وسواسی ها بخوانند!

همه ما گاهی در انجام بعضی کارها احساس نگرانی یا اجبار می کنیم. هنگام بیرون آمدن از خانه برای آن که مطمئن شویم کیف خود را همراه آورده ایم به وارسی می پردازیم یا مثلا اگر احساس کنیم دست هایمان کثیف است، آنها را می شوییم.

اما این شک ها و عادت ها بهنجار و دردسرساز نیست و مانعی برای زندگی روزمره به وجود نمی آورد. فقط زمانی اختلال وسواس تشخیص داده می شود که این مشکلات آنقدر شدت یابد که موجب ناراحتی شدید شود و زندگی فرد را با مشکل روبه رو کند.

وسواس ها نگرانی های نسبتا پایداری هستند، افکار یکسان، تخیلات یا تکانه های برگشت پذیر و لجوج که ناخواسته تکرار و موجب تشویش، ترس و غالبا بروز خجالت در فرد می شوند که تلاش های او برای فرار از دست آنها در بیشتر موارد با شکست همراه است. اکثر افراد مبتلا به وسواس در رفتارهایشان کند هستند. این افراد برای کارهای ساده وقت زیادی را صرف می کنند و تمایل دارند کارها را بدرستی و دقیق انجام دهند و روش انجام کارها نگرانشان می کند. آنها به جزئیات اهمیت می دهند و درباره آنچه می گویند شک و تردید دارند. به طور مکرر پاسخ های قبلی خود را با طرف گفت وگوی خود مرور می کنند تا مطمئن شوند در جزئیات دچار اشتباه نشده اند. معمولا وسواسی ها بدخلقی و بدقلقی های خاص خود را دارند که برای اطرافیانشان گاهی کسل کننده بوده و افرادی نچسب به نظر می آیند. کار و ازدواج فرد وسواسی نیز ممکن است به دلیل تعلل و ناتوانی او در تصمیم گیری به خطر بیفتد. چنین فردی ممکن است به دلیل اصرار در این که همه واژه ها و محاسبات را به کامل ترین شکل انجام دهد و بنویسد، فرصت زیادی را از دست بدهد و نتواند در زمان مقرر گزارش ها یا صورتحساب ها را تهیه کند و به همین دلیل در محل کار خود دچار دردسر شود. به نظر می رسد مشکلات وسواسی بتدریج کنترل قابل ملاحظه ای در زندگی همه افراد خانواده ایجاد می کند. روش غذا خوردن، طریقه لباس پوشیدن، روش نظافت و... باید براساس تمایلات فرد وسواسی انجام شود و همسر، فرزندان و پدر و مادر بناچار باید تحمل کنند و غالبا هم هیچ کس جرات مخالفت با او را ندارد. در نیمی از این افراد شروع نشانه های وسواس در پی یک اتفاق تنش زا مانند حاملگی، طلاق، مشکلات شغلی، مرگ یکی از نزدیکان یا حتی ازدواج روی دهد. طبیعی است به دلیل ماهیت مشکل ساز و سواس اغلب ما در جستجوی راهی هستیم که بتوانیم نگرانی و وسواس را از خود دور کنیم. محققان در پی مطالعات کنترل شده به این نتیجه رسیده اند که درمان دارویی و رفتاردرمانی و یاری کردن اطرافیان شخص وسواسی تاثیر قابل ملاحظه ای در کاهش و رفع علائم وسواس و درمان وی دارد.

گرفتار کدامیک از علائم وسواس هستید

ـ شویندگان و تمیزکنندگان: این دسته افراد به وسواسی از نوع آلوده شدن به وسیله اشیاء گرفتارند و برای پرهیز از هر نوع آلودگی یک یا چند عمل تشریفاتی برای خود قائل می شوند مانند شستوشوی بیش از حد دست ها، دوش گرفتن های طولانی یا تمیز کردن منزل در ساعات متوالی. هدف اصلی فرد مبتلا، فقط بازگرداندن احساس آرامشی است که از وی سلب شده است.

