آنژيوگرافي چيست؟
تكنيكهاي آنژيوگرافي در تصويربرداري و تشخيص بيماريهاي رگهاي خوني كه در مغز و قلب هستند، بهكار ميرود. متداول ترين تكنيكهاي آنژيوگرافي x-ray angiography است. در گذشته، آنژيوگرافي روشي بود كه در تشخيص پاتولوژي رگهاي خوني بهكار ميرفت، اما حالا راديولوژيستها و كارديولوژيستها با استفاده ازx-ray angiography جراحيهاي تهاجمي بسيار ظريفي را در سيستم گردش خوني، به خصوص شريانهاي قلبي انجام ميدهند.
در سالهاي اخير، تكنيكهاي تصوير برداري سيستم گردش خون MR,CT,ultrasound براي تشخيص بيماريها توسعه يافته است كه تهاجمات كمتري نسبت به x-ray angiography دارد و نياز به فرستادن يك كتتر به داخل رگ است كه از طريق آن ماده حاجب (contrast) تزريق ميشود.
آنژيوگرافي روندي است كه دقيق ترين اطلاعات ممكن از عروق را تهيه و قبل از عمل در اختيار پزشك جراح قرار ميدهد. بر پايه اين اطلاعات، جراح ميتواند برخي از بيماريها را بدون نياز به عمل جراحي باز، درمان نمايد و در صورت نياز به عمل باز، اين اطلاعات، جراح را در انجام سريع و دقيق اين امر ياري رسانده و بهترين شرايط ايمني را براي بيمار فراهم مينمايد. امروزه آنژيوگرافي بنا به هدف تشخيص، به صورت سرپائي انجام ميپذيرد.
توموگرافي كامپيوتري
پس از اختراع توموگرافي كامپيوتري (computed tomography) 1970 به تدريج با پيشرفت علم پزشكي و بر اساس نيازهاي مطرح شده تحقيقات و بررسيهاي گسترده اي بر روي اين دستگاه صورت پذيرفت كه موجب ابداع spiral CT در سال 1990 گرديد و به دنبال آن فنآوري Multi-slice در سال 2000 و پيشرفتهاي گوناگون اين فنآوري در عرصه تشخيص دقيق و سريع و به تبع آن درمان مطلوب در سالهاي اخير.
اساس كار سيستمهاي (MSCT) Multi Slice CT بدين صورت است كه با افزايش تعداد رديف دريافت كنندههاي اطلاعات يا دتكتورها (detectors) سرعت عمليات تصوير برداري و ميزان دوز اشعه جذبي بيمار نسبت به دستگاههاي Spiral معمولي چندين برابر كاهش يافته در صورتيكه مقاطع تصوير بهصورت قابل توجهي ظريف تر شده كه خود مهمترين عامل در بهبود كيفيت تصاوير به لحاظ Spatial resolution است.
در واقع تمامي پيشرفتهاي حاصل شده در مدت زمان كوتاهي اتفاق افتاد بصورتيكه ظرف مدت تقريبي 7 سال دستگاههاي MSCT از يك رديف به دو، چهار، شش، هشت، ده، شانزده، سي و دو، شصت و چهار و نهايتاً صد و بيست و هشت ارتقاء يافت و روز به روز بر عطش رقابت شركتهاي سازنده در جهت بهبود بيش از پيش فنآوريهاي طراحي شده براي دستگاههاي مزبور افزايش مييابد چرا كه دستگاههاي فوق تحولي شگرف در عرصه تشخيصي علم پزشكي ايجاد نموده است. شركتهاي سازنده در راستاي ساخت دستگاههاي فوق از فنآوريهاي مختلفي بهره جستند، برخي با اضافه نمودن تعداد رديف دتكتور برابر تعداد اسلايسهاي مورد نظر و بعضي ديگر علاوه بر افزايش تعداد رديف دتكتورها سيستم تيوب (مولد اشعه X) دستگاه را متحول كرد؛ بدين صورت كه تيوب طراحي شده جديد بجاي يك مخروط اشعه در زمان اكسپوز، دو مخروط اشعه ساطع نموده(STRATON TUBE) كه بدين ترتيب تعداد اسلايسهاي حاصل از عمليات تصوير برداري در هر دور چرخش دو برابر تعداد رديفهاي دتكتورها است كه اين روش Z sharp technology نامبرده ميشود.
