پرستاری کودک شامل همه راه هایی است که به کاهش درد کودک منجر بشوند. خیلی از خانواده ها ممکن است فکر کنند که منظور ما فقط کودکان مبتلا به بیماری لاعلاج هستند که لحظات آخر زندگی را می گذرانند ، خیر ، در حالیکه منظور ما حمایت بیمار و خانواده اش از آغاز تشخیص تا کل دوره بیماری را شامل می شود. تیم پرستاری ، جایگزین تیمی که مسئولیت درمان را بر عهده دارد ،نیست بلکه در کنار آن و حامی آن است.
شاید سئوال شود پس چه نیازی به آن است؟ حقیقت این است که کودکی که به بیماری سخت و صعب العلاج مبتلاست وخانواده اش از نظر جسمی و روحی و روانی ، رنج می برند و این رنج ممکن است ناشی از خود بیماری یا عوارض جانبی داروها و یا اضطراب و نگرانی ناشی از آینده کودک باشد. بهر حال ، زندگی کودک و خانواده اش در هاله ای از غم و اندوه ، اضطراب و پریشانی و بی قراری قرار می گیرد. پس درست زمانی که وضعیت کودک به حالت ثابت و پایداری در می آید و یا دیگر ادامه درمان بی ثمر بوده و توصیه نمی شود ، در اینجا پرستاری از چنین کودکانی معنای خود را می یابد. جاییکه والدین نیاز دارند تصمیم های سختی بگیرند ، در این لحظه حضور این پرستاران و حامیان میتواند موثر باشد.حامیانی که بصورت داوطلبانه و با مقاصد انسانی خدمات خود را ارائه می دهند.
گروه پرستاران حامی که متشکل از پزشک ، پرستار تعلیم دیده ومتخصصین و مشاورین حوزه روحی و روانی هستند ، در شرایط دشواردر کنار والدین و سایر اعضای خانواده قرار میگیرند و روابط افراد فامیل و کودک را با یکدیگر تسهیل می کنند.آنها در بیان پاره ای مسائل سخت به کودکان کمک کرده و کارهایی که برای والدین سخت و دشوار است را بر عهده می گیرند.
کودکان درباره وضعیت و شرایط خود بیش ازآنچه که والدین تصور میکنند می دانند ، بنابراین هرچه سعی در کتمان و رازداری بشود باز آنها چیزهایی را احساس می کنند ، در اینجاست که گروه پرستاری می تواند خیلی موثر باشد.این گروه همه تلاش خود را برای حمایت عاطفی و روحی از کودک و والدینش به عمل آورده و سعی در ایجاد لحظات شیرین و خاطره انگیز از این وضعیت غم انگیز می کنند. چیزی که خانواده وبیمار به آن سخت نیازمندند.
مردم کشور ما از دیرباز به مهربانی و کمک رسانی مشهور بودند ، آنها درد دیگران را درد خود می پنداشتند و کوشش میکردند تا به کمک دردمندان بشتابند ، امروز نیز با وجود مشکلات گوناگون هنوز این حس در آنها بسیار قوی و زنده است. بنابراین صحبت از اینگونه اقدامات و گروه های حامی نباید به نظر خیالپردازانه و غیر عملی بیاید.
این روزها همگام با توسعه و پیشرفت علم و تکنولوژی ، بیماران صعب العلاج هم زیاد شده اند وبه یاری و همدردی و پرستاری هموطنان و هم کیشان خود نیازمند هستند. بویژه خانواده های این بیماران نیز نیازمند انواع حمایت ها و پشتیبانی ها میباشند و بر تک تک مردمان تندرست و توانمند توصیه می شود تا داوطلبانه در قالب این گروههای حامی متشکل بشوند و به کمک این بیماران و خانواده آنها بر خیزند.و دستان گرم و پر مهر خود را بر سر آنها بنهند تا شاید مرهمی باشد برآن همه درد ورنج.
گروه های حامی و پرستار می توانند برنامه های اطلاع رسانی ، آرامش بخش ، و گاهی خاطره انگیز برای بیماران لاعلاج و خانواده آنها ترتیب بدهند.آنها را نسبت به بیماری و عواقب آن و نیز آشنایی با محیط های درمانی توجیه کنند و در تهیه و تدارک دارو و اممکانات درمانی آنها را کمک کنند. این گروه همچنین می توانند علائم و عوارض بیماری را برای بیماران و خانواده آنها تحمل پذیر سازند. بنابر این وجود پرستاران حامی در موارد زیر بسیار ثمر بخش است :
- روند درمان ناموفق باشد.
- علائم و عوارض بیماری روز به روز بدتر بشوند.
- والدین در مرحله اخذ تصمیم های دشوار برای فرزند خود ، قرار بگیرند.
- والدین احساس کنند که به حمایت بیشتری نیاز دارند.
گروه های حامی و پرستار می توانند در ارائه مشاوره به پزشکان هم کمک کنند. استقرار این گروه ها در بیمارستانهای تخصصی کودکان و سایر مراکز درمانی مرتبط می تواند خیلی مفید باشد.
مهین ابراهیمی- کارشناس امور اجتماعی و خبرنگار مجله پزشکی مادر