پزشکان درباره دلایل اصلی اختلال دو قطبی اطمینان کامل ندارند؛ اما در طی ده سال گذشته نسبت به طیف دو قطبی، که شامل دوره های شیدایی و افسردگی عمیق می باشد و همچنین حالتهایخلقی متعددی که بین این دو سر طیف رخ می دهند، به اطلاعات بسیار ارزشمندی دست یافته اند.

متخصصان بر این اعتقادند که اختلال دو قطبی اغلب اوقات در میان اعضاء خانواده بروز می کند، در نتیجه مولفه وراثت یکی از دلایل این اختلال می باشد. همچنین شواهدی مبنی بر تاثیر عوامل محیطی و سبک زندگی فرد بر شدت این اختلال به دست آمده است. رویدادهای تنش زای زندگی – یا سوء مصرف الکل  و مواد مخدر – درمان اختلال دو قطبی را بسیار مشکل تر می سازد .

مغز و اختلال دو قطبی

محققان بر این باورند که اختلال دو قطبی تا حدی  بر اثر مشکلات زیر بنایی که در تعادل مواد شیمیایی مغز (انتقال دهنده های عصبی) بوجود می آیند، ایجاد می شود .

سه ماده شیمیایی  در مغز به نام های نورآدرنالین (نوراپی نفرین)، سروتونین و دوپامین در فعالیتهای جسمی و مغزی افراد شرکت دارند. نورآدرنالین و سروتونین با اختلالات خلقی روانپزشکی همچون اختلال افسردگی و دو قطبی رابطه بسیار نزدیکی دارند. ماده شیمیایی دیگر مغز به نام دوپامین، با نظام لذت مغزی در ارتباط می باشد. اختلال و نقص در سیستم دوپامین با روان پریشی و اسکیزوفرنیا مرتبط می باشد. این اختلالات جزء اختلالات شدید مغزی می باشند که با ویژگیهایی چون تحریف واقعیت و الگوهای فکری و رفتاری غیر منطقی شناخته می شوند.

*سروتونین مغز با بسیاری از کارکردهای بدن همچون خواب، بیداری، خوردن، فعالیت جنسی، رفتارهای تکانشی، یادگیری و حافظه در ارتباط می باشد. پژوهشگران معتقدند که ناهنجاری سطوح سروتونین مغز در ابتلا به اختلالات خلقی (افسردگی و دو قطبی) سهیم می باشند.

آیا اختلال دو قطبی ارثی می باشد ؟

انبوهی از مطالعات کنترل شده در زمینه بیماران دو قطبی و وابستگان آنها نشان داده است که اختلال دو قطبی در افراد خانواده بروز می کند. احتمالاً دقیق ترین اطلاعات در این زمینه از مطالعه دوقلوها به دست آمده است. در مطالعه دو قلوهای همسان که وراثت یکسانی دارند محققان اذعان می دارند که، اگر یکی از دوقلوهای همسان مبتلا به اختلال دو قطبی باشد، دوقلوی دیگر در مقایسه با دیگر اعضای خانواده، احتمال بیشتری در زمینه ابتلا به این اختلال دارد. پس از انجام محاسبات آماری، پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که در یکی از دو قلوهای همسان (که دوقلوی دیگر مبتلا به اختلال دو قطبی است) احتمال ابتلا به اختلال دو قطبی در طول عمر وی 40% تا 70% می باشد.

طی مطالعات بعدی که در دانشگاه جان هاپکینز انجام شد، محققان با تمام بستگان درجه اول بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی تیپ I و II مصاحبه کردند و به این نتیجه رسیدند که در تمام مجموعه های خانوادگی اختلال دو قطبی تیپ II تاثیرگذارترین می باشد. محققان دریافتند که 40% از 47 نفر خویشان درجه یک  بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی تیپ II مبتلا به این اختلال بودند، 22% از 219 نفر بستگان درجه یک بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی تیپ I، مبتلا به اختلال دو قطبی تیپ II بودند. در حالیکه، در میان بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی تیپ II، تنها یک خویشاوند مبتلا به اختلال دو قطبی تیپ I مشاهده شد.پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که دو قطبی تیپ II رایج ترین تشخیص برای وابستگان در خانواده های دارای اختلال دو قطبی تیپ I و تیپ II می باشد. مطالعات انجام شده در دانشگاه استنفورد درباره ابتلا به اختلال دو قطبی به این یافته ها رسیدند که، فرزندان والدین مبتلا به اختلال دو قطبی تیپ I یا تیپ II، احتمال بیشتری در زمینه میزان ابتلا به اختلال دو قطبی دارند. در این مطالعه، محققان گزارش کردند که 51% از فرزندان افراد دو قطبی، مبتلا به یک اختلال روانپزشکی می باشند که عموماً این اختلال به صورت افسردگی اساسی، دیس تایمیا (افسردگی خفیف)، اختلال دو قطبی یا اختلال بیش فعالی/ نقص توجه بروز می کند. مساله بسیار جالبی که در این بررسی ها بدست آمده، این است که والدین دو قطبی که در کودکی تجربه اختلال نقص توجه/ بیش فعالی داشته اند، با احتمال بیشتر فرزندان مبتلا به اختلال دو قطبی خواهند داشت تا اینکه فرزندشان دارای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی باشد.

