تغییر جنسیت - قسمت اول

شايد گهگاه شنيده باشيد که فردي با جراحي جنسيت خود را تغيير داده است. و در ذهن خود سئوالات بسياري در اين زمينه ايجاد شده که :
- چرا فردي چنين تصميمي را ميگيرد؟
- چرا در علم پزشکي چنين مطالعاتي انجام شده؟
- چرا يک پزشک حاضر به انجام چنين عملي ميگردد؟
- و جالب اينکه چگونه در ايران بطور فانوني نيز چنين اعمال جراحي انجام ميگيرد؟

براي جواب به اين سئوالات ابتدا لازم است بيماري نارضايتي جنسيتي ( Transsexualism ) که منجر به تصميم بيمار و پزشک به تغيير جنسيت ميگردد را توضيح دهيم.

نارضايتي جنسيتي ( Transsexualism ) :
Transsexualism همانگونه که از ترجمه لغوي آن مشخص است منظور بيماري است که فرد از جنسيت خود راضي نيست و تمايل شديد به تغيير در جنسيت خود دارد.
در اين بيماري وضعيت ظاهري جسمي و جنسي، ارگانهاي داخلي جنسي و سيستم هورموني و کروموزومي کاملا در سلامت بسر ميبرد ولي فرد ار نظر ذهني و روحي منکر صحت نوع جنسيت خود ميباشد و به عبارتي معتقد به وجود اشتباه در نوع جنسيت خود و عدم رضايت از آن به حدي که باعث آزار شديد روحي و در نهايت تصميم قطعي به تغيير در جنسيت خود خواهد شد.
تفاوت اين بيماري با بيماري دوجنسي ( Bisexual ) در اين است که بيماران دوجنسي داراي اختلال ظاهري در اندام تناسلي و اندامهاي داخلي جنسي و سيستم هورموني جنسي ميباشد و معمولا نماي ظاهري از اندام هر دو جنس را دارد. درحالي که بيماران Transsexualism از نظر جسمي کاملا سالم و لي از نظر روحي با مشکل فراوان روبرو هستند.
شيوع اين بيماري در جامعه در کشور ايران بررسي نشده، ولي در آخرين بررسي انجام شده در کشور هلند بدين صورت بوده که در مردان 1 در 11900 و در زنان 1 در 30400 بوده است. يعني در مردان نزديک به 3 برابر شايعتر از زنان است. و همچنين بيماري به نسبت شايعي محسوب ميشود.
تشخيص اين بيماري معمولا توسط خود بيمار انجام ميگيرد و فرد درحالي که ظاهرا سالم است ولي تمايلات شديد رفتاري مطابق با جنس مخالف خود را دارد. و لازم است اين علامت بطور مداوم و حداقل براي 2 سال طول کشيده باشد. بدين معني که مثلا فرد مردي است که رفتاري کاملا زنانه ، و با تمايلات جنسي با گرايش به مردان به گونه اي که خود را زن ميداند و تمايل شديد به پوشيدن لباس زنانه ، آرايش زنانه و در نهايت در صورت امکان تصميم و اقدام به تغيير جنسيت خود ميکنند.

براي درک شرايط روحي اين بيماران فرض کنيد فردي که ظاهرا مرد است ولي از نظر روحي احساس کاملا زنانه دارد؛ بدين معني که با پوشيدن کت وشلوار باعث ناراحتي و بيقراري وي ميگردد. او شديدا تمايل به پوشيدن لباس باز و دامن در ميهماني ها و پوشيدن مانتو در جامعه دارد ولي امکان آن را ندارد. ديگر اينکه او در محل تحصيل و يا کار، در بين ساير مردان و رابطه نزديک با آنان زندگي ميکند ولي تمايل شديد جنسي نسبت به آنان دارد درحالي که از نظر روحي در بين زنان احساس آرامش و راحتي خواهد کرد ولي اجازه روابط نزديک با آنان را ندارد. چنين شرايطي باعث ميگردد فرد دچار اضطراب و اغتشاش در شرايط روحي فرد گردد.
بررسي هاي پزشکي معاينه فيزيکي و کروموزومي و هورموني ، سلامت کامل را نشان ميدهد ولي بررسي هاي روانپزشکي اضطراب و گاهي افسردگي ناشي از احساس عدم رضايت از جنسيت و انکار جنسيت خود را دارند.

از نظر علت شناسي ، هنوز علت و عامل ايجاد کننده اين بيماري ناشناخته است. با توجه به نرمال بودن سيستم هورموني جنسي ، بنظر ميرسد اختلال در مرکز تمايلات جنسي در مغز، در محلي بنام (bed nucleus of striaterminalis ) باشد. که عامل ناشناخته و احتمالا چند فاکتور در آن دخيل است.

