال حس آفتاب روی صورتتان، موسیقی خواننده ی  مورد علاقه تان، خندیدن کسی به شوخی هایتان. با تمرکز کردن به کارهای خوبی که انجام می دهید وجوانب مثبت زندگی تان، می توانید حس تازه ای نسبت به خودتان پیدا کنید.

کارهایی که در صورت نیاز به یاری دیگران می توان انجام داد

گاهی اوقات مشکلات مربوط به عزت نفس و تصویر شخص از خود، بیشتر از آن است که به تنهایی بتوان با آن مقابله کرد. تعدادی از نوجوانان ممکن است دچار افسردگی شوند و علاقه ی خود را به کار و دوستان از دست بدهند و حتی به خود آسیب برسانند یا درگیر مواد مخدر شوند.

در صورت داشتن چنین احساسی ، صحبت کردن با والدین، مربی، مشاور، رهبران دینی و یا یک دوست بزرگسال می تواند به شما کمک کند. یک فرد بزرگسال و مورد اطمینان که به فکر حمایت از شما باشد می تواند به شما کمک کند که تصویر روشن بینانه ای از خود پیدا کنید و نکته نظرهای مثبتی در مورد استعدادها و مهارت های خود به شما بدهد.

 

گروه ترجمه مجله پزشکی مادر، لیلا غلامی
منبع: kidshealth.org

 

من چاقم، من خیلی لاغر هستم، ای کاش بلندتر بودم، کوتاه تر بودم، موهای فر داشتم، یه بینی کوچکتر، ماهیچه های درشت تر، پاهای درازتر.

آیا این گفته ها آشنا به نظر میرسد؟ آیا شما به انتقاد کردن از خودتان عادت دارید؟ اگر چنین است شما تنها نیستید.

به عنوان یک نوجوان، شما به سمت تغییرات زیادی می روید که برای بدن شما رخ می دهد و همراه با این تغییرات دید شما نسبت به خودتان نیز تغییر می کند. افراد زیادی در کنار آمدن با این موضوع دچار مشکل هستند و این بر عزت نفس آنها تأثیر می گذارد.

چرا تصویر بدن و عزت نفس مهم هستند؟

منظور از عزت نفس، ارزشی است که هر فرد برای خود قائل است، احساس غروری است که در درونش است و اینکه چقدر احساس مفید بودن می کند. عزت نفس انسان از این جهت  اهمیت دارد که داشتن احساس رضایت نسبت به خود می تواند بر رفتار او تأثیر بگذارد. یک شخص با عزت نفس بالا به راحتی رابطه ی دوستی برقرار می کند، بیشتر بر رفتارش کنترل دارد و بیشتر از زندگی لذت خواهد برد.

تصویر بدن، نگرشی است که هر فرد از ظاهر فیزیکی خود دارد.

برای بسیاری از آدم ها، از جمله آنهایی که در اوایل دوره ی نوجوانی شان هستند، نگرشی که نسبت به ظاهر خود دارند می تواند ارتباط نزدیکی با عزت نفس داشته باشد. چون هنگامیکه کودکان وارد دوران نوجوانی می شوند بیشتر به این موضوع که دیگران چطور آنها را می بینند، اهمیت می دهند.

چه جیزهایی بر عزت نفس یک فرد تأثیر میگذارد؟

بلوغ

بعضی از نوجوانان وقتی به سنین بلوغ می رسند با عزت نفس خود مشکل پیدا می کنند زیرا که تغییراتی برای فیزیک آنها اتفاق می افتد. این تغییرات همراه با نیاز طبیعی پذیرفته شدن، این حس را در فرد به وجود می آورد که خود را با دیگران و با مردم اطرافش، مقایسه کند یا با افراد مشهوری که در تلوزیون، سینما و مجله ها می بیند.

اما این غیر ممکن است که ما خود را در مقایسه با دیگران ارزیابی کنیم . زیرا  تغییرات فیزیکی هر فرد در دوره بلوغ با افراد دیگر متفاوت است . بعضی زودتر شروع به رشد می کنند و بعضی دیرتر. بعضی دچار چاقی موقت می شوند که زمینه ی یک رشد ناگهانی است و بعضی دچار اضافه وزن ثابت. همه ی اینها به اینکه چطور ژن های ما برنامه ریزی شده ،  بستگی دارد.

تغییرات فیزیکی ای  که در دوران بلوغ بوجود می آید چگونگی احساس دختران و پسران نسبت به خودشان را تحت تأثیر قرار می دهد. بعضی دختران خجالت زده و شرمگین می شوند و بعضی مشتاق هستند که زودتر رشد کنند. دختران ممکن است تمایل شدیدی به لاغر بودن داشته باشند اما پسران به درشت اندامی و ماهیچه ای بودن تمایل دارند.

