صحبت کردن با پدر و مادر و یا دیگر بزرگترها

به احتمال زیاد شما بسیار راحت تر با دوستانتان حرف می زنید تا پدر و مادرتان ، این کاملاً طبیعی است . حتی اگر با والدینتان رابطه خیلی خوبی داشته باشید، باز هم می خواهید راه خودتان را پیدا کنید و خودتان تصمیم هایتان را بگیرید .

باز هم ، بسیاری از ما به مشورت و پشتیبانی پدر و مادر احتیاج داریم . ولی صحبت کردن با یک بزرگتر کمی سخت و ترسناک به نظر می آید به خصوص وقتی در باره بعضی موضوعات خاص باشد .

اینجا به چند راهنمایی برای راحت تر کردن این امر اشاره می کنیم .

در باره هر اتفاقی که در روز می افتد ، با آنها صحبت کنید (هر روز این کار را انجام دهید ):

 هر چه یک کار را تکرار کنید ، برایتان ساده تر    می شود . حرف زدن روزانه در باره اتفاقاتی که برایتان می افتد ، باعث می شود که راه برای بحث در باره مسائل جدی تر هموار شود .     

هر روز در باره چیزهای ساده و پیش پا افتاده با هم گپ بزنید .

در باره تیم فوتبال مدرسه که شما عضو آن هستید ، صحبت کنید . از معلمتان نقل قول کنید . حتی صحبت از شام هم می تواند رابطه شما را قوی و راحت  نگه دارد .

هیچ وقت برای شروع دیر نیست .

اگر رابطه با والدینتان خراب است ، سعی کنید با مسائل ساده ، حرف زدن را شروع کنید ، کار با مزه ای که سگ تان انجام داده را تعریف    کنید ، در مورد مهارت خواهر کوچکتان در ریاضی صحبت کنید.  گپ و گفتگوی روزانه با والدین نه تنها باعث می شود رابطه ای قوی و جالب داشته باشید بلکه به تقویت رابطه های ضعیف و خراب نیز کمک بزرگی می کند . وقتی والدین احساس می کنند در زندگی روزانه شما حضور دارند ، به راحتی می توانند شما را در مسائل مهم و سخت یاری دهند .

کم کم موضوعات مشکل تر را مطرح کنید .

شاید می خواهید خبر بدی به یکی از والدین بدهید ، مثل نمره قبولی نگرفتن در یکی از درس ها یا جریمه سرعت غیر مجاز .

شاید احساس استرس و ترس زیاد دارید . یا شاید می خواهید در باره دوست تازه خود با آنها صحبت کنید . ولی شما واکنش آنها را یا نحوه گفتن این مطلب را نمی دانید .

گام اول : فکر کنید که از این گفتگو چه می خواهید یا چه انتظاری دارید ؟

مدتی زمان می برد تا بتوانید بفهمید که از این گفتگوها چه می خواهید ( بسیاری از بزرگترها در این زمینه زیاد آماده نیستند . )

چیزی که شما امید رسیدن به آن را دارید می تواند تغییر کند.

 به احتمال زیاد اغلب شما می خواهید که طرف صحبت شما  ، یکی یا چند تا از این کارها را انجام دهد :

1- به سادگی به حرف های شما گوش کند و آنها را درک کند بدون هیچ نصیحت و یا تفسیر آن .

2- اجازه انجام کاری را به شما بدهد یا شما را پشتیبانی کند .

3- به شما مشورتی بدهد یا کمک کند .

4- اگر به دردسر افتادید ، راهنماییتان کند تا راه صحیح را پیدا کنید اما این کار را طوری انجام دهد که شما ناراحت و یا مضطرب نشوید .

