مشکل کنار آمدن با زندگی دانشجویی

سوال: من برای کنارآمدن با زندگی دانشجویی لحظات سختی را پشت سر می گذارم. دلم برای خانواده، دوستان و خانه تنگ شده است. مهمتر از همه فکر می کنم از نظر اجتماعی مشکل پیدا کرده ام. آیا می توانید مشکل مرا حل کنید؟

باوجود این که بسیاری از دانشجویان سال اول این حس را ندارند، احساس دوری از وطن یا شهر، خصوصا زمانی که تازگی دانشگاه رنگ می بازد و واقعیت به شکل تکالیف، امتحانات و مسوولیت ها ، خود را به رخ می کشد، بسیار شدید می شود. بنا به شرایط، شما برای مدتی از خانه دور می شوید و در این زمان دلتنگی بروز می کند. چیز دیگری که شاید هم اتاقی هایتان تایید نکنند این است که آن ها نیز در یافتن یک دوست مشکل دارند و زمان زیادی طول می کشد تا دوستان زیادی پیدا کنند یا به آرامش برسند. پیدا کردن خود و یافتن دوست، زمان بر است.

در کل می توان گفت احساس شما طبیعی است. درواقع، افراد زیادی مشکل شما را دارند. گرچه مشکل شما طبیعی است، اما دلیلی ندارد که آسیبی به شما نزند. درواقع در سوال خود نشان دادید که نه تنها مشکل شما جدی است، بلکه شما را در خود فرو برده و دوست دارید کاری بکنید.

در ابتدا فکر کنید شما چه چیزی را در مورد خانواده، دوستان و خانه از دست داده اید. شاید مناسب باشد با کسی که می شناسید صحبت کنید یا همان طور که با حیوانات خانگی تان صحبت می کنید، با او رفتار کنید. شاید داشتن یک هم اتاقی باعث برهم خوردن تنهایی تان شده یا شما از این که مجبورید در هر مرتبه که بیمار می شوید خودتان دارو بخرید ناراحت هستید. گاهی این مساله کوچکترین چیز ی است که باید با آن کنار بیایید ولی در تنهایی به سخت ترین مساله تبدیل شده است.

راه هایی وجود دارد که این تجربه دانشجویی بیشتر قابل تحمل شود. بعضی از این راه ها عبارتند از:

- برای تماس گرفتن یا ایمیل زدن به خانواده و دوستان برنامه ریزی کنید. این کار به شما امکان می دهد با آن ها تماس بگیرید، تجربیات و نگرانی های خود را با آن ها درمیان بگذارید و از اخبار منزل باخبر شوید.

- دفعه بعد که به خانه برمی گردید از پاتوق ها، خانه، حیوانات خانگی، خانواده و دوستانتان عکس بگیرید. اگر نمی توانید همه این کارها را انجام دهید از دوستانتان بخواهید عکس بگیرند و بفرستند. عکس ها را اطراف اتاق بچسبانید و حتما آن ها را به دوستان جدید خود نشان دهید. این کار راه خوبی برای شناختن آن هاست و آن ها نیز شما را بیشتر خواهند شناخت. با صحبت کردن از خانه و دلتنگی هایتان می توانید با نگرانی های دیگران نیز آشنا شوید و بیشتر باهم باشید.

- از دوستان یا خانواده بخواهید به دیدن شما بیایند. این کار به شما انگیزه می دهد تا بیشتر بر روی درس هایتان متمرکز شوید؛ چون دوست دارید در این مورد با آن ها صحبت کنید. هم چنین شما با دوستان دانشگاهی خود نیز به نقطه مشترکی خواهید رسید.

- آیا چیز خاصی هست که شما دلتنگ آن شده باشید؟ غذاهایی واقعا خوشمزه، بوهایی خاص یا چیزی دیگر؟ شاید کسی بتواند چیزی از این قبیل برایتان بفرستد. شاید مکانی در شهر باشد که بتواند نیازهای شما را برطرف کند. سعی کنید گشتی در شهر بزنید و دنیای خود را بسازید.

- عضو باشگاه یا گروهی شوید که با علایق و سلایق شما تناسب دارد. احتمالا در آن جا دوستانی پیدا می کنید که مثل شما به موسیقی سنتی علاقه دارد، طرز سرخ کردن کوکوی سیب زمینی یا طرز تهیه کیمچی را می دانند، یا عاشق سالسا هستند. شما باهم می توانید خاطرات گذشته را مرور کنید و اوقات خوبی داشته باشید و این لحظات را هنگام بازگشت به خانه ، به یاد خواهید آورد.

چیزهای دیگری هم هستند که در احساس دوری از وطن یا شهر،نقش دارند. مثلا دانش آموزان زیادی در دبیرستان بسیار بازیگوش بوده و در دانشگاه بسیار آرام شده اند. هم چنین مسوولیت های زیاد و جدیدی نیز وجود دارد: حجم دروس سنگین تر شده، خارج از کلاس مطالب زیادی را باید مطالعه کرد و کارهای زیادی را باید انجام داد، شما خودتان حساب امور مالی را به دست گرفته اید، خودتان غذا آماده می کنید و یاد می گیرید که چگونه از عهده کل مسوولیت ها و فعالیت ها برآیید. ابتدا باید اولویت های خود را مشخص کنید و در روزهای پرکار آن ها را به بهترین نحو برنامه ریزی کنید. واقع گرایی نسبت به زمان مورد نظر برای انجام امور و انجام کارهای ضروری، اهمیت دارد؛ چراکه آن ها را به زمان دیگری موکول می کنید. می توانید برنامه ریزی را با کمک مشاور دانشگاه، دوستی مطمئن حتی از خانه یا یک مشاور انجام دهید.

درواقع، شما در خانه نیستید و این جا هرگز مثل خانه خودتان نخواهد شد. گاهی اوقات لازم است به خودتان همین را بگویید و به خود بقبولانید که با رفتن به دانشگاه، غصه چیزهای ازدست رفته را بخورید. اما گاهی چیزهایی وجود دارند که به قیمت ازدست دادن محیط امن  خانه ، می ارزند و درس خواندن از این جمله است. وقتی مجبور به تغییر می شوید یا وارد دوره تازه ای ، می گردید، به آن فکر کنید. مطمئنا تغییر در ابتدا سخت است ، اما شما وارد تغییر می شوید و دوستان جدیدی پیدا می کنید، مهارت های جدیدی فرا می گیرید و درنهایت ، رشد می کنید.

گروه ترجمه مجله پزشکی مادر، زهرا احمدزاده ثانی آبادی
منبع: aolhealth.org