تأثیرات بیرونی

این تنها روند رشد نیست که عزت نفس را تحت تأثیر قرار می دهد بلکه عوامل دیگری نیز می تواند نقش داشته باشد.

 در محیط خانواده، والدینی هستند که به جای تحسین کردن فرزندانشان به انتقاد کردن از آنها می پردازند . این کار می تواند استعداد کودکان را در پرورش عزت نفس کاهش دهد.

هم چنین اشخاصی هستند که به خاطر وضع ظاهرشان از طرف هم کلاسی ها وهم سن و سالهایشان مورد تمسخرهای آزاردهنده قرار می گیرند. معمولا تعصب های قومی و نژادی دلیل این آزارهاست و با اینکه این رفتارها از نادانی ناشی می شود . این وضع هم ممکن است بر تصویر شخص از خودش تأثیر بگذارد.

عزت نفس سالم

اگر شما دید مثبتی نسبت به خودتان دارید ، به این معنی است که شما خود و ظاهر خود را دوست دارید. این طرز فکر مثبت به شما اجازه می دهد که به دیگر جوانب بزرگ شدن بپردازید، مانند پیشرفت در روابط دوستی، مستقل شدن از والدین و رقابت کردن  از نظر فیزیکی و روانی.

دانستن اینکه چه چیزی شما را خوشحال می کند وچطور به اهدافتان برسید به شما کمک می کند که احساس کنید توانا و قابل هستید و زندگی تان را در اختیار دارید. یک طرز فکر مثبت و شیوه ی زندگی سالم( مانند ورزش کردن و درست غذا خوردن) یک ترکیب بسیار عالی برای داشتن عزت نفس می باشد.

راه حل هایی برای بهتر شدن تصویر شما از خودتان

بعضی از افراد تصور می کنند که باید ظاهر و طرز رفتار خود را تغییر دهند تا حس بهتری نسبت به خودشان داشته باشند. اما در حقیقت تمام چیزی که شما لازم دارید این است که شیوه ی نگرش و ارزیابی خود را تغییر دهید.

اول باید به این موضوع پی ببرید که بدن شما مال شماست و مهم نیست که چه فرم و انداره و رنگی دارد. اگر در مورد وزن و سایز خود بسیار نگرانید به پیش دکتر  بروید تا مطمئن شوید که مشکلی وجود ندارد. اما اینکه بدن شما چه ظاهری دارد تنها به خود شما مربوط می شود و شما باید از خودتان راضی باشید.

سپس ببینید که چه قسمت هایی از ظاهرتان را میتوانید تغییر دهید و چه قسمت هایی را نمی توانید. هر کسی (حتی از خوش سیماترین افراد مشهور) ویژگی هایی دارند که نمی توانند تغییر دهند و لازم است که آن را بپذیرند مانند قد و سایز کفش.

اگر چیزی هست که شما می خواهید و می توانید  تغییر دهید  مانند تناسب اندام، آن را در قالب یک هدف انجام دهید. برای مثال اگر می خواهید اندام مناسب داشته باشید، برنامه ای برای ورزش روزانه تهیه کنید وغذاهای  مغذی و سالم بخورید. سپس میزان پیشرفت خود را زیر نظر بگیرید تا به هدفتان برسید .  رسیدن به اهدافی که برای خود تعیین کرده اید ، یک راه عالی  برای افزایش عزت نفس است.

هر گاه از درونتان نظرهای منفی نسبت به خودتان می شنوید به خود بگویید که کافیه و سعی کنید  هر روز با گفتن سه ویژگی تحسین برانگیز از خودتان، عزت نفس تان را بالا ببرید. و همراه با این کار، هر شب سه چیز خوشایندی که در طول روز برایتان پیش آمد را در فهرستی ثبت کنید. برای مثال حس آفتاب روی صورتتان، موسیقی خواننده ی  مورد علاقه تان، خندیدن کسی به شوخی هایتان. با تمرکز کردن به کارهای خوبی که انجام می دهید وجوانب مثبت زندگی تان، می توانید حس تازه ای نسبت به خودتان پیدا کنید.

کارهایی که در صورت نیاز به یاری دیگران می توان انجام داد

گاهی اوقات مشکلات مربوط به عزت نفس و تصویر شخص از خود، بیشتر از آن است که به تنهایی بتوان با آن مقابله کرد. تعدادی از نوجوانان ممکن است دچار افسردگی شوند و علاقه ی خود را به کار و دوستان از دست بدهند و حتی به خود آسیب برسانند یا درگیر مواد مخدر شوند.