CT Angiography چيست
CT(Computed tomography) angiography(CTA) ، روشي است كه با استفاده از اشعه X ، جريان خون در شريانها، سياهرگها مشاهده ميشود.CT با استفاده از اشعه x و تحليل كامپيوتري تصاوير را توليد ميكند. امواج اشعه X از يك وسيله چرخشي از ميان ناحيه مورد نظر بدن بيمار با زواياي مختلف براي درست كردن تصاوير Cross-sectional عبور ميكند، سپس اين تصاوير به صورت تصوير سه بعدي ناحيه مورد نظر بازسازي ميشوند. در مقايسه با كتتر آنژيوگرافي، كه متضمن قرار گرفتن كتتر و تزريق ماده كنتراست (حاجب) به درون شريانها و سياهرگهاي بزرگ بود، CTA كمتر تهاجمي و پروسه راحتري براي بيمار است. ماده كنتراست(حاجب) توسط سوزن يا كتتر كوچك به داخل سياهرگهاي محيطي كوچك تزريق ميشود. در اين روش بسياري از بيماران نياز به بستري شدن در بيمارستان را ندارند.
CTA معمولاً براي موارد زير بهكار گرفته ميشود:
1) بررسي كردن شريانهاي تنفسي در ريهها براي جلوگيري ازآمبوليسم تنفسي، كه يك خطر جدي اما قابل درمان است،
2) مشاهده جريان خون در شريانهاي كليه در بيماران با فشار خون بالا و آنهايي كه مشكوك به داشتن بيماريهاي كليه هستند. تنگ شدن شريان كليه سبب ايجاد فشار خون بالا (Hypertension) در بسياري از بيماران ميشود كه ميتواند اين مسأله درمان شود. روش تحليل خاص از مشاهده تصاويري كه Renal CT angiography ميسازد، روش تحليل بسيار دقيقي است،
3) مشخص كردن اتساع عروق در آئورت و ديگر رگهاي مهم بدن،
4) تشريح كردن قوس آئورت و ديكر انشعابات مهم بدن.تشريح كردن به مفهوم مشخص كردن لايههاي ديوارهاي شريانها است،
5) مشخص كردن اتساع يا گرقتگي وعروق مغزي كه ميتواند زندگي بيمار را تهديد كند.
6) تشخيص بيماري atherosclerotic كه شريانهاي خوني در ناحيه پا تنگ ميشود و
7) تشخيص(clots) thrombosis در سياهرگها، مثلاً سياهرگهاي بزرگ در پاها و لگن خاصره. چنين لختههاي خوني ميتواند به سمت ريهها رود و سبب آمبوليسم تنفسي شود.
CTA براي تشخيص و گرفتگي شريانهاي كاروتيد كه خون را از قلب به مغز ميرساند، بهكار ميرود. زماني كه يك stent درجريان رگهاي بيمار شده قرار گيرد، با كمك angiography CT مشخص ميشود كه به منظور اصلي رسيدهايم يا خير. بررسي شريانهاي مغزي ميتواند به پزشك در تشخيص درست بيماري كمك كند.در بيماران داراي تومور، ميتواند به جراح در فهميدن جزئيات رگهاي تغذيه كننده تومور كمك كند.