چرا قبل از اینکه شروع به حرف زدن کنید باید کمی فکر کنید ؟ پس شما باید به طریقی صحبت کنید که بتوانید منظور خود را به شکل قابل قبول و قابل فهم به طرف مقابل برسانید . برای مثال :

Ÿ مادر ، من باید در باره مشکلی که دارم با شما صحبت کنم ، ولی از شما می خواهم فقط گوش کنید . قبول ؟ « مرا نصیحت نکنید . فقط         می خواهم بدانید چه چیز ،  مرا اذیت می کند »

Ÿ « پدر ، می خواهم اجازه دهید که به اردوی مدرسه بروم ، می توانیم در باره اش حرف بزنیم ؟ »

Ÿ « پدربزرگ ، من نظر شما را در مورد چیزی می خواهم ، می توانیم حرف بزنیم ؟ »

موضوعات سخت ( ادامه )

گام دوم : احساسات خود را شناسایی کنید :

مسائل شخصی و یا جنسی ، چیزهای سختی برای بحث هستند . این طبیعی است که وقتی در باره مسائل شخصی تان حرف می زنید ، عصبی باشید .

احساسات خودتان را شناسایی کنید : برای مثال ، شاید شما نگرانید که گفتن یک مشکل به پدر یا مادرتان آنها را ناامید یا عصبانی کند . ولی به جای اینکه به این احساسات اجازه دهید مانع حرف زدن شما بشوند ، آنها را به زبان بیاورند :

Ÿ « مادر ، من باید با شما حرف بزنم ، ولی می ترسم ناامید تان کنم . »

Ÿ « پدر ، باید در باره چیزی با هم حرف بزنیم ، ولی یک کم ، شرم آور است . »

اگر فکر کنید که ممکن است والدینتان به شما پشتیبانی ندهند و یا خیلی خشن و انتقادی برخورد کنند چه ؟

می توانید طوری شروع کنید که این نگرانی را کاهش دهد مثلاً : « مادر ، باید چیزی را به شما بگویم ، من به کاری که کردم افتخار نمی کنم  و ممکن است شما عصبی شوید ولی حتماً باید به شما بگویم ، می توانی به من گوش کنی ؟ »

گام سوم : زمانی مناسب برای حرف زدن پیدا کنید :

زمانی را بیابید که پدر یا مادرتان مشغول کار دیگری نیستند و ذهنشان آزاد است . بپرسید « می توانیم حرف بزنیم ؟ آیا الان زمان مناسبی است . زمان رانندگی و یا قدم زدن می توانند بهترین فرصت برای درد دل باشند . اگر پیدا کردن زمانی مناسب برایتان سخت است پس بگویید « من باید با شما حرف بزنم چه زمانی برای این کار مناسب است ؟ »

با طرح و نقشه قبلی ، از پس گفتگوهای سخت می توان برآمد . ( از قبل فکر کنید چه چیزی می خواهید بگویید یا بپرسید . مهمترین چیزهایی که به ذهنتان می رسد را بنویسید . )

چگونه صحبت کنیم که والدین گوش کنند ؟

همان طور که می دانیم ، صحبت کردن و گوش دادن همواره به خوبی و با  ملایمت پیش نمی رود . احساسات و تجربه های گذشته سد راهتان هستند .

اینکه  آیا والدین شما را جدی می گیرند و حرفتان را باور می کنند ؟ گوش می دهند و به عقایدتان احترام می گذارند ؟ و بدون اینکه حرفتان را قطع کنند آنها را می شنوند ؟ بیشتر به والدینتان بستگی دارد . با بعضی از آنها راحت می توان حرف زد ، بعضی دیگر شنونده های عالی هستند و بعضی هم رفتار سختگیرانه و انعطاف ناپذیر دارند . ولی بعضی چیزها هم به شما بستگی دارد .