در صورت داشتن چنین احساسی ، صحبت کردن با والدین، مربی، مشاور، رهبران دینی و یا یک دوست بزرگسال می تواند به شما کمک کند. یک فرد بزرگسال و مورد اطمینان که به فکر حمایت از شما باشد می تواند به شما کمک کند که تصویر روشن بینانه ای از خود پیدا کنید و نکته نظرهای مثبتی در مورد استعدادها و مهارت های خود به شما بدهد.

لیلا غلامی
منبع: kidshealth.org

 

 

عامل اول: رسانه اجتماعی

 

خواه شما مبتلا به اختلال نقص توجه پیش فعالی باشید، یا اینکه گاهی اوقات در تمرکز کردن بر روی مطالب و کارها دچار مشکل بشوید، دنیای امروزه پر از عوامل مختل کننده تمرکز در افراد می باشد. روانشناسی به نام دکتر پالادینو چندین گام را برای مدیریت این عوامل مختل کننده پیشنهاد می کند و به عنوان نخستین عامل، رسانه اجتماعی را مورد بررسی قرار می دهد. براحتی ممکن است که شما وارد اینترنت شده و با دوستان خویش ارتباط برقرار کنید و کار خود را چندین بار در طی یک ساعت رها کنید. هرگونه تغییر در وضعیت و به روز کردن اطلاعات در صفحات دوستان شما و یا مطالب مورد علاقه شما، تلاش شما را در ادامه کار به هدر داده و شما را مجبور به بازگشت و خواندن و دیدن مطالب جدید می کند.

تصحیح نحوه استفاده از رسانه های اجتماعی

 

از برقراری ارتباط با سایتهای رسانه های اجتماعی در طول کار اجتناب کنید. اگر احساس می کنید گاه و بی گاه باید آنها را چک کنید، این کار را به اوقات استراحت موکول کرده و در آن زمان این کار را انجام دهید، زیرا از این طریق سیل مداوم ارسالها تمرکز شما را نیز بر هم نخواهد زد. اگر شما نمی توانید اکثر اوقات در مقابل برقراری ارتباط با اینترنت مقاومت کنید، لپ تاپ خود را جایی قرار دهید که در طی چند ساعت قادر به برقراری ارتباط نباشید.

عامل دوم: حجم انبوه ایمیل ها

 

ایمیل ویژگی خاصی دارد و آن اینکه، وارد صندوق ورودی شده و شما را وسوسه می کند تا هرچه سریعتر به آن پاسخ دهید. اگر چه ممکن است تعداد زیادی از ایمیل ها در ارتباط با کار شما باشند ولی ما همچنان آنها را به عنوان عامل مداخله کننده با پروژه فعلی و در دست بررسی شما می شناسیم. اگر شما دائما به منظور پاسخ دادن به پیغام ها، کار خود را متوقف کنید؛ در نهایت پیشرفت زیادی در کار نخواهید داشت.

اصلاح روش چک کردن حجم انبوه ایمیل ها

 

به جای اینکه ایمیل های خود را دائماً چک کنید، زمان خاصی را بدین منظور اختصاص دهید. در طول ساعت استراحت، شما می توانید ایمیل های خود را بررسی کرده و پاسخهای لازم را ارسال کنید. این امر به شما این امکان را می دهد که زمان بیشتری را به کار خود بپردازید، در حالیکه یکی دیگر از عامل مختل کننده تمرکز را تحت کنترل خود در آورده اید.

عامل سوم: تلفن همراه شما

 

عاملی که مزاحم تر از پینگ دریافت ایمیل در هنگام کار می باشد، صدای زنگ تلفن همراه شماست؛ و این صدایی است که تعداد اندکی از ما قادر به نادیده گرفتن آن می باشیم. باید به این نکته توجه کرد که پاسخگویی به تماس نه تنها وقت شما را می گیرد، بلکه سرعت شما را در کاری که در دست بررسی داشته اید را نیز کاهش می دهد.

اصلاح روش استفاده از تلفن همراه

 

اگر شما حدس می زنید که تماس ضروری نداشته باشید، بگذارید که تماسها به صندوق صوتی بروند. اگر شما در حال کار کردن بر روی پروژه به خصوص و مشکلی هستید، تلفن همراه خود را در حالت بی صدا تنظیم کنید، در این حالت جلوی وسوسه پاسخ دادن به تماسها را نیز می گیرید. زمان به خصوصی را برای چک کردن صندوق صوتی اختصاص دهید. شنیدن تمام پیغام های صوتی به طور همزمان مزاحمت کمتری ایجاد کرده و زمان کمتری را نیز نسبت به چک کردن صندوق پس از هر تماس خواهد گرفت.