درمان اين بيماري چيست ؟ اين بيماري درمان پذير نيست و لاعلاج محسوب ميگردد، و درمان آن تغيير در جنسيت به روش هورموني و همراه با جراحي ميباشد.

استراتژی و خط مشی درمان :

تشخیص :
اولین مرحله درمان، تشخیص صحیح و قطعی میباشد. چون با درمان هورمونال و جراحی سیر را برگشت ناپذیر بایستی درنظر گرفت.
همانگونه که گفته شد تشخیص معمولا توسط خود فرد صورت میگیرد و اغلب با تائید دوستان و خانواده همراه است. و لازم است این نارضایتی جنسیتی بطور مداوم و حداقل برای دو سال استمرار داشته باشد. < اقتباس از مجله ارولوژی اروپا
may 2006 > .

تائید دوستان و خانواده بر اساس مشاهده رفتار و تمایلات فرد مطابق با جنس مخالف واستمرار علائم طی مدت طولانی خواهد بود. البته عملا در موارد مشاهده شده در کلینیک تو سط اینجانب مقاومت ومخالفت شدید خانواده و سعی در درمان، جهت اثبات سلامت جنسی به خود فرد میباشد که چون مشکل در روان فرد و برای بیماران transsexualism غیر قابل برگشت میباشد، تلاش خانواده موفق نمیباشد و حداکثر با تهدید فرد به ترد از خانواده منجر به اجباره فرد به تحمل شرایط موجود خواهد شد ، که منجر به عوارض روحی و افسردگی و حتی امکان خطر خودکشی نیز میباشد.

یررسی روانشناختی :
تشخیص و تائید بیماری transsexualism توسط روانپزشک صورت میگیرد و در طی فاز تشخیصی دو مقوله بایستی بررسی گردد:
1-تشخیص صحت شدت بیماری نارضایتی جنسیتی .
2- دادن اطلاعات در باره پروسه درمان شامل امکان و محدودیتهای درمان هورمونی و جراحی است.

حتی با وجود کرایتریا و نشانه های قطعی و مشخص برای تشخیص این بیماری، ولی باز اعمال تشخیص قطعی این بیماری برای روانشناس و روانپزشک مشکل میباشد ولازم است این تشخیص توسط دو متخصص ارشد و مجرب تائید گردد.
خانواده بیمار نیز اغلب احتیاج به مشاوره وکمک مشاوره ای روانشناسی دارند.

آزمایش زندگی واقعی :
زمانی که درمان هورمونی آغاز میگردد و حتی قبل از شروع آن، لازم است فرد زندگی با مشخصات جنس مخالف را بطور واقعی وعملی تست کند. بدینصورت که برای زمان طولانی و تمام وقت، بایستی مطابق میل جنسی و جنسیت جدید خود لباس بپوشد و نام جدید خود را انتخاب کند.

قبل از انجام عمل جراحی غیرقابل برگشت لازم است این فرم زندگی جدید برای حداقل یک سال تمام وقت ادامه یابد و سپس تصمیم قطعی به جراحی گرفته شود.

بررسی کلنیکی :
شامل معاینه کامل فیزیکی و بررسی های آزمایشگاهی شامل مطالعلت بیوشیمیائی خون و هورمونی و کاریوتیپ و بررسی کروموزومی است.
تعین وضعیت وزن و فشارخون جهت مقایسه و پیگیری طی درمان هورمونی لازم است.

همچنین جهت بیماران مرد که داوطلب تبدیل به جنسیت زن هستند، جمع آوری و فریز اسپرم در بانک اسپرم، چون پس از درمان هورمونی فرد نابارور خواهد شد. تا در صورت تمایل به باروری در آینده بتوان از ذخیره اسپرم استفاده کرد. در حال حاضر ذخیره گامت و تخمک برای زنان مقدور نمیباشد.

درمان هورمونی در تغییر جنسیت
در درمان هومونی 2 هدف دنبال میگردد :

1- مهار محور هیپوتالاموس، هیپوفیز به غدد جنسی که منجر به کاهش ترشح تستوسترون یا استرادیول میگردد. و درنتیجه علائم جنسی ثانویه که مربوط به جنسیت اولیه و اصلی فرد است در حد امکان کاهش یابد. به هرحال از بین رفتن کامل علائم جنسی اصلی فرد با درمان هورمونی به تنهائی امکانپذیر نیست.

2- ایجاد علائم جنسی مشخصه جنس جدید مورد نظر.

رژیم درمانی شامل انواع استروژنها، پروژسترونها، و یا آندروژنهاست. که در مکاتب مختلف پزشکی برنامه های متفاوتی ارائه شده است. و هنوز یک برنامه رژیم درمانی خاص بصورت واحد وجود ندارد.

 

دکتر مجید حقیقت – متخصص کلیه و مجاری ادراری