دیگر تحقیقات نشان می دهند که وابستگان درجه یک افراد با تشخیص اختلال دو قطبی تیپ I و II در مقایسه با وابستگان درجه یک افرادی که تاریخچه ابتلا به اختلال دو قطبی را ندارند، در مقیاس بیشتری در خطر ابتلا به افسردگی اساسی می باشند.

یافته های علمی همچنین اذعان دارند که خطر ابتلا به اختلالات عاطفی در طول عمر در بستگان خانواده های دارای عضو مبتلا به اختلال دو قطبی بر اساس تعداد اعضایی که مبتلا تشخیص داده شده اند، افزایش می یابد.

محیط و سبک زندگی در اختلال دو قطبی چه نقشی ایفا می کنند ؟

علاوه بر نقش وراثت در اختلال دو قطبی ، تحقیقات حاکی از آن است که فرزندان والدین دو قطبی اغلب اوقات با عوامل استرس زای محیطی با اهمیتی مواجه می شوند، از جمله عوامل استرس زای محیطی می توان به زندگی با والدی که گرایش به افت و خیزهای خلقی گسترده ای دارد، گرایش به سوء مصرف الکل و مواد مخدر نشان می دهد و دارای رفتارهای جنسی و مالی غیر عقلانی و سابقه بستری در بیمارستان می باشد، اشاره کرد. اگر چه نمی توان گفت فرزندان افراد دو قطبی به طور قطع مبتلا به اختلال دو قطبی می شوند، با این حال، بسیاری از آنها به اختلالات روانپزشکی دیگری همچون اختلال نقص توجه بیش فعالی، افسردگی اساسی یا سوء مصرف مواد مبتلا خواهند شد.

استرس زاهای محیطی نقش راه انداز اختلال دو قطبی را در افراد مستعد این بیماری بازی می کنند. به عنوان مثال، کودکانی که در خانواده های دو قطبی پرورش می یابند، ممکن است با والدی زندگی کنند که دارای نقص در کنترل خلق و هیجانات باشد. زمانی که والد دو قطبی تحت دارودرمانی قرار نگیرد و یا اینکه از طریق مصرف مواد یا الکل سعی در خوددرمانی افت و خیزهای خلقی خویش داشته باشد، احتمال سوء استفاده جسمی و کلامی در کودکانی که به همراه این چنین والدی زندگی می کنند، افزایش می یابد.

آیا کمبود خواب می تواند نشانگان اختلال دو قطبی را بد تر کند ؟

برخی از تحقیقات حاکی از آنست که افراد دارای اختلال دو قطبی از نظر ژنتیکی مستعد چرخه های ناهنجار خواب – بیداری می باشند که ممکن است شروع کننده نشانگان افسردگی یا شیدایی باشد.

کمبود خواب در افراد دو قطبی ممکن است یک دوره خلقی همچون شیدایی را تسریع کند. نگرانی در باره کمبود خواب در این افراد با برانگیختگی شناختی تلفیق شده و باعث افزایش اضطراب می شود و از این طریق موجب بدتر شدن وضعیت کلی افراد دو قطبی می گردد. زمانیکه یک فرد کم خواب مبتلا به اختلال دو قطبی وارد فاز شیدایی می شود، نیاز به خواب شدیداً کاهش می یابد .

در صورتی که دارای مشکلاتی در به خواب رفتن و حفظ خواب خود هستید، این مساله را با پزشک خود در میان بگذارید. داروهای خواب آور جدیدی تولید شده اند که حالت وابستگی ایجاد نکرده و می توانند مشکلات خواب افراد را حل کنند. همچنین درمان شناختی رفتاری، در بررسی های اخیر به عنوان درمان ضمیمه موثری شناخته شده است و درمان کمکی مفیدی برای بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی است که بازده خواب آنها آسیب دیده و دارای اضطراب و ترس در مورد خواب می باشند.

آیا سن والدین خطر ابتلا به اختلال دو قطبی را افزایش می دهد ؟

مطالعه انجام شده در سپتامبر 2008 در مجله آرشیو روانپزشکی اذعان می دارد که در فرزندان پدران مسن خطر اختلال دو قطبی افزایش می یابد. دیگر تحقیقات انجام شده در این زمینه حاکی از نوعی ارتباط بین سن بالای والدین و خطر ابتلا به درخودماندگی (اوتیسم) و اسکیز و فرنیا در فرزندان می باشد.

بنابر مطالعات انجام شده، به طور کلی، پدرانی که در دهه 50 و بالاتر زندگی خویش اقدام به بچه دار شدن می کنند، در مقایسه با افرادی که در دهه 20  اقدام می کنند، 37% خطر بیشتری در زمینه ابتلا به اختلال دو قطبی در فرزندان وجود دارد.

به طور خلاصه می توان اظهار داشت که اگر چه براساس نظریه های موجود، در اختلال دو قطبی مولفه  وراثتی نقش قوی دارد، با این حال وراثت در گسترش این اختلال نیز نقش بسیار مورد توجهی بازی می کند. ممکن است روزی تحقیقات ژنتیکی ابزارهای تشخیصی و تست های آزمایشگاهی ویژه ای را در زمینه مداخله زود هنگام در اختیار ما قرار دهند، تا بتوانیم قبل از شروع نشانگان مداخلاتی  را در زمینه پیشگیری این اختلال در کودکان انجام دهیم.

مهدیه گنجه - مجله پزشکی مادر
منبع: webmd.com