عامل چهارم: چند کار را همزمان انجام دادن

 

اگر شما در هنر چند کاره بودن استاد شده اید، احتمالا فکر می کنید که کارهای زیادی را در کمترین زمان ممکن انجام می دهید؟ در اینجا کارشناسان می گویند: دوباره فکر کنید. تحقیقات نشان می دهند که هر زمان شما توجه خود را از یک کار به کار دیگری معطوف می کنید، زمان خود را از دست می دهید. نتیجه نهایی این است که انجام چند کار به طور همزمان معمولا نسبت به وقتی که آنها را یکی پس از دیگری انجام می دهید، زمان بیشتری را به خود اختصاص می دهد.

رفع چند کاره بودن

 

هر زمان که باید بر روی پروژه ی دشوار و با اهمیتی کار کنید، توجه خود را در آن زمان خاص بر روی همان پروژه متمرکز کرده و مهارتهای چند کاره بودن خود را در زمان انجام کارهای معمولی که ضروری نبوده و جزء وظایف کاری درخواست شده نمی باشند، به کار برید، مثلاً زمانیکه با تلفن صحبت می کنید میز کار خود را نیز تمییز کنید.

عامل پنجم: ملال

 

بعضی از کارهایی که روزانه انجام می دهیم جذاب تر از دیگر کارها می باشند. در این شرایط کارهای ملال آور و خسته کننده، ممکن است توجه شما را منحرف کرده و خود شما نیز خواهان این اختلال در حواس و تمرکز باشید. اگر شما کسل و خسته باشید تلفن شما، اینترنت و حتی وجود گرد و خاک در محیط کاری می تواند عامل وسوسه کننده ای باشد تا تمرکز شما را بر هم زند.

رفع ملال

 

با خودتان قراری بگذارید. اگر شما در طی مدت زمان معینی به کار خود ادامه دهید، می توانید 10 دقیقه استراحت کنید. با نوشیدن قهوه، خوردن یک اسنک که مورد علاقه شماست و یا قدم زدن در فضای باز، می توانید به خودتان پاداش دهید. زمانیکه به خود پاداش می دهید یا اینکه هدفی دارید که می خواهید به آن برسید، انجام کارهای خسته کننده و ملال انگیز راحت تر می شود. این یکی از شرایطی است که چند کاره بودن می تواند به طور موثری به شما کمک کند. گوش دادن به رادیو در زمان پر کردن رسیدها می تواند تا پایان کار مورد نظر به شما کمک کند و شما را در آن شرایط ملال انگیز نگهدارید.

عامل ششم: افکار آزار دهنده

 

زمانیکه نگران انجام دادن کارها و درخواستها هستید یا اینکه نگران انجام دادن کارهای عقب افتاده  منزل خویش می باشید و یا زمانی که همچنان در فکر مکالمه دیروز خود هستید و مرتبا آن را در ذهن خود مرور می کنید، تمرکز کردن بر روی کاری که پیش رو دارید، بسیار مشکل خواهد بود. موارد ذکر شده برخی از افکار آزار دهنده می باشند و این افکار از هر قسمتی که باشند، عوامل بسیار قوی مختل کننده تمرکز در افراد هستند.

 

کنترل افکار آزار دهنده 

 

یک راه برای جلوگیری از زنگ زدن افکار آزار دهنده در مغزتان اینست که آنها را روی یک کاغذ یاداشت کنید. از اوامر، کارهای منزل و دیگر وظایفی که تصمیم دارید بعداً انجام دهید، فهرستی تهیه کنید. زمانیکه شما این افکار را یادداشت می کنید، قادر خواهید بود برای مدت کوتاهی از شر آنها خلاص شوید.

عامل هفتم: تنش

 

زمانیکه احساس می کنید کارهای بسیار زیادی را باید انجام دهید، تمرکز بر تک تک آن وظایف مشکل خواهد بود. در چنین شرایطی داشتن استرس و تنش کارها را خراب تر و اوضاع را بدتر خواهد کرد. در این حالت ممکن است گرفتی شانه ها، سردرد یا طپش قلب را تجربه کنید، و همه موارد ذکر شده می توانند تمرکز شما را بر هم زنند.

رفع تنش

 

فنون کاهش تنش همچون مراقبه را بیاموزید. این فنون به شما در کنترل افکار تنش زا کمک می کند و در نتیجه شما می توانید همچنان توجه و تمرکز خود را حفظ کنید. یک تحقیق انجام شده در این زمینه نشان داده افرادی که در یک برنامه آموزشی 8 هفته ای مراقبه شرکت کردند، از توانایی بیشتری در تمرکز برخوردار بودند.


