چگونگی برخورد با احساس و افکار خودکشی

تو تنها نیستی. بسیاری از ما در زمان های خاصی از زندگی افکار خودکشی داشته ایم. احساس خودکشی یک نقص شخصیت نیست، و به این معنا نیست که شما دیوانه، ضعیف و یا ناقص هستید.

احساس خودکشی یک نقص شخصیت نیست، و به این معنا نیست که شما دیوانه، ضعیف و یا ناقص هستید. این تنها بدان معنی است که شما باید درد بیشتری را نسبت به توانمندیتان در حال حاضر تحمل کنید.. این درد در حال حاضر، طاقت فرسا و دائمی به نظر می رسد. اما با گذشت زمان و پشتیبانی، شما می توانید بر مشکلات خود غلبه و درد و احساس خودکشی را رفع نمایید.

مقابله با افکار خودکشی

مرحله 1: قول دهید که هر کاری را همان لحظه انجام ندهید.

حتی اگر شما درد زیادی را تحمل می کنید سعی کنید بین فکر و عملتان فاصله ایجاد کنید. وقتی تحت فشار زیاد قرار می گیرید به خودتان قول دهید مثلا 24 ساعت صبر می کنم و همین الان اقدام به عمل نمی کنم. یا یک هفته زمان دهید.

افکار و اعمال دو چیزمتفاوت هستند . لزوما افکار خودکشی نباید به واقعیت تبدیل شود. نگذارید چیزی شما را به سمت عملی کردن افکار هل دهد. صبر داشته باشید. صبر مانع تبدیل شدن افکار به اعمال می شود.


مرحله 2 : اجتناب از مواد مخدر و الکل

افکار خودکشی می تواند قوی تر شود اگر شما مواد مخدر و الکل مصرف کنید . خیلی مهم است که شما در زمان ناراحتی و فشار الکل یا مواد مخدر مصرف نکنید.


مرحله 3 : مکان امنی پیدا کنید

چیزهایی را که می تواند در صدمه زدن به خودتان استفاده شود ، از قبیل قرص، چاقو، ریش تراش، و یا سلاح گرم را حذف کنید. اگر شما قادر به انجام این کار نیستید ، به محلی که در آن شما احساس امنیت می کنید، بروید.

مرحله 4 : از اطرافیانتان حمایت و امید بگیرید


با مردم اطرافتان در ارتباط نزدیک باشید حتی اگر آن ها احساسات بدتری نسبت به شما داشتند زیرا می پذیرید که شما تنها نیستید و امید پیدا می کنید. مهم نیست که چقدر از خود نفرت دارید، ناامید، و یا منزوی هستید . فقط به خودتان زمان دهید و تنها نمانید.

مرحله 5 : احساس خودکشی را در خودتان نگه ندارید

بسیاری از ما به این نتیجه رسیده ایم که که اولین گام برای مقابله با افکار و احساسات خودکشی، به اشتراک گذاشتن آن با کسی است که مورد اعتماد ما است.. این ممکن است یک دوست، یک درمانگر ، یک روحانی، یک معلم، یک دکتر خانواده، یک مربی و یا یک مشاور با تجربه باشد. فرد مورد اعتمادی را پیدا کنید. اجازه ندهید که احساس ترس، شرم، و یا خجالت شما را از جستجوی کمک باز دارد. فقط صحبت کردن در مورد چیزی که شما را به اینجا رسانده می تواند در یافتن راه حل های بهتر کمک نماید.


چرا احساس می کنم این راه درست است ؟

بسیاری از مواقع درد عاطفی می تواند به افکار خودکشی منجر شود. دلایل این درد برای هر یک از ما منحصر به فرد است ، و به توانایی ما برای کنار آمدن با درد مربوط شده ، که از فردی به فرد دیگر متفاوت است. دردی که برای یکی قابل تحمل است ممکن است برای شما قابل تحمل نباشد و یا ممکن است وقتی دلیل خودکشی کسی را می شنوید برایتان خنده دار باشد. با این حال ، برخی از عوامل مشترک وجود دارد که ممکن است احساس یا فکر خودکشی را القا کند.