ـ وارسی کنندگان: کسانی هستند که به منظور پیشگیری از بروز حادثه یا فاجعه ای به طور افراطی همه چیز را وارسی و بازبینی می کنند. اگر شما به وسواس وارسی کردن دچار باشید ممکن است دوازده مرتبه اجاق گاز و قفل درها را وارسی کنید، اما هنگامی که باز به در قفل شده نگاه می کنید باز هم از قفل شدن آن مطمئن نیستید و اگر شما دچار آداب وارسی کردن باشید ممکن است در حین صحبت به طور مکرر از دیگران بپرسید که به آنها توهین کرده اید یا نه. حتی ممکن است به خاطر اطمینان از سلامتشان هر هفته چندبار تلفنی با پزشکان تماس بگیرند یا آن که با آنان ملاقات کنند.

ـ تکرارکنندگان: اگر شما به وسواس تکرار مبتلا هستید، احساس می کنید ناچارید حرکات ساده ای را چند بار انجام دهید، شستن بخشی از بدن خود یا شانه کردن موهای سر به دفعات زیاد. ممکن است تا زمانی که این حرکات را به همان تعداد انجام ندهید احساس راحتی نکنید. ممکن است احساس کنید دستخط خوبی ندارید و به همین دلیل نوشته هایتان را پاره کنید و دوباره بنویسید و در نتیجه در انجام کارهای ساده ای مانند ارسال نامه یا نوشتن تشکر نیز مشکل داشته باشید. فردی با وسواس تکرار گرفتار احساس اجبار در شمارش کاشی های زمین، کتاب های روی قفسه یا میخ های روی دیوار می شود.

ـ نظم دهندگان: کسانی هستند که علاقه دارند آنچه در اطراف شان است به شیوه ای مطمئن نظم و ترتیبی استوار و محکم به شکلی قرینه داشته باشد. برای مثال نیاز دارند رختخوابشان بی نقص و حتی بدون یک چروک باشد یا مثلا قرص های مورد مصرف روزانه شان را با طرح و نظمی خاص در قفسه قرار دهند و هر بار که دانه ای از آن را برمی دارند این نظم و ترتیب را به حالت اولیه بازگردانند. معمولا نظم دهندگان هنگام مواجهه با بی نظمی با یک احساس ناآرامی همه جانبه که به صورت غلیان در وجودشان شعله ور می شود، خود را ناچار به درگیر شدن به یک عمل وسواسی می بینند.

ـ انبارکنندگان: این افراد اشیای بی ارزش را جمع آوری می کنند و ناتوان از دور ریختن اشیای به دردنخور هستند. اگر شما دچار وسواس اندوختن هستید، بر اثر ترس و وسواس ممکن است چند اتاق پر از روزنامه های قدیمی، یادداشت، انواع قوطی، دستمال، لباس و شیشه ای خالی داشته باشید. شما این وسایل به دردنخور را دور نمی ریزید، زیرا می ترسید چیزی را دور بریزید که روزی به کارتان می آید. یک انبارکننده ممکن است هنگام قدم زدن در خیابان تکه های کوچک کاغذ را به امید این که شاید روزی به کار آید، جمع آوری و در منزل خود انبار کند. در حالی که دیگران متوجه بی ارزش بودن این جمع آوری هستند، شخص احتکارکننده آنها را بسیار ارزشمند می پندارد. بعضی افراد با وسواس احتکار برای سال های متمادی به جمع آوری روزنامه می پردازند که شاید زمانی به مقاله خاصی نیاز پیدا کنند. در موارد شدید خانه این فرد دیگر جای خالی نخواهد داشت.

