در یک نظر سنجی از مردم پرسیدیم که چقدر در طراحی هدف هایشان خوب عمل می کنند. مخصوصا در آغاز یک سال جدید؛ چه زمانی از این بهتر.
گبی،14 ساله گفت:"باید همه چیز را تغییر دهیم. وقتی پیشرفت نداشته باشیم، زندگی چه معنایی دارد."
همانند گبی، بسیاری از مردم برای خود هدف تعیین می کنند و تصمیم به تغییراتی می گیرند. اما تصمیم گرفتن کار آسانی است، عمل کردن قسمت سخت ماجراست.
حدود 77 درصد از 900 نفر گفتند که تصمیم به تغییر همه چیز دارند و اینکه در رسیدن به هدف هایشان موفق هستند.
اینجا به برخی از کشف های خود می پردازیم.
رایج ترین هدف ها
طبق نظر سنجی، هدف های انتخابی زیر جزو رایج ترین هدف هایند:
1- وزن کم کردن
2- گسترش شخصیت ومهارت ها (غلبه بر عادت های بد، یادگیری یک مهارت جدید و...)
3- بهتر کردن درس ها در مدرسه
4- کسب تجربه بیشتر
عمل کردن
بهتر است برای رسیدن به یک هدف، ابتدا نقشه ای با مرحله بندی مشخص طراحی کنید.همچنین هدف خود را به یک شخص قابل اعتماد مانند یکی از والدین و یا یک دوست وفادار، توضیح دهید. این کمک می کند وقتی احساس ضعف در اراده شما پیدا شد، آنها به کمکتان بیایند.
سوال اینجاست که آیا خیلی ها واقعا از اطرافیانشان پشتیبانی و کمک می خواهند؟یا فقط حرف می زنند؟ بررسی ها نشان می دهد که این دو قشر تقریبا با هم برابرند. 55 درصد از شرکت کنندگان گفتند که برای رسیدن به هدفشان برنامه های دقیق می ریزند. 45 درصد گفتند که کارها را به دست روزگار می سپارند. و 49 درصد هدف هایشان را با دیگران به اشتراک می گذاشتند و 51 درصد تصمیم داشتند که آنها را پیش خود نگاه دارند.
کسانی که نقشه می ریزند و آنها را با دیگران به اشتراک می گذارند، نکته های خوبی را به ما آموختند. مثلا:
کیلا 13 ساله می گوید:"من برای ورزش و تغذیه ام برنامه دارم. و همچنین برای وقتی که به وزن مورد نظرم رسیدم. من هر روز خودم را تشویق می کنم."
آنا، 16 ساله می گوید:"من تکه ای کاغذ دارم که روی آن آرزوهایم را نوشته ام و هرروز به آن نگاه می کنم."
سارا، 14 ساله می گوید:" من یک لیست از کارهای روزانه ام تهیه می کنم و سپس بعد از انجام هر کدام. آن را خط میزنم. این کار مرا روی برنامه نگاه می دارد."
لیانا، 15 ساله می گوید:" من با خانواده ام صحبت می کنم... واقعا جواب می دهد!"
... یا عمل نکردن
طبق برنامه عمل کردن ، می تواند سخت باشد، مخصوصا اگر از پشتیبانی کسی بهره نبرید.
39 درصد از افرادی که نتوانستند برنامه هایشان را اجرا کنند به ما گفتند که این بیشتر به خاطر این بوده که انگیزه ای برای ادامه دادن نداشتند. انگیزه چیز پیچیده ای است، ولی پیدا کردن دلایلی برای ادامه راه و ایجاد تغییر در زندگی یک روش خوب برای یافتن دوباره ی انگیزه است. البته این دلایل باید به اندازه کافی قوی باشند.
واقعیت این است که 29 درصد دیگر افراد هم که در این راه شکست می خورند به دلیل این است که به خود اعتماد ندارند و اصلا برای خود هدفی مشخص نمی کنند و می گویند:"ما نمی توانیم!"
مثبت ماندن
با اینکه بعضی از افراد از برنامه هایشان کنار می کشند ولی جالب اینجاست که 92 درصد از آنها به آینده امیدوارند و منتظرند تا هدف مناسب را پیدا کنند.
چیزی که از این هم جالب تر است این است که یک سوم همان 92 درصد گفتند که فقط برای مدتی از برنامه خود غافل شدند ولی دوباره به مسیر بازگشته اند. این کار سختی است. وقتی شخصی از هدفش دور می شود وسوسه کننده ترین راه این است که کلا تسلیم شود. ولی به اصطلاح به خاکی زدن هم جزئی از پروسه ی یادگیری است. از اینجا به آنهایی که دوباره به مسیر خود بازگشته اند تبریک می گوییم.