احساس خودکشی اغلب با مشکلاتی مرتبط ست که قابل حل است:

فقدان ، افسردگی، اختلالات اضطرابی ، شرایط پزشکی ، مواد مخدر و الکلیسم ، مشکلات مالی، قانونی و یا مدرسه و دیگر مشکلات زندگی می توانند ناراحتی عاطفی عمیقی ایجاد کنند. آنها همچنین با توانایی ما برای حل مشکل تداخل پیدا کرده و حتی بر آن غلبه می کنند. شاید شما در حال حاضر توان مقابله با آن را ندارید ، اما مطمئنا در فرصت بهتر یا با کمک فردی دیگر بتوان مشکل را حل کرد.

بیماری های روانی مانند افسردگی ، اضطراب و اختلال دوقطبی با تغییر در شیوه زندگی ، مصرف دارو و روان درمانی قابل درمان هستند . بسیاری از افرادی که در جستجوی کمک برای مشکلات خود هستند با ایجاد تغییرات کوچک می توانند به راه حل های بیشتر و بهتری برسند. حتی اگر شما برای درمان یک اختلال قبلا اقدام کرده و موفق نشدید، باید بتوانید راه های دیگر را امتحان کرده و مطمئن باشید هر مشکلی یک راه حل دارد.

چرا خودکشی تنها گزینه به نظر می رسد؟

اگر شما قادر به استفاده از راه حل های دیگر نیستید و خود کشی تنها راه حل به نظر می رسد، به این معنی نیست که راه حل های دیگر وجود ندارد، بلکه شما در حال حاضر نمی توانید آن ها را ببینید. درد عاطفی شدید که شما در حال حاضر تجربه می کنید، تفکر را تحریف می کند و پس از آن سخت تر می شود راه های دیگر را دید و یا از اطرافیان کمک گرفت. درمانگران ، مشاوران، دوستان و یا عزیزان ، می توانند به شما کمک کنند تا راه حل های دیگر را ببینید. به آن ها فرصتی برای کمک دهید.

بحران خودکشی تقریبا همیشه موقت است.

اگر چه ممکن است به نظر می رسد که درد و ناراحتی شما هرگز به پایان نمی رسد ، مهم است که درک کنید بحران معمولا موقت است. به یاد داشته باشید : خودکشی یک راه حل دائمی برای یک مشکل موقت است. به خودتان زمان لازم برای تغییرات و فروکش کردن درد را بدهید.


اگر شما به خودتان وعده داده 24 ساعت یا یک هفته ( در مرحله 1) صبر کنید از آن برای اطلاع دادن به اطرافیان استفاده کنید. شما می توانید با یک دوست مورد اعتماد، اعضای خانواده ، دکتر، یا درمانگر تماس بگیرید. مهم این است که به حرفتان گوش دهد و شما را بپذیرد.


راه هایی برای کنار آمدن با احساسات و افکار خودکشی

همانطور که در بالا توضیح دادیم احساسات و افکار خودکشی موقت هستند و با تغییر شرایط از بین می روند. در این میان، برخی راه ها برای کمک به کنار آمدن با احساسات و افکار خودکشی شما وجود دارد.


کارهایی که باید انجام داد:

- هر روز صحبت با کسی ، ترجیحا چهره به چهره ارتباط برقرار سازید. از دوستان و یا فرد مورد اعتماد بخواهید مدتی را در طول روز با شما سپری کند و یا با درمانگر خود تلفنی ارتباط داشته و احساساتات را با او در میان بگذارید.

- یک طرح ایمنی بریزید. مجموعه ای از مراحل که شما می توانید در طول یک بحران خودکشی دنبال کنید را بنویسید. شماره تماس درمانگر یا اعضای خانواده و دوستانتان را در دسترس قرار دهید.

- یک برنامه روزانه نوشته و سعی کنید در انجام آن نظم داشته باشید و حتی زمانی که احساسات خارج از کنترل شما می شود از برنامه تان فاصله نگیرید.

- دریافت آفتاب و یا طبیعت گردی برای حداقل 30 دقیقه در روز می تواند موثر باشد.

- ورزش به عنوان شور و نشاط برای شما امن است. برای به دست آوردن بیشترین سود ، به مدت 30 دقیقه ورزش در هر روز داشته باشید.

- زمانی را برای انجام کارهایی که لذت می برید قرار دهید حتی اگر چیز های کمی شما را شاد می کند، خود را موظف به انجام آن کنید.