قبل از هر كاري، ماده كنتراست به درون سياهرگهاي بيمار تزريق ميشود. رگهاي خوني به طور نرمال در تصاوير راديوگرافي ديده نمي شود، و به طور كافي با بافتهاي اطرافشان كنتراست ندارند. جهت افزايش كنتراست تصاوير، از عامل كنتراست استفاده مي شود كه مايعاتي چگال با عدد اتمي بالا، نظير يد است. كه به داخل رگهاي خوني در طول آنژيوگرافي تزريق ميشود و به دليل چگالي بالا و عدد اتمي بالاي آنها، فوتون هاي اشعه X توسط عامل كنتراست بيشتر از خون و بافتها جذب ميشود. عامل كنتراست سبب ايجاد تصاوير رگهاي خوني با كيفيت و جزئيات بالا ميشود. انواع مختلفي از عوامل كنتراست براي تصويربرداري از نقاط مختلف استفاده مي شود. به طور كلي ماده حاجب ماده ايست كه عدد اتمي آن نسبت به تركيبات بدن بالاتر است به همين دليل جذب كننده اشعهX است. ماشين انژكتور خودكار براي كنترل زمان و سرعت تزريق استفاده ميشود كه ممكن است در طول ثبت تصاوير اين تزريق ادامه داشته باشد.
در طول اين پروسه، وسيله چرخشي اطراف بيمار ميچرخد و باريكههاي Fan شكلي از اشعه x ايجاد ميكنند . دتكتورها امواج عبوري از بدن بيمار را به سرعت ثبت ميكنند.ممكن است چند هزار تصوير در يك دور چرخش دتكتورها بهدست آيد. كار اصلي CTA بعد از ثبت تصاوير است، هنگامي كه برنامههاي قوي كامپيوتري تصاوير را پردازش ميكند و تصوير نهايي را ميسازد.
CTA ممكن است بين 10 تا 25 دقيقه به طول انجامد.
در طول تزريق ماده حاجب بيمار احساسي گرم شده به آن دست ميدهد ولي هيچ دردي را حس نمي كند. در طول پروسه CTA لازم است بيمار بي حركت بماند. از پدها و بالشتكها براي ثابت نگهداشتن بيمار استفاده ميشود.
مزاياي CTA
CTA براي بررسي بسياري از رگهاي خوني در مغز، كليهها، لگن و ريهها استفاده ميشود،
- اين پروسه گرفتگي عروق را به صورت On Timeبراي درمان آنها نشان ميدهد،
- اين پروسه ساختمان آناتوميك رگهاي خوني را خيلي با دقت تر از MRI يا ultrasound نشان ميدهد،
CTAپروسه قابل استفاده براي مشاهده بيماريهاي رگهاي خوني است، كه بيار ايمن تر و كم زمان بر تر از كتتر آنژيوگرافي است. همچنين با تزريق ماده حاجب در بازو نسبت به شريانهاي بزرگ پا، ناراحتي كمتري براي بيمار ايجاد ميشود.
قابليت انجام عمليات CT-Angiography : با توجه به اينكه در چرخش تيوب (مولداشعه X) از هيچگونه تسمه و موتور گرداننده استفاده نشده و چرخش بخش چرخنده شامل تيوب و دتكتورها و موارد وابسته تحت يك ميدان مغناطيسي انجام ميشود، سرعت چرخش تيوب همراه با تعداد رديفهاي زياد دتكتورها، سرعت تصوير برداري را بسيار بالا برده تا جايي كه پس از پايين آوردن و تثبيت ضربان قلب بيمار فقط با تزريق داخل وريدي ماده حاجب و با ميزان دوز دريافتي بسيار كم، نسبت به ديگر دستگاهها ميتوان تصاويري با دقت و ظرافت بسيار قابل توجه با قطاعي كمتر از 0.4mm در هر اسلايس از عروق كرونر بيماران قلبي دريافت نمود. لازم به توضيح است كه سي تي آنژيوگرافي تنها محدود به عروق كرونر نيست بلكه بررسي عروق مغزي، ريوي، سر و گردن، شريانهاي كليوي، شريانهاي اندامي و... به راحتي با دقت بالا توسط اين دستگاه انجام ميشود.