پاسخ دهندگان ما نسبت به رسیدن به هدف هایشان امیدوار و خوشبین اند و همین به امر رسیدن به هدفشان کمک چشم گیری می کند. جنوی 13 ساله به ما گفت:"من میخواهم بازیگر، خواننده و یک ورزشکار معروف شوم. و خواهم شد! بنشینید و نگاه کنید." و این ها برای او فقط یک رویا نیست بلکه برای رسیدن به آن ها سر خود را حسابی مشغول کرده است!
فکر های مثبت به شما در رسیدن به هدف هایتان کمک می کنند. بررسی ما نشان می دهد:
- نیمی از شرکت کنندگان کاملا مطمئن بودند که به هدفشان می رسند.
- 43 درصد از آنها اطمینان کمتری داشتند.
- فقط 7 درصد آنها کاملا ناامید بودند.
خوشبینی، موفقیت را به ارمغان می آورد و موفقیت ها هم به شما انگیزه ی بیشتری برای حرکت می دهند. تیفانی 17 ساله تصمیم گرفت تا ورزش بیشتری کند به دلیل اینکه احساس می کرد بدنش از شکل افتاده است. او به ما گفت:"بعد از یک هفته طبق برنامه عمل کردن، احساس کردم به من انرژی تزریق کرده اند، بهتر می خوابیدم و اعتماد به نفسم بالا رفته بود." و او کاملا مطمئن است که به راهش ادامه می دهد.
انجی 13 ساله می گوید:"دوستانم به من کمک می کنند ذهنم را از خوردن تنقلات دور کنم. از وقتی که می دانند من تصمیم به نخوردن تنقلات گرفته ام، مواظب من هستند. گرچه خودم هم دیگر آنها را دوست ندارم."
با انگیزه ماندن
یکی از راه های یافتن انگیزه، شناختن موفقیت های کوچک و لذت بردن از آنها است.
در زیر به چند روش دیگر اشاره می کنیم:
داشتن کمی روحیه ی رقابتی به یوسرا 13 ساله کمک می کند."من با دوستانم فوتبال بازی می کنم و این چیزی است که به من انگیزه می دهد، مخصوصا وقتی در حال باختن هستم. همچنین با پدرم و دوستان او هم بازی می کنم. آنها بزرگتر و قوی تر از من هستند و همین باعث می شود من بیشتر تلاش کنم."
نیک 14 ساله همین حالا هم خوب فوتبال بازی می کند. می تواند به همین اکتفا کند ولی می خواهد همواره بهتر از دیروزش عمل کند. او می گوید:"همیشه بازی های قبلم را مرور می کنم."
بریجیت 15 ساله تصمیم گرفته که به گروه موسیقی مدرسه اش بپیوندد."از آن جایی که سال اولم بودم، وارد شدن به گروه موسیقی سخت بود. بنابراین روی مصاحبه ام سخت کار کردم و قطعه ام را چندین بار تمرین کردم." تلاش های او نتیجه داد و او موفق شد به ما بگوید:"موفق شدم!"
آماندا 15 ساله می گوید:"وقتی دیدم در ترم اول یکی از درس هایم را خراب کرده ام، حسابی ناراحت شدم چون به اندازه کافی تلاش نکرده بودم. برای اینکه انگیزه ام را از دست ندهم ،هر روز به کارنامه ام نگاه می کردم و به خودم می گفتم: می توانستم بهتر از این باشم!"
الهام بخش بودن اطرافیان هم می تواند کمک بزرگی برای شما باشد. بسیاری از مردم دوست دارند از کسانی که در کارهای خود موفق شده اند، الگو بگیرند. یک دختر 13 ساله مبتلا به دیابت که می خواهد وزن کم کند به ما گفت:"من خاله ام را – که او هم دیابت داشت –تجسم می کنم. او توانست از پسش بر بیاید، پس من هم می توانم!"
وقتی روزگار به شما سخت می گیرد
بعضی از افراد به ما گفتند که هدف و برنامه می چینند تا از پس مشکلات بزرگ بر بیایند. مشکلاتی مانند افسردگی، اختلال در تغذیه و حتی خودکشی. دختری 13 ساله به ما گفت که می خواهد با تلاش از پس مشکلاتش بر بیاید به دلیل اینکه نمی خواهد بمیرد!