- اهداف شخصی خود را به یاد داشته باشید: به اهدافتان در هر لحظه فکر کنید و برای به انجام رساندن آن برنامه ریزی نمایید .


کارهایی که نباید انجام داد :

- تنها بودن . تنهایی می تواند افکار خودکشی را ایجاد و حتی بدتر کند.

- الکل و مواد مخدر . مواد مخدر و الکل می تواند افسردگی را افزایش دهد ، مانع توانایی حل مسئله درست شده و منجر به تکانه ای عمل کردن شود.

- انجام کارهایی که به شما احساس بدتری می دهد. گوش دادن به موسیقی غم انگیز ، نگاه کردن به عکس های خاص، خواندن نامه های قدیمی ، و یا بازدید از قبر یک دوست، می تواند تمام احساسات منفی را افزایش دهد.

- فکر کردن در مورد خودکشی و دیگر افکار منفی . سعی کنید وارد افکار خودکشی نشوید . حواستان را پرت کنید. چند ثانیه چند ثانیه به فکرتان استراحت دهید.

دوره نقاهت احساسات خودکشی

حتی اگر افکار و احساسات خودکشی فروکش کرده است ، بازهم در پی کمک گرفتن باشید. به دنبال درمانگر باشید زیرا می تواند به شما کمک کند دیگر به سمت این افکار حرکت نکنید.

پنج گام برای رسیدن به دوره نقاهت بعد از افکار و احساسات خودکشی

- شناسایی محرک یا موقعیت هایی که منجر به احساس ناامیدی و یا تولید افکار خودکشی می شود و یافتن راهی برای جلوگیری از آن ها.

- مواظب خودتان باشید. خوب بخورید و خواب خوبی داشته باشید. ورزش کنید. ورزش با آزاد کردن آندروفین احساس بهتری به شما می دهد.

- شبکه حمایتی بسازید. خودتان را با تاثیرات مثبت و افرادی که به شما احساس خوبی می دهند احاطه کنید.

- توسعه فعالیت ها و منافع جدید . یافتن سرگرمی های جدید، فعالیت های داوطلبانه ، و یا کار که به شما احساس معنا و هدف می دهد. وقتی که شما به انجام چیزهایی می پردازید که احساس بهتری نسبت به خودتان میگیرید، کمتر احتمال دارد به افکار خودکشی بازگشت کنید.

- یادگیری مهارت مقابله با استرس به روشی سالم . یافتن راه های سالم نگه داشتن سطح استرس خود در حد نرمال ، از جمله ورزش ، مراقبه، استفاده از استراتژی های حسی برای استراحت، تمرین تنفس ساده ، و به چالش کشیدن افکارتان.

منبع: سایت روان

 


هر گونه آسیب به خود که باعث مرگ فرد شود ،خود کشی نام دارد.چنانچه فرد در این آسیب زنده بماند به آن اقدام به خود کشی،شبه خود کشی یا خودآزاری عمدی می گویند.

خود کشی حدود 1%تمام مرگ ها را تشکیل می دهد.اکثر خود کشی ها برنامه ریزی شده هستندوبا سابقه ای از آسیب به خود همراه می باشند.

دو دسته بر روی خود کشی اثر متقابل دارند که عبارتند ازعوامل اجتماعی مانند سن بالا، حوادث پر استرس،تبلیغ در مورد خود کشی،فقدان حمایت خانواده و دیگران و عوامل طبی مانند افسردگی،اسکیزوفرنی،سوء مصرف الکل،سوء مصرف دارویی،بیماری جسمی دردناک مزمن و صرع یا تشنج

علل خودکشی:

علل زیر شانس خود کشی را در افراد بالا می برد:

1- انزوای اجتماعی:افراد جدا شده و طلاق گرفته،بی کار و زندگی تنها

2- اتفاقات پر استرس زندگی :نظیر داغدیدگی یا سایر فقدان ها

3- افسردگی:خطر خود کشی در این بیماران15%است.افرادی که خود کشی می کنند از سایر افراد افسرده مسن تر هستند و اغلب مجرد،مطلقه یا بیوه می باشند.افسردگی به ویژه هنگامی که با تغییر خلقی شدید،ناامیدی،بی اشتهایی،بی خوابی،کاهش وزن یا هذیان باشد،احتمال خود کشی را افزایش می دهد.