جالب اينجاست دقت و كيفيت تصاوير در حدي است كه در بيش از 98% موارد گزارش آنژيوگرافي آن را تاييد و تصديق ميكند، در واقع با اين توانايي در بيش از 95% موارد كه عدم وجود مشكل گزارش ميشود نياز به انجام آنژيوگرافي ضروري بهنظر نميرسد، چرا كه انجام آنژيوگرافي در CATH LAB مستلزم بيهوشي و Catheterization بوده كه استرس و احساس ريسك فراوان براي بيمار به همراه داشته لذا بيماران نيز ترجيح ميدهند قبل از استفاده از اين روش توسط سي تي آنژيو چك شوند و درصورت برخورد با موارد مشكوك يا نياز به آنژيوپلاستي تن به آنژيوگرافي و ريسكهاي آن بدهند،
تصاوير دريافت شده از عروق كرونر در اين روش از كيفيت خارقالعاده اي برخوردار بوده از طرفي امكانات تعبيه شده نرم افزاري و سخت افزاري لازم جهت پزشكان، انجام كليه بازسازيهاي مورد نياز داخلي و حتي فضايي عروق را در اسرع وقت برايشان فراهم و قابل ارزيابي دقيق كرده است كه از آن جمله ميتوان تشخيص و بررسي دقيق وجود يا عدم وجود پلاكهاي كلسيم و موقعيت آنها در مسير شريانهاي كرونري قلب و نيز ديگر عوامل تنگي عروق كرونري را نام برد.
virtual endoscopy : بررسي دقيق و بازسازي سه بعدي و نماي متحرك راههاي هوايي ريوي و اعضايي مانند كولون بدون نياز به آندوسكوپي و نيز بررسي كامل ضايعات مختلف ريوي و تعيين حجم آنها. قابل توجه اينكه در تصوير برداري ريوي با اين دستگاه به دليل سرعت بالا، زمان حبس تنفس بسيار كوتاه بوده كه اين امر خود مهمترين مشكل بيماران ريوي در انجام سيتياسكن بوده كه نمي توانند مدت طولاني حبس تنفس كنند،
- قابليت ارزيابي سه بعدي كليه اندام، اعضا و جوارح،
- قابليت ارزيابي كامل بافتهاي مختلف مغز (Nuro CT)،
- قابليت انجام Bone Densitometry،
- قابليت انجام تصوير برداري از كودكان بدون بيهوشي و با دوز اشعه جذبي بسيار پايين،
- قابليت انجام عمل جراحي و نمونه برداري به وسيله دستگاه سيتياسكن و استفاده از مانيتور و ابزار لازم جهت تصويربرداري بدون خطر دوز اشعه جذبي براي پزشك،
- بازسازي سه بعدي سطح پوست قسمتهاي مختلف بدن جهت جراحي پلاستيك و ترميمي،
- قابليت انجام Whole-body بررسي كامل بدن.
معايب CTA
- ريسك عكس العمل آلرژي نسبت به ماده حاجب وجود دارد،
- CTA براي بيماراني كه داراي بيماري كليوي و ديابت سخت هستند، چرا كه ماده كنتراست(حاجب) عملكرد كليهها را صدمه ميزند و
- در جاييكه ماده كنتراست تزريق ميشود، اگر مقدار زيادي ماده كنتراست به زير پوست نشت كند، پوست آسيب ميبيند و بيمار احساس درد ميكند.
محدوديتهاي CTA
اگر بيمار در طول CTA حركت كند يا اگر قلب عملكرد نرمال خودش را نداشته باشد، تصاوير CTA ممكن است، تيره و كدر شود. رگهاي خوني مسدود شده، ممكن است سبب ايجاد تصاويري شود كه تفسير كردن آنها مشكل است. CTA در حال حاضر قادر به توليد تصاوير كوچك از شريانها يا رگهاي ارگانهايي كه به سرعت حركت ميكند، نيست.
ديدگاههاي نوين در جراحي بايپس (CABG)
عمل بايپاس بهصورت كاملاً شرياني براي درمان گرفتگي رگهاي تاجي قلب با استفاده از دو رگ شرياني (تكنيك T-Graft و بهدست آوردن رگهاي شرياني پستاني بهصورت لخت) Skletonized Grafts
جراحي بايپس رگهاي تاجي قلب (CABG) با استفاده از رگ شرياني پستاني چپ (LITA) و رگهاي وريدي سافن سالهاست كه به عنوان درمان نهايي تنگي رگهاي متعدد قلب (CAD) با موفقيت انجام ميگردد. نتايج بسيار عالي كوتاه و ميان مدت اين متد باعث شيوع جهاني اين نوع عمل شده است.
نتايج درازمدت اين عمل تحت تأثير پيشرفت گرفتگي رگهاي خود قلب و تغيير تدريجي و گرفتگي تدريجي بايپاسهاي وريدي است (بعد از 10 سال 50% اين بايپاسها بسته است) تجربه سالها جراحي بايپاس نشان داده است كه نتايج درازمدت بايپاس شرياني پستاني چپ (LTTA) برخلاف بايپاسهاي وريدي بسيار عالي است و اين رگ تحت تغييرات منفي واقع نميگردد و درصد باز ماندن آن بالا است (بعد از 10 سال 90% هنوز باز هستند) و اين باعث بقاي طولانيتر عمر بيماران است. با در نظر گرفتن اين نتايج بسيار عالي درازمدت گروههاي جراحي قلب در دنيا به دنبال راههايي گشتند كه عملهاي بايپس را بهصورت كاملاً شرياني و تا حد امكان بدون استفاده از وريد انجام دهند. در مرحله اول جراحان براي جامه عمل پوشاندن به اين ايده از رگهاي مختلف شرياني همچون رگ پستاني راست (RITA) رگ گاسترواپيدلوئيك (GEA)، رگ راديال (RA) و غيره استفاده كردند. بهدست آوردن تك تك اين رگها براي انجام يك عمل مواجه با بالا رفتن زمان، عمل و وسيعترشدن زخم وارد به بدن بيمار ميگردد. امروزه با استفاده از تكنيكهاي جديد عمل (بهدست آوردن رگهاي پستاني (ITA) بهصورت كاملاً لخت (Skletonize) و تكنيك آناستوموز T-Graft اين امكان در دست جراحان قلب است كه با كمتر كردن زمان عمل و زخم وارد به بدن بيمار با استفاده از دو رگ شرياني، عمل بايپس را به صورت كاملاً شرياني انجام دهند.
جراحي بايپاس توانسته است در عرض سه دهه اخير به عنوان يك امكان درماني استاندارد در درمان گرفتگي عروق تاجي (CAD) جايگاه خود را بيابد.
در مقايسه با امكانات درماني ديگر (دارويي و مداخلهاي) نشان داده شده كه جراحي بايپس براي بيماران با گرفتگي 3 رگ اصلي قلب و كار قلب كمتر از 40%، (EF<40%) بقاي طولاني مدتتر عمر بيمار را باعث ميگردد. كارهاي تحقيقاتي مقايسهاي مابين PTCA و جراحي بايپس نتوانسته تفاوتي در نتايج كوتاه مدت نشان دهند. اما در كار تحقيقاتي BARI (Bypass Angioplasty Revascularization Investigation) نشان داد كه در نتايج درازمدت نياز به درمان مجدد در بيماراني كه با سن زياد بالن زده شده و فنر گذاشته، بيشتر بوده است.
همچنين اين كار تحقيقاتي نشان داد كه بيماران مبتلا به مرض قند از درمان گرفتگي رگهاي قلبشان بهصورت عمل جراحي قلب در درازمدت استفاده بيشتري ميبرند.
با اين وجود ميبايست اذعان كرد كه اين نتايج خوب دراز مدت تحت تأثير تغييرات منفي در بايپاسهاي وريدي قرار ميگيرند. امكان گرفتگي بايپاسهاي وريدي نتايج منفي كارهاي تحقيقاتي CASS (Coronar Artery Surgery Study) است كه نتايج خوب كوتاه و ميان مدت بعد از عمل جراحي بايپس را در مقابل مرگ و مير باالاتر از 7 تا 8 سال قرار ميدهد.
از زماني كه در سال 1967، Favaloro استفاده از رگ وريدي سافن را براي عملهاي بايپاس معمول نمود، به سرعت انجام عملهاي جراحي بايپاس در دنيا رشد كرد و بهصورت يك روش درماني مطمئن و خوب براي درمان گرفتگي رگهاي قلب شناخته شد.
استفاده از رگ شرياني پستاني چپ (LITA) از طريق Kolessov در سال 1961 وارد جراحي بايپاس گرديد. مشكلتر بودن بهدست آوردن اين رگ شرياني نسبت به رگ وريدي سافن و امكان ضربه بيشتر آن باعث گشت كه اين رگ با توجه به مشكلات تكنيكي بهدست آوردنش در ابتداي امر مورد توجه زياد جراحان واقع نشود.
كارهاي تحقيقاتي سالهاي 80، برتري بايپاس با رگ پستاني چپ را نسبت به بايپاسهاي وريدي نشان دادند. 10 سال بعد از عمل جراحي بايپاس 90% بايپاسهاي انجام شده با رگ شريان پستاني چپ باز هستند در حالي كه بايپاسهاي انجام شده با وريد سافن 50% باز بودند. بقاي عمر طولانيتر در بيماراني كه آنان از رگ پستاني چپ استفاده گشته باعث گشته كه در محلهاي جراحي بايپاس استفاده از يك رگ شرياني پستاني چپ براي تغذيه رگ تاجي LAD و رگهاي وريدي سافن براي تغذيه ساير رگهاي قلب بهصورت روش استاندارد درآيد. با وجود اين در اين تركيب رگهاي بايپاس، هم نتايج درازمدت عمل تحت تأثيرات منفي و تغييرات بايپاسهاي وريدي قرار ميگيرند. كارهاي تحقيقاتي بعدي نشان دادند كه استفاده از دو رگ شرياني پستاني چپ و راست (ITA) نتايج درازمدت عمل بايپاس را بهصورت مشخص، بهتر و بقاي طولانيتر عمر بيمار را باعث ميشوند.
با توجه به اين نتايج با وجود مشكلات خاصي عملهاي كاملاً شرياني جراحان قلب با در نظر گرفتن نتايج درازمدت عملهاي بايپاس بهصورت كاملاً شرياني در بالا بردن كيفيت زندگي و بقاي طولانيتر بيمار سعي خود را بر آن گذاشته كه محلهاي بايپاس را حدالامكان با استفاده از رگهاي شرياني انجام دهند. رگهاي متداول شرياني مورد استفاده در كنار رگهاي پستاني چپ و راست، رگ شرياني گاسترواپيپلوئيك و رگ شرياني راديال (RA) و رگ شرياني اپي گاستريك هستند.
مشكلات جراحي بايپاس بهصورت كاملاً شرياني
اولين مشكل تكنيكي عملهاي كاملاً شرياني تعداد محدود رگهاي شرياني است كه براي اين منظور از آنان ميتوان استفاده نمود. علاوه بر آن زخمپذيري و ضربهپذيري بيشتر رگهاي شرياني نسبت به رگهاي وريدي و خطر انقباض اين رگها است. خطر ديگر امكان بالا رفتن درصد عفونت سينه بعد از استفاده از دو رگ پيشاني چپ و راست كه با تكنيك Pedicle بهدست آورده شدهاند.