( از وقتی که رابطه های دو طرفه شروع می شوند ، طرز رفتار و حرف زدن شما بر روی پدر و مادرتان تاثیر می گذارد و آنها را آماده می کند که به حرفهایتان گوش دهند و آنها را درک کنند . )

در اینجا به چند دستورالعمل برای کمک به شما وقتی با والدینتان حرف می زنید ، اشاره می کنیم :     

صریح و مستقیم حرف بزنید :  

تا آنجا که می توانید در باره احساسات ، افکار و خواسته هایتان صریح و واضح باشید جزئیاتی را که به پدر و مادر کمک می کنند تا موقعیت شما را بفهمند ، به آنها بگویید . اگر آنها به خوبی بفهمند که چه می گذرد و منظور شما چیست ، بهتر      می توانند گوش کنند و کمکتان کنند .

صادق باشید :

اگر شما همیشه رو راست  باشید ، پدر یا مادرتان نیز راحت تر شما را باور می کنند . اگر بعضی وقت ها حقیقت را مخفی کنید یا زیادی نقش بازی کنید . آنها سخت تر شما را باور می کنند و اگر دروغ بگویید از اعتماد آنها به شما کم می شود .

سعی کنید دیدگاه و نقطه نظر آنها را درک کنید :

اگر شما به مرحله عدم توافق رسیدید ، سعی کنید خودتان را به جای والدینتان بگذارید . گفتن اینکه شما دیدگاه آنها را درک می کنید و احساساتشان را را می فهمید ، باعث می شود که آنها هم خودشان را جای شما بگذارند .

از مشاجره کردن و نالیدن بپرهیزید :

 استفاده از لحنی دوستانه و محترمانه باعث می شود که پدر و مادرتان بیشتر حرف شما را جدی بگیرند و نیز باعث می شود که آنها هم همانطور با شما حرف بزنند . البته حفظ آرامش در هنگام عصبانیت سخت است ( حتی برای بزرگترها ) . اگر فکر می کنید که خشم بر شما غلبه کرده است ، کاری کنید که کمی خنک و آرام شوید ، بدوید ، گریه کنید ، به بالشتان مشت بزنید و غیره هر کاری که لازم است تا لحنی آرام تر ، داشته باشید .

اگر حرف زدن با والدین جواب نداد چه ؟

والدین همواره نمی توانند از دیگاه شما به مسائل نگاه کنند و به هر خواسته شما جواب مثبت دهند . آنها ممکن است کاملاً محترمانه برخورد کنند ، نقطه نظرتان را درک کنند و هر کاری را که شما نیاز دارید انجام دهند ، البته بدون گفتن بله ( جواب مثبت ) . سخت است که برای خواسته تان جواب منفی بگیرید . اما قبول کردن یک جواب منفی همراه با آرامش ، باعث می شود در آینده جواب های مثبت بیشتری بگیرد .

 اگر مشکل فقط جواب نه گرفتن نباشد چه ؟

اگر شما واقعاً نیازمند پشتیبانی آنها باشید ولی آنها نتوانند ، چه ؟ بعضی والدین مشکلات خودشان را دارند . بعضی دیگر هم نمی توانند آنطوری که کودکشان لیاقت دارد ، به او برسند . بعضی دیگر  نمی توانند به راحتی خود را با مسائل وفق دهند .

اگر نمی توانید با پدر یا مادرتان حرف بزنید . به دنبال بزرگتری دیگر ،که به او اعتماد دارید باشید :

یک فامیل ، معلم و یا مشاور که به شما گوش می دهد ، شما را درک می کند ، تشویقتان می کند ، باورتان دارد واهمیت می دهد برای درد دل با این شخص ، از روش های بالا استفاده کنید تا بهترین نتیجه را از این مکالمات بدست آورید .

برخورد مودبانه ، نشان دهنده کمال و بلوغ  شماست  و وقتی پدر و مادر شما می بینند که شما به صورت یک انسان کامل و بالغ رفتار می کنید بیشتر و بهتر می پذیرند که بزرگ شده اید ( و در نتیجه قادرید که تصمیمات بزرگتری بگیرید . ) به این راهکارها جامه ی عمل بپوشانید آن وقت ، می بینید که در حال بالغ و کامل شدن هستید حتی بالغ تر از والدینتان !

 

مجله پزشکی مادر
منبع :
www.kidshealth.org