4- سوء مصرف الکل و سایر داروها:خطر،در مردان مسن با افسردگی همزمان و سابقه طولانی مدت مصرف الکل و همچنین افرادی که دارای عوارض جسمانی ناشی از الکل یا مشکلات شغلی و زنا شویی شده اند،بیشتر میباشد.

5- اسکیزوفرنی:خطرخود کشی در این بیماران10%است.خطرخود کشی به خصوص در جوانان مبتلا به اسکیزوفرنی که نسبت به اثرات این بیماری بر زندگی آینده شان بینش دارند شایع تر است.

6- بیماری های جسمی مزمن:به خصوص در سالمندان خطرخود کشیرا بالا می برد.

ارزیابی خطر خودکشی:

این ارزیابی شامل ارزیابی قصد خودکشی،وجود خودآزاری عمدی قبلی، پیداکردن اختلال روانپزشکی،وجود افکار دیگرکشی و ارزیابی سایر عوامل خطر برای خود کشی میباشد.

پرسش در مورد قصدخود کشی از افراد چنانچه با همدلی صورت گیرد،نه تنها خطر خودکشی را افزایش نمی دهدبلکه موجب راحتی فرد و کاهش احتمالخود کشی خواهد شد.این پرسش باید به صورت اینکه "آیا  زندگی ارزش زنده ماندن دارد یا نه ؟ " مطرح شود.

پرسش در مورد شرایط زمانی و مکانی انجام خودکشی:هر چه شرایط مذکور غیر قابل دسترس تر باشد خطر بیشتر است.

پرسش در مورد مدت زمانی که فرد به خودکشی فکر کرده است و طرح ریزی قبلی برای خودکشی داشته است.افرادی که بیش از 3 ساعت در این مورد فکر کرده اند در معرض خطر بالایی هستند،در مقابل کسانی که به طور ناگهانی تصمیم می گیرند کمتر در خطر خودکشی هستند و این افراد بیشتر در خطر خودآزاری عمدی هستند.

توجه به انجام فعالیت های اخیر مثل نوشتن وصیت نامه و یادداشت اهمیت دارد.

افراد افسرده داررای قصدخود کشی که افکار دیگرکشی هم دارندباید به شدت مورد توجه قرار گیرند به خصوص مادرانی که کودکان کوچک دارند.

کنترل یک بیمار با خطرخودکشی

در هرفرد مبتلا به افسردگی یا کسانی که در مورد خودآزاری صحبت می کنند خطر خود کشی باید در نظر گرفته شود.

در موارد زیر بیماران باید به روانپزشک ارجاع داده شوند.

1- قصد خودکشی که به طور واضح توسط بیمار عنوان گردد.

2- وجود بیماری شدید روانپزشکی

3- بیماران بدون حمایت اجتماعی

پیش گیری از خودکشی:

راه اصلی جهت پیش گیری از خودکشی شامل تشخیص به موقع و کمک به افراد در خطر بالای خودکشی و تغییر عوامل اجتماعی زمینه ساز می باشد.

روش های اصلی پیش گیری از خود کشی به قرار زیر هستند:

1- شناسایی به موقع افراد در معرض خطر:بسیاری از بیماران یک اختلال روانی یا وابستگی به الکل دارند.

2- حمایت از افراد در معرض خطر

3- کم کردن ابزار خودکشی در اطراف بیمارمثلا نرده کشی مکان های مرتفع

4- آموزش به افراد به خصوص به جوانان در مورد مصرف بیش از اندازه داروها و مواد مخدر

5- بهداشت جامعه و تغییر سیاست های اقتصادی-  اجتماعی

دکتر معصومه پیری - مجله پزشکی مادر
منبع: کتاب روانشناسی آکسفورد


تقریباً می توان گفت خودکشی دو برابر قتل اتفاق می افتد هرساله ، 32000 نفر در ایالات متحده بر اثر خودکشی جان خود را از دست می دهند. بر اساس تحقیقات انجام شده در ایالات متحده:


* خودکشی سومین عامل اصلی مرگ در افراد سنین 15تا 24 سال و دومین عامل اصلی در افراد 25 تا 34 سال می باشد .