عامل هشتم: خستگی

 

حتی زمانی که عوامل مداخله کننده کمی وجود داشته باشد، خستگی در فرد می تواند عامل بر هم زننده توجه و تمرکز باشد. مطالعات نشان داده اند که کمبود خواب در افراد می تواند فراخنای توجه و حافظه کوتاه مدت را کاهش دهد.

رفع خستگی

 

اغلب بزرگسالان به 7-9 ساعت خواب در طی شبانه روز نیازمند می باشند. به جای اینکه تا دیروقت کار کنید، خوابیدن را در اولویت قرار دهید. این امر به شما کمک می کند، در ساعات بیداری عملکرد بهتری داشته باشید و کارهای بیشتری را انجام دهید. علاوه بر این، شما می توانید ساعتی از شبانه روز که بیشترین هوشیاری را دارید، انتخاب کرده و آن را به کارهایی که دشوارترند و نیاز به توجه و تمرکز بیشتری دارند، اختصاص دهید.

عامل نهم: گرسنگی

 

مغز بدون سوخت نمی تواند کار کند، بنابراین غذا نخوردن -بویژه صبحانه- یکی از مهمترین عوامل بر هم زننده تمرکز می باشد. مطالعات انجام شده حاکی از اینست که حافظه کوتاه مدت و توجه شما زمانیکه غذا نمی خورید، کاهش می یابند.

رفع گرسنگی

 

با رعایت نکات زیر روزانه میزان معینی مواد غذایی به مغز خود برسانید:
همیشه صبحانه بخورید.
وعده های غذایی مملو از پروتئین داشته باشید. (آجیل و ...)
از خوردن غذاهای حاوی کربوهیدرات های ساده بپرهیزید. (شیرینی، پاستا)
کربوهیدراتهای پیچیده را مصرف کنید. (انواع غلات)

عامل دهم: افسردگی

 

اغلب مردم گمان می کنند که غمگینی برجسته ترین نشانه افسردگی است، در حالیکه موسسه ملی سلامت روان اظهار میدارد که اختلال تمرکز یکی از رایج ترین نشانه های افسردگی می باشد. اگر شما در تمرکز کردن مشکل دارید و از طرفی احساس پوچی، ناامیدی یا بی تفاوتی می کنید، ممکن است دچار افسردگی شده باشید.

رفع افسردگی

 

اگر احساس می کنید که افسرده هستید، نخستین کاری که می کنید صحبت با یک پزشک یا مشاور می باشد. افسردگی به میزان زیادی قابل درمان است. اغلب بررسیها به نقش موثر دارو درمانی و روان درمانی اشاره می کنند.

 

عامل یازدهم: مصرف داروها

 

متاسفانه برخی از داروهای ضد افسردگی ممکن است در تمرکز فرد اختلال ایجاد کنند و احتمال و جود این حالت درباره دیگر داروها نیز ممکن است. در این باره با پزشک خویش مشورت کنید تا داروها و مکمل های مورد استفاده شما را از نظر میزان ایجاد اختلال در تمرکز مورد بررسی قرار دهد.

ایجاد تغییرات ممکن در مصرف داروها

 

اگر معتقدید داروهایی که استفاده می کنید، تمرکز شما را برهم می زنند ،ناامید نباشید زیرا راه حل دیگری وجود دارد. با پزشک خود درباره تنظیم میزان مصرف دارو و یا تغییر دادن آن به دسته دیگری از  داروها صحبت کنید.

عامل دوازدهم: اختلال نقص توجه بیش فعالی (ADHD)  

 

اختلال نقص توجه بیش فعالی مشکل مختص کودکان نیست. بیش از نیمی از کودکان دارای اختلال نقص توجه بیش فعالی علائمی همچون علائم بزرگسالان را نشان می دهند. علائمی از جمله کاهش دامنه توجه و مشکل تمرکز روی کارها اغلب بروز می کند.

 

کنترل اختلال نقص توجه بیش فعالی 

 

چنانچه مشکلاتی در تداوم تمرکز دارید و یا اینکه همچون یک کودک مشکلاتی در توجه کردن حس می کنید، از پزشک یا مشاور خود درباره اختلال نقص توجه بیش فعالی کسب اطلاع کنید. راههایی برای کنترل اختلال و مدیریت کردن آن وجود دارد که شامل رفتار درمانی و دارو درمانی می شود.

سردبیر بخش روانشناسی مجله پزشکی مادر، مهدیه گنجه کارشناس ارشد روانشناسی
منبع: webmd.com 

 

صفحه6 از6