ـ وسواس بدون اجبار: شما ممکن است به افکار پرخاشگرایانه ای دچار باشید که به نظر می رسد به زور به ذهنتان راه می یابند. گر چه ممکن است آدابی عملی نداشته باشید، اما این افکار وسواسی می توانند آن قدر شدت یابند که فعالیت های اجتماعی و کار را برای شما غیرممکن کنند. آنها ممکن است دائم نگران این باشند که مبادا کار غیراخلاقی یا نادرستی از آنان سر زده باشد یا این وسواس را دارند که آیا به دیگران دروغ گفته اند یا دیگران را گول زده اند.

نه تمسخر نه سرزنش

اطرافیان افراد وسواسی معمولا در برخورد با این افراد دچار مشکل می شوند. نزدیکان باید این آگاهی را داشته باشند که تا جای ممکن سر به سر فرد وسواسی نگذارند و سعی کنند ذهن بیمار را به مساله یا فعالیت مورد علاقه اش مشغول کنند تا از تکرار رفتار او جلوگیری کنند. به طور مثال اگر فرد وسواسی عادت به رفتار تکراری و حاشیه پردازی و جزئی نگری و تشریفات وسواسی دارد، ذهنش را معطوف چیزی کنند تا تمرکز او نسبت به رفتار تکراری از بین برود. باید مانع ورود استرس به این شخص شوند و بسیار با احتیاط با او ارتباط برقرار کنند مثلا خبرها و گزارش های ناراحت کننده به او ندهند، مسخره نکنند و حوصله او را داشته باشند. یکی از اشتباهاتی که اطرافیان وسواسی ها مرتکب می شوند این است که افراد وسواسی را با شماتت و سرزنش می کوبند و از این رهگذر می کوشند آنها را از رفتار وسواسی بازدارند. در نارسایی این روش همین بس که افراد وسواسی علاوه بر این که رفتارشان را تغییر نمی دهند، حالت دفاعی به خود گرفته و بر عمل خود صحه می گذارند.از همه مهم تر از افراد دیگر فاصله می گیرند و این جدایی و فاصله زیاد زمینه وسواس در آنها را بیشتر می کند چه در پنهان و به طور آزادانه تسلیم افکار وسواسی خواهند شد و از این گذشته عمل خود را صحیح و اصولی قلمداد خواهند کرد. بهتر است به جای شماتت و سرزنش این گونه بیماران به آنها کمک کنیم تا هر چه زودتر به پزشک معالج مراجعه کنند، زیرا هر چه طول مدت وسواسی بودن آنها زیادتر شود، امکان معالجه شان کمتر می شود.

شیوه های خود ـ یاری رهایی از وسواس فکری در تصمیم گیری

۱ـ هنگام تصمیم گیری به خود تردید راه ندهید. اجازه ندهید افکار منفی بر شما مسلط شود وگرنه نمی توانید هیچ کاری انجام بدهید. باید همیشه دیدی مثبت نسبت به توانایی های خود داشته باشید.

۲ـ ا گر از عواقب احتمالی تصمیم خود هراس داشته باشید، قادر به تصمیم گیری نخواهید بود، فکر شکست را از خود دور کنید تا بتوانید بر وسواس خویش غلبه کنید.

۳ـ تا زمانی که کاملا به اشتباه بودن تصمیمتان پینبرده اید، آن را تغییر ندهید، تا رسیدن به نتیجه نهایی حوصله به خرج دهید و هیچکاری را نیمه کاره رها نکنید. از این شاخه به آن شاخه پریدن هیچ حاصلی دربر ندارد.

۴ـ اجازه ندهید دیگران در تصمیم گیری شما دخالت کنند، مگر این که قصد مشورت داشته باشید. در هر حال بکوشید تصمیم نهایی ـ البته در صورت صحیح بودن آن ـ را خود بگیرید.

۵ـ هیچ گاه عجولانه تصمیم نگیرید، ممکن است شکست بخورید و شکست زمینه وسواس تان را بیشتر می کند، به طوری که دیگر قادر به تصمیم گیری نخواهید بود.

منبع: جام جم