آماده كردن و بهدست آوردن 3،4، 5 رگهاي شرياني به عنوان ماتريال بايپاس با توجه به ضربهپذيري بيشتر آنان دقت بيشتري ميخواهد و زمان بيشتري را از جراح ميطلبد كه باعث طولانيتر شدن زمان عمل مي گردد و سطح زخم بدن بيمار را وسيعتر ميكند.
به دليل اجتناب از اين مشكلات ميبايستي راهحلها و تكنيكهاي جديدتري را مييافتيم جواب جراحان، قلب به مشكل زمان بهدست آوردن چند بايپاس شرياني محدود كردن تعداد رگها استفاده شده به دو رگ شرياني با استفاده از تكنيك T-Graft است و تكنيك بهدست آوردن رگهاي پستاني چپ و راست بهصورت لخت:Skletonized (بدون بافت همراه)
بهدست آوردن رگ شرياني پستاني (ITA) بهصورت لخت Skletonize
تكنيك متعارف بهدست آوردن رگ پستاني اين رگ را همراه با بافت دور و بر آن و وريدهاي همراه از زير دندهها و جناغ سينه جدا ميكند (Pedicle)
در تكنيك Skletonize رگهاي پستاني( ITA) تنها بهصورت لخت و بدون بافت چربي و عضلهاي دور و بر و بدون صدمه زدن به وريدهاي همراه و اعصاب بين دندهها برداشت ميشد. اين تكنيك باعث حداقل ضربه و زخم به زير دندهها و جناغ سينه ميگردد كه درد كمتري را دليل ميشود و چون اعصاب بين دندهها سالم ميمانند بيحسي سطحي نيز نخواهد بود. چون وريدهاي همراه نيز سالم ميمانند اشباع خون به وجود نميآيد. رگهاي بين دندهها سالم ميمانند كه در نتيجه كم خوني جناق سينه كمتر خواهد بود كه مجموع اين عوامل خطر احتمالي عفونت جناغ سينه را كمتر ميكند. بالاخص براي بيماران مسن، ديابت و مبتلا به پوكي استخوان.
در تكنيك Skletonize در مقايسه با تكنيك متعارف (Pedicle) رگهاي شرياني پستاني چون از بافت همراه آزاد ميگردند، در كليت خود انبساط مييابند و قطر و طول آن افزايش پيدا ميكند كه اين باعث جريان خون بيشتر ميگردد و به دليل افزايش طول رگ، دست جراح براي استفاده از اين رگ آناستوموزهاي مختلف باز ميگردد.
تكنيك آناستوموز T-Graft
اين تكنيك براي اولين بار در سال 1994 از جانب Tector و همكاران در تعدادي بيمار به سرانجام گشت. رگ پستاني چپ (LITA) تغذيه رگهاي روي قلب (LAD,D) را عهدهدار ميشود و رگ پستاني راست (RITA) بعد از اتصال 90 درجه در رگ پستاني چپ (به دليل زاويه 90 درجه اين آناستاموز،Tنام ميگيرد)
بهصورت آناستوموزهاي Sequential به صورت Side te side براي تغذيه رگهاي تاجي پهلو و پشت قلب (PL,PD,CX,OM) مورد استفاده قرار ميگيرد.
بدين وسيله اين امكان به وجود آمد كه فقط با دو رگ شرياني تمام رگهاي ناجي قلب تغذيه و مورد بايپاس قرار گيرند. چون در اين متد براي انجام عمل به صورت كاملاً شرياني نياز تنها به دو رگ است و رگهاي بيشتري نبايد به دست آورده شوند، زمان عمل و زخم وارد به بدن مريض به حداقل ميرسد. در اين تكنيك از رگ راديال (RA) را دنبال نيز به عنوان رگ دوم براي آناستوموز به رگ پستاني چپ ميتوان استفاده كرد.
منبع: ماهنامه مهندسی پزشکی