اگر زندگی واقعا برایتان سخت است، برنامه و هدف معین کردن تنها کافی نیست. وقتی تنهایید این کارها سخت تر هم می شوند. کسانی که در سختی به سر می برند ، حتما باید از دوستان وخانواده هایشان کمک بگیرند.
دانا و تینا دو دوست 17 ساله اند که درباره تجربیاتشان برایمان نوشتند. دانا گفت:"برنامه ی من این است که دوستم، تینا، را در دوره ی نقاهتش کمک کنم. او اختلالی در تغذیه اش داشت و من او را کمک می کنم تا دوباره سلامتی اش را بدست آورد."
تینا به ما گفت که چگونه اتفاق افتاد:"من عادت های بدی در تغذیه داشتم و حتی از روی عمد استفراغ می کردم و دخانیات و الکل مصرف می کردم. تصمیم گرفتم خودم را بازیابی کنم ؛اما کار سختی بود و من هم تسلیم شدم. ولی این دوست صمیمی ام ، دانا بود که مرا نجات داد."
دانا می گوید:"او را در حال بالا آوردن پیدا کردم. دعوایش کردم و گفتم که زندگی اش مانند یک ساعت شنی در حال گذشتن است و او نیاز به کمک دارد. بنابراین به والدین اش گفتم و آنها او را به یک مرکز توان بخشی فرستادند. و من هم مدام به او سر می زدم."
تینا می گوید:"او فرشته ی نجات من است. به خاطر اوست که الان در حال پیشرفت هستم. من قبول کردم که مشکل دارم و کمک گرفتم."
اگر با مشکلاتی بزرگ دست و پنجه نرم می کنید، اولین قدم این است که آن مشکل را قبول کنید و از دوستان یا خانواده تان کمک بخواهید. بعضی مواقع دوستانتان مشکلات شما را بهتر از خودتان تشخیص می دهند. اگر احساس افسردگی شدید می کنید، در حدی که کوچکترین انگیزه ای برای تغییر و بهتر شدن ندارید، با یک نفر صحبت کنید.و وقتی دوستتان برای کمک می آید، به حرف او گوش کنید.
روی موفقیت ها تمرکز کنید، نه شکست ها
اگر یک تصمیمی گرفته اید که عمل کردن طبق آن سخت است، فکر کردن به کارهایی که تا به حال موفق به انجام آنها شده اید،می تواند کمکتان کند. دقیقا برعکس، فکر کردن به کارهایی که اشتباه انجام داده اید، انگیزه شما را ضعیف می کند.
به خود بگویید که چقدر احساس بهتری دارید. مانند آریل 14 ساله که می گوید:" به این فکر می کنم که چقدر سالم تر غذا می خورم و به احساس خوبی که از خوردن یک سیب به جای پفک دارم، فکر می کنم." یا الکس:"وقتی از پشت کامپیوتر بلند می شوم و برای دویدن و ورزش به باشگاه می روم، احساس می کنم تازه شده ام و سالم تر هستم."
برای خودتان پاداش در نظر بگیرید. مانند آنا 13 ساله که خود را تشویق می کند تا کارهای مدرسه اش را تمام کند چون بعد از آن می تواند از اینترنت استفاده کند و تلویزیون تماشا کند.
کاترین 13 ساله می گوید:" به خودتان سخت نگیرید و یواش یواش شروع کنید. اول روز به روز بعد هفته به هفته و بعد ماه به ماه. ناگهان می بینید که یک سال تمام شده!"
تغییر فقط در یک بازه ی یک ساله نیست
اوایل سال نو تنها زمانی نیست که شما می توانید تصمیم به تغییر بگیرید. در واقع بعضی از اشخاص معتقدند که هر موقع لازم باشد، تغییرات باید اعمال شوند.
تانیا 15 ساله می گوید:"من بر این باورم که مردم هر وقت که خواستند می توانند شروع به برنامه ریزی و تغییر کنند. حتما نباید که سال نو باشد."
جیمی 16 ساله می گوید:"من به طور پیوسته در حال ساخت هدف برای زندگیم هستم. وقتی می بینم زندگیم نیاز به یک تغییر دارد، آن را بلافاصله اجرا می کنم و صبر نمی کنم تا سال جدید برسد."
شما می توانید هر زمانی را، از تاریخ تولدتان گرفته تا زمان شروع مدرسه، برای شروع انتخاب کنید.
و اگر شما از وضع کنونی خود راضی هستید و نمی توانید به کاری برای انجام دادن فکر کنید، هر روز را به عنوان یک روز جدید جشن بگیرید و در زمان حال، زندگی کنید.
گروه ترجمه مجله پزشکی مادر،محمد ابراهیمی
منبع: kidshealth.org