* استفاده از اسلحه متداول ترین روش خودکشی است .

* میزان خودکشی در زنان 10 تا 19 سال و مردان 15 تا 19 سال افزایش داشته است .

* میزان خودکشی در بزرگسالان بالای 65 سال نیز افزایش نشان داده است . در هر 4 اقدام به خودکشی ، یک مورد به مرگ منجر می شود .

* زنان بیشتر از مردان اقدام به خودکشی می کنند ، در حالی که مردان 4 برابر بیشتر از زنان بر اثر اقدام به خودکشی جان خویش را از دست می دهند .

* اغلب افراد نسبت به خودکشی افکار موقتی و گذرایی دارند . افکار گذرا در زمینه خودکشی اهمیت زیادی ندارند و با برنامه ریزی فعال برای خودکشی کردن بسیار متفاوتند . زمانیکه شما به مرگ وکشتن خویش فکر می کنید و یا اینکه برنامه ریزی برای خودکشی در نظر دارید ، میزان خطر اقدام به خودکشی در شما بالا می رود .

 

خودکشی


اغلب افرادی که به طور جدی به خودکشی فکر می کنند ، قصد مردن ندارند ؛  بلکه آنها به خودکشی به عنوان راه حلی برای مشکلات خویش و پایان بخشیدن به درد خویش نگاه می کنند .

افرادی که به طور جدی به خودکشی می اندیشند ، احساس نا امیدی ، درماندگی  و بی ارزشی دارند . فرد ناامید معتقد است که هیچ فردی نمی تواند در زمینه مشکل یا اتفاق خاصی به وی کمک کند . فردی که احساس درماندگی می کند ، بی تحرک است و قادر نیست در زمینه حل مشکلاتش قدمی بردارد . فردی که احساس بی ارزشی می کند ، توسط حسی از نقص و شکست فردی احاطه شده است .

اغلب افرادی که به طور جدی به خودکشی می اندیشند یا اقدام می کنند ، دارای یک ویژگی یا ویژگیهای بیشتری از موارد ذکر شده در ذیل می باشند :

* تاریخچه فردی یا خانوادگی اقدام به خودکشی

* تاریخچه خانوادگی اقدام به خودکشی و مرگ در اثر خودکشی

*  تاریخچه فردی یا خانوادگی اضطراب یا افسردگی شدید ، یا دیگر مشکلات سلامت روان همچون اختلال دو قطبی ( بیماری افسردگی – شیدایی ) یا اسکیزوفرنیا

* مشکلات در زمینه مصرف الکل یا مواد ( مشکلات سوء مصرف مواد مخدر ) همچون الکلیسم

علائم هشداردهنده خودکشی در سنین مختلف متفاوت است.

*علائم هشدار دهنده خودکشی در کودکان و نوجوانان ممکن است شامل درگیری ذهنی با مرگ یا خودکشی یا بهم خوردن رابطه ای نزدیک باشد .

* علائم هشدار دهنده خودکشی در بزرگسالان ممکن است شامل سوء مصرف مواد و الکل ، از دست دادن شغل یا طلاق باشد .

* علائم هشدار دهنده خودکشی در سالمندان ممکن است شامل مرگ نزدیک شریک زندگی یا تشخیص بیماری وخیمی باشد که زندگی آنها را پایان می بخشد .

هر زمانی که افراد در باره خودکشی یا مرگ یا  ناپدید شدن صحبت کنند ، حتی اگر این صحبت جنبه  شوخی داشته باشد ، این مکالمه باید جدی گرفته شود .

هر اقدام به خودکشی – حتی اگر به فرد آسیبی نرساند – نیز باید به طور جدی مورد بررسی قرار گیرد . از صحبت کردن با فردی که احساس می کنید افکار خودکشی دارد ، نترسید و نگران نباشید . هیچ مدرکی وجود ندارد که صحبت کردن با افراد در باره خودکشی به افکار  خودکشی  یا اقدام به خودکشی منجر شود . هر زمانی که افکار خودکشی را در فردی شناسایی کردید ، ممکن است بتوانید از وقوع خودکشی جلوگیری کنید.

