هر گونه آسیب به خود که باعث مرگ فرد شود ،خود کشی نام دارد.چنانچه فرد در این آسیب زنده بماند به آن اقدام به خود کشی،شبه خود کشی یا خودآزاری عمدی می گویند.

خود کشی حدود 1%تمام مرگ ها را تشکیل می دهد.اکثر خود کشی ها برنامه ریزی شده هستندوبا سابقه ای از آسیب به خود همراه می باشند.

دو دسته بر روی خود کشی اثر متقابل دارند که عبارتند ازعوامل اجتماعی مانند سن بالا، حوادث پر استرس،تبلیغ در مورد خود کشی،فقدان حمایت خانواده و دیگران و عوامل طبی مانند افسردگی،اسکیزوفرنی،سوء مصرف الکل،سوء مصرف دارویی،بیماری جسمی دردناک مزمن و صرع یا تشنج

علل خودکشی:

علل زیر شانس خود کشی را در افراد بالا می برد:

1- انزوای اجتماعی:افراد جدا شده و طلاق گرفته،بی کار و زندگی تنها

2- اتفاقات پر استرس زندگی :نظیر داغدیدگی یا سایر فقدان ها

3- افسردگی:خطر خود کشی در این بیماران15%است.افرادی که خود کشی می کنند از سایر افراد افسرده مسن تر هستند و اغلب مجرد،مطلقه یا بیوه می باشند.افسردگی به ویژه هنگامی که با تغییر خلقی شدید،ناامیدی،بی اشتهایی،بی خوابی،کاهش وزن یا هذیان باشد،احتمال خود کشی را افزایش می دهد.

4- سوء مصرف الکل و سایر داروها:خطر،در مردان مسن با افسردگی همزمان و سابقه طولانی مدت مصرف الکل و همچنین افرادی که دارای عوارض جسمانی ناشی از الکل یا مشکلات شغلی و زنا شویی شده اند،بیشتر میباشد.

5- اسکیزوفرنی:خطرخود کشی در این بیماران10%است.خطرخود کشی به خصوص در جوانان مبتلا به اسکیزوفرنی که نسبت به اثرات این بیماری بر زندگی آینده شان بینش دارند شایع تر است.

6- بیماری های جسمی مزمن:به خصوص در سالمندان خطرخود کشیرا بالا می برد.

ارزیابی خطر خودکشی:

این ارزیابی شامل ارزیابی قصد خودکشی،وجود خودآزاری عمدی قبلی، پیداکردن اختلال روانپزشکی،وجود افکار دیگرکشی و ارزیابی سایر عوامل خطر برای خود کشی میباشد.

پرسش در مورد قصدخود کشی از افراد چنانچه با همدلی صورت گیرد،نه تنها خطر خودکشی را افزایش نمی دهدبلکه موجب راحتی فرد و کاهش احتمالخود کشی خواهد شد.این پرسش باید به صورت اینکه "آیا  زندگی ارزش زنده ماندن دارد یا نه ؟ " مطرح شود.

پرسش در مورد شرایط زمانی و مکانی انجام خودکشی:هر چه شرایط مذکور غیر قابل دسترس تر باشد خطر بیشتر است.

پرسش در مورد مدت زمانی که فرد به خودکشی فکر کرده است و طرح ریزی قبلی برای خودکشی داشته است.افرادی که بیش از 3 ساعت در این مورد فکر کرده اند در معرض خطر بالایی هستند،در مقابل کسانی که به طور ناگهانی تصمیم می گیرند کمتر در خطر خودکشی هستند و این افراد بیشتر در خطر خودآزاری عمدی هستند.

توجه به انجام فعالیت های اخیر مثل نوشتن وصیت نامه و یادداشت اهمیت دارد.

افراد افسرده داررای قصدخود کشی که افکار دیگرکشی هم دارندباید به شدت مورد توجه قرار گیرند به خصوص مادرانی که کودکان کوچک دارند.

کنترل یک بیمار با خطرخودکشی

در هرفرد مبتلا به افسردگی یا کسانی که در مورد خودآزاری صحبت می کنند خطر خود کشی باید در نظر گرفته شود.

در موارد زیر بیماران باید به روانپزشک ارجاع داده شوند.

1- قصد خودکشی که به طور واضح توسط بیمار عنوان گردد.

2- وجود بیماری شدید روانپزشکی

3- بیماران بدون حمایت اجتماعی

پیش گیری از خودکشی:

راه اصلی جهت پیش گیری از خودکشی شامل تشخیص به موقع و کمک به افراد در خطر بالای خودکشی و تغییر عوامل اجتماعی زمینه ساز می باشد.

روش های اصلی پیش گیری از خود کشی به قرار زیر هستند:

1- شناسایی به موقع افراد در معرض خطر:بسیاری از بیماران یک اختلال روانی یا وابستگی به الکل دارند.

2- حمایت از افراد در معرض خطر

3- کم کردن ابزار خودکشی در اطراف بیمارمثلا نرده کشی مکان های مرتفع

4- آموزش به افراد به خصوص به جوانان در مورد مصرف بیش از اندازه داروها و مواد مخدر

5- بهداشت جامعه و تغییر سیاست های اقتصادی-  اجتماعی

دکتر معصومه پیری - مجله پزشکی مادر
منبع: کتاب روانشناسی آکسفورد