افرادی که افکار خودکشی دارند به دنبال کمک نمی گردند زیرا بر این اعتقادند که هیچ کس نمی تواند به آنها کمک کند . بسیاری از افرادی که افکار خودکشی دارند ، در شرایط پزشکی خاصی قرار دارند که قابل کنترل و درمان می باشد . افرادیکه افکار خودکشی دارند ، اغلب اوقات افسردگی و یا سوء مصرف مواد دارند ؛ که هر دو شرایط مذکور قابل درمان می باشد .

این نکته حائز اهمیت است که در زمان بروز افکار خودکشی به دنبال کمک باشید ، چرا که معمولاً درمانهای دارویی در زمینه کاهش این افکار موفق بوده اند و به فرد کمک خواهند کرد .

در افرادی که برنامه ریزی برای اقدام به خودکشی دارند ، احتمال خودکشی بسیار بیشتر است :

* داشتن وسایل خودکشی ، از جمله سلاح یا داروهایی که امکان اقدام به خودکشی یا آسیب زدن به دیگری را فراهم می کنند.

* زمان یا مکانی را برای اقدام به خودکشی در نظر گرفته اند .

* فکر می کنند که راه حل دیگری برای مشکل خویش وجود ندارد و هیچ راهی برای پایان بخشیدن به درد خویش ندارند .

افرادی که به خودکشی فکر می کنند ، اغلب اوقات در زمینه انتخاب زندگی یا مرگ دچار سردرگمی و تردید می باشند . با کمک مهربانانه و دلسوزانه ، ممکن است این افراد زندگی را انتخاب کنند .  

مهدیه گنجه - مجله پزشکی مادر
منبع: webmd.com

میزان خودکشی با بالا رفتن سن افراد افزایش می یابد و در میان افراد سفید پوست 65 سال به بالا بیشترین میزان را دارد . افراد مطلقه و بیوه در این گروه سنی بیشترین میزان خودکشی را دارند و معمول ترین روش در این سنین استفاده از سلاح گرم می باشد .

علائم هشدار دهنده زیر ممکن است در افراد سالمندی که خطر خودکشی دارند ، مشاهده شوند :

* افسردگی : میزان افسردگی در افراد سالمند نسبت به جمعیت عمومی بیشتر است

* دیگر مشکلات سلامت روان از جمله اضطراب شدید ، اختلال دو قطبی ( افسردگی – شیدایی )و اسکیزوفرنیا

* سوء مصرف مواد و الکل

* تنها شدن برای مدت زمان طولانی ( انزوای اجتماعی )

* تمایل نشان دادن به مرگ در طی مکالمات

* تشخیص بیماری جسمی وخیم

* تغییری که اخیراً در زندگیرخ داده، از جمله مرگ یا بیماری مزمن همسر یا فرزند ، بازنشستگی یا مشکلات مالی

* ناتواناییهای جسمی

مهدیه گنجه - مجله پزشکی مادر
منبع: webmd.com

علائم هشدار دهنده زیر ممکن است در افراد بزرگسالی که در خطر بیشتر خودکشی قرار دارند ، مشاهده شوند:

* افسردگی یا دیگر شرایط سلامت روان همچون اضطراب شدید ، اختلال دو قطبی ( افسردگی – شیدایی ) و اسکیزوفرنیا

* افسردگی که به دنبال آن شادمانی و خرسندی بروز کند و ممکن است نشان دهنده این باشد که فرد تصمیم نهایی خود را گرفته و می خواهد برنامه خویش را عملی سازد .

* اقدام به خودکشی قبلی

* سوء مصرف مواد و الکل

* تمایل نشان دادن به مرگ در طی صحبتهایش

* دارایی ها و اموال خویش را بخشیدن

عواملی که خطر خودکشی را افزایش می دهند عبارتند از :

* عضوی از خانواده که در اثر خودکشی فوت کرده است .

* سابقه خانوادگی افسردگی ، اختلال دو قطبی و اسکیزوفرنیا

* سابقه سوء استفاده جسمی و جنسی

* تشخیص یک بیماری طبی وخیم

* شکست در روابط

* طلاق

* تغییری که اخیراً در زندگی فرد اتفاق افتاده از جمله مرگ همسر یا یکی از اعضاء خانواده ، ازدواج ، شکست و بهم خوردن ازدواج ، تولد بچه ، از دست دادن شغل ، ترفیع یا تنزیل در شغل یا مشکلات قانونی .

مهدیه گنجه - مجله پزشکی مادر
منبع: webmd.com


تقریباً از هر 4 نوجوان ، یک نفر به خودکشی فکر می کند. احتمال اقدام به خودکشی در کودکان سنین پایین تر بسیار کم است. مگر اینکه قربانی سوء استفاده باشند .

مسئله بسیار مهم این است که شما هرگونه احتمال خودکشی را جدی بگیرید و سریعاً به دنبال بررسی و درمان مشکل فرزند یا نوجوان خویش باشید . اگر شما یک کودک یا نوجوان هستید و این احساسات را دارید ، با والدین خویش در این باره صحبت کنید و یا این مساله را با یک دوست بزرگتر در میان بگذارید و یا اینکه سریعاً به منظور دریافت کمک با پزشک خویش ملاقاتی داشته باشید .

مشکلات معینی منجر به بروز افکار خودکشی در کودکان و نوجوانان می شوند و این در حالی است که مشکلات دیگر ممکن است منجر به اقدام به خودکشی شوند .

مشکلاتی که باعث افزایش افکار خودکشی می شوند عبارتند از :

* افسردگی یا دیگر مشکلات سلامت روان ، همچون اختلال دو قطبی ( افسردگی – شیدایی ) یا اسکیزوفرنیا

* والدی که مبتلا به افسردگی است و یا مشکلات سوء مصرف مواد دارد .

* سابقه اقدام به خودکشی در فرد

* یک دوست ، رفیق ، عضو خانواده یا قهرمانی ( همچون یک مدل ورزشی یا یک موسیقی دان ) که اخیراً اقدام به خودکشی کرده یا در اثر خودکشی جان خویش را از دست داده است .

* زندگی خانوادگی تخریب شده و یا سوء استفاده گر

* سابقه سوء استفاده جنسی

مشکلاتی که ممکن است منجر به اقدام به خودکشی در کودکان و نوجوانان شوند عبارتند از :

* تصاحب یا خریداری اسلحه ، قرص یا دیگر وسایلی که منجر به آسیب زدن به خویش می شود .

* مشکلاتی در مصرف مواد و الکل

* شاهد خودکشی یکی از افراد خانواده بودن

* مشکلات تحصیلی همچون نمرات پایین ، رفتار مخرب و غیبتهای مکرر

* از دست دادن یکی از والدین یا اعضاء نزدیک خانواده در اثر مرگ یا طلاق

* مشکلات انضباطی و قانونی

* استرس های ناشی از تغییرات جسمی در ارتباط با بلوغ جنسی ، بیماری مزمن و بیماریهای واگیردار مقاربتی

* از دیگران فاصله گرفتن و افکار خود را با آنها در میان نگذاشتن

* جهتگیری جنسی نامشخص ( همچون دو جنس گرایی یا هم جنس گرایی )

برخی از علائم هشدار دهنده معمول شامل موارد زیر می باشند :

* اظهاراتی درباره خودکشی

* تمایل نشان دادن به مرگ در گفتگوها ، نوشته ها و نقاشی ها

* دارایی های خویش را بخشیدن

* دور شدن از خانواده و دوستان

* رفتارهای پرخاشگرانه و خصمانه

دیگر نشانه های هشدار می توانند شامل موارد زیر باشند :

* فرار از منزل

* رفتارهای پرخطر همچون رانندگی بی ملاحظه ، روابط جنسی بی قاعده

* غافل شدن نسبت به ظاهر شخصی

* تغییر در شخصیت ( همچون تغییر از حالت شاد به حالت ساکت )

نشانه های افسردگی که می توانند به رفتار خودکشی منجر شوند عبارتند از :

* از دست دادن انگیزه نسبت به فعالیت که زمانی لذت بخش بوده اند .

* تغییر در عادتهای خوردن و خوابیدن

* مشکلات در تفکر و تمرکز

* شکایت از کسالت مداوم

* شکایت از سردرد ، شکم درد یا دردی مبهم بدون هیچ مشکل خاص جسمی

* اظهار گناهو تقصیر کردن ، به هیچ کس اجازه دادن هدیه و پاداش نمی دهد.

مهدیه گنجه - مجله پزشکی مادر
